حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات


مبارزه امیر المومنین علیه السلام با عمر بن عبد ود در جنگ خندق برتر از تمامی اعمال امت


ابن ابی الحدید از علمای اهل تسنن می‌نویسد:


قال شيخنا أبو الهذيل و قد سأله سائل أيما أعظم منزلة عند الله علي أم أبو بكر فقال يا ابن أخي و الله لمبارزة علي عمرا تعدل أعمال المهاجرين و الأنصار و طاعاتهم كلها و تربي عليها فضلا عن أبي بكر وحده .


شخصی از استاد ما ابو الهذیل سوال كرد که آیا منزلت و جایگاه ابی بكر در نزد خداوند بزرگ می‌باشد یا علی (علیه السلام)؟ استاد در جواب گفت: ای پسر برادرم وقتی علی با عمرو بن عبد ود در روز خندق به مبارزه بر خواست این عملش برابری كرد با اعمال و طاعات تمام مهاجرین و انصار و از اعمال آن‌ها بزرگ‌تر نیز بود چه رسد از عمل ابی بكر به تنهایی.


شرح نهج البلاغة، تالیف ابن ابی الحدید، جلد ۱۹، صفحه ۶۰، چاپ دار الکتب العلمیة

  • ۰ نظر
  • ۰۲ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۵۹
  • مصطفی جمشیدی


تکلم خداوند متعال با رسول خدا صلی الله علیه و آله با صدای امیر المومنین علیه السلام (به روایت اهل تسنن)


موفق بن احمد خوارزمی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:


۲۰- وأنبأني مهذب الائمة هذا ، أخبرنا أبو القاسم نصر بن محمد بن علي بن زيرك المقري ، أخبرنا والدي أبو بكر محمد ، قال أبو علي عبد الرحمان بن محمد بنأحمد النيسابوري ، حدثنا أحمد بن محمد بن عبد الله النانجي البغدادي ، ـ من حفظة بدينور ـ حدثنا بن محمد بن جرير الطبري ، حدثني محمد بن حميد الرازي ، حدثنا العلاء بن الحسن الهمداني ، حدثنا أبو مخنف لوط بن يحيى الازدي عن عبد الله بن عمر قال : سمعت رسول الله ـ وسئل بأي لغة خاطبك ربك ليلة المعراج؟ ـ فقال : خاطبني بلغة علي بن أبي طالب ، فالهمني أن قلت يا رب خاطبتني أنت أم علي؟ فقال يا أحمد أنا شيء ليس كالاشياء لا اقاس بالناس ولا أو صف بالشبهات ، خلقتك من نوري وخلقت علياً من نورك فاطلعت على سرائر قلبك فلم اجد في قلبك احب اليك من علي بن أبي طالب خاطبتك بلسانه كيما يطمئن قلبك .


عبد الله بن عمر نقل کرده است که از رسول الله (صلی الله علیه و آله) پرسیده شد خدا در شب معراج چگونه با تو سخن گفته و تو را مخاطب قرار داد؟ آن‌حضرت فرمود: مرا به زبانی مانند زبان على بن ابی طالب (علیهما السلام) مخاطب قرار داده سپس به من الهام کرد که بگو: پروردگارا! تو با من سخن می‌گویی یا على؟! سپس فرمود: اى احمد! من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من به مردم قیاس نمی‌شوم و به موجودات تعریف نمی‌شوم. تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را به رازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را به سوى دل تو دوست‌تر از على بن ابی طالب (علیهما السلام) پیدا نکردم سپس با زبان على با تو سخن گفتم تا دلت آرام بگیرد».


مقتل الحسین، تالیف خوارزمی، جلد ۱، صفحه ۷۴-۷۵، چاپ دار انوار الهدی

  • ۰ نظر
  • ۰۲ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۳۲
  • مصطفی جمشیدی


باب الائمه (لقب علامه مجلسی رضوان الله علیه نزد اهل بیت علیهم السلام)


محدث نوری رضوان الله علیه می‌نویسد:


حدثني الشيخ الفاضل الصالح المقدس الورع الشيخ حسين المازندراني المجاور في المشهد الغروي قال : حدثنا في مجلس البحث شیخ الفقهاء في عصره صاحب جواهر الكلام قدس سره قال : رایت البارحة كاني بمجلس عظيم فيه جماعة من العلماء وعلى بابه بواب ، فاستاذنت فادخلني فرأيت فيه جميع من تقدم وتاخر من العلماء مجتمعين فيه و في صدر المجلس مولينا العلامة المجلسى (ره) ، فتعجبت من ذلك فسئلت البواب عن وجهه ؟ فقال : هو معروف عند الأئمة عليهم السلام بباب الأئمة ، و انما اوتي هذه المنزلة لانه من في الشيعة الچاوش للزوار ، قلت : لانهم يميلون الناس الى زيارة المشاهد بالنداء والاصوات ويحفظونهم في الفيافي و الفلوات و بدلونهم المسالك و الطريق ، ولكل واحد منهم كالتوفيق الذي هو خير رفيق ، ولهم بعد ذلك مآرب أخرى و فوائد لا يحصي ، و لعل المراد منه تصانيفه بتقريب لا يخفي على اللبيب .


از فاضل صالح شیخ حسن مازندرانی شنیدم که در مجلس بحث شیخ الفقها صاحب جواهر بودم که ایشان فرمود: دیشب در خواب دیده مجلس بزرگی برپاست و در آن مجلس بسیاری از علما حاضرند و دربان‌ها ایستاده‌اند. من اجازه گرفتم و داخل شدم، دیدم همه علمای گذشته تشریف دارند، و در صدر مجلس علامه مجلسی نشسته است. از این که ایشان بر همه مقدم بودند تعجب کردم، علت را از نگهبانان پرسیدم، گفتند: علامه مجلسی نزد ائمه علیهم السلام به «باب الائمه» معروف است، و این مقام و منزلت را به خاطر آن که چاوشی برای زوار مرسوم نموده به او داده‌اند.

مرحوم نوری در ادامه می‌فرماید: با رایج شدن چاوش، مردم به زیارت ائمه معصومین معصومین تشویق و ترغیب می‌شوند. و ممکن است مراد تألیفات آن بزرگوار باشد که موجب نشر احادیث و آثار اهل بیت علیهم السلام شد و مردم به سوی خاندان عصمت راه یافتند.


دار السلام، تالیف محدث نوری، جلد ۲، صفحه ۲۴۴، چاپ انتشارات و چاپخانه علمیه قم


سلام خداوند بر احیاءکننده مکتب اهل بیت علیهم السلام.

  • ۰ نظر
  • ۰۱ خرداد ۹۹ ، ۲۲:۰۶
  • مصطفی جمشیدی

مناظره جالب و خواندنی متوکل عباسی ناصبی پلید با شیعه‌ای حاضرجواب

در کتاب فصول الحق ذکر شده است:

روزی متوکل ملعون بار عام داده نظرش بر شخصی افتاد که وضع مردم آن زمان نداشت، از او پرسید از چه قبیله‌ای و چه نام داری؟ گفت: از بنی مخنثم و نام من منصور است. پس متوکل پرسید که بعد از رسول خدا خلیفه که بود؟ گفت: اسد الله الغالب و مظهر العجایب مولانا علی ابن ابی طالب علیهما السلام. پس متوكل به غلامان امر کرد تا او را بزنند، و در حین زدن غلامی به او گفت: بگو ابو بکر. پس آن مرد گفت: یا امیر ابو بکر. پس متوكل گفت: خلیفه دیگر کیست؟ گفت: الطاعن بالرمحين و الضارب بالسيفين و مصلى القبلتين ابی الحسنین امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب علیهما السلام. باز متوكل امر به زدن او کرد، غلامی به او گفت: بگو عمر. آن مرد گفت: یا امیر عمر. متوکل گفت بگو دیگر کیست؟ گفت: ابن عم رسول صلی الله علیه و آله و زوج بتول علیها السلام الذي انزل الله فيه انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذين يقيمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون مولنا و مولى الثقلین علی بن ابی طالب علیهما السلام. باز به همان طریق متوكل امر به زدن او نمود. یکی گفت: بگو عثمان. گفت: یا امیر عثمان. پس متوكل گفت دیگر کیست؟ گفت: یا امیر حجاج بن يوسف. متوكل گفت: یا اخ المخنث این بار که نوبت على بود، نام او را چرا ترک کردی؟ گفت: یا امیر هر بار که نام على را بردم امر به زدن من کردی این بار از تو ترسیدم، و کسی که مانند ایشان ظالم باشد حجاج را دانستم، نام او را بردم. پس متوكل گفت: عایشه افضل بود یا فاطمه؟ آن مرد گفت: عایشه. متوکل گفت: چرا؟ گفت: زیرا که خدای تعالی فرموده: و فضل الله المجاهدين على القاعدين أجراً عظیما (آیه ۹۵ سوره نساء) و عایشه در بصره [علیه امیر المومنین علیه السلام] چنان که می‌دانی جنگ بسیار کرد و عایشه مجتهده بود غازیه (جنگجو) هم شد (کنایه به فتنه جمل توسط عایشه) در حالی که فاطمه علیها السلام از خانه بیرون نرفت. متوكل گفت: از بنی مخنث کسی شیعه نبوده است، چگونه تو شیعه‌ای در آن قوم؟ آن مرد گفت اگر امانم دهی بگویم. متوکل گفت: تو را امان است. گفت: بدان سبب که من حلال زاده‌ام و مادر و جدات و آبا و اجداد من زنا نکرده‌اند و از زنا حاصل نشده‌اند. پس متوکل از روی غضب گفت او را از بغداد اخراج نمودند.

انساب النواصب، تالیف علی بن داود خادم استرآبادی رضوان الله علیه، صفحه ۸۵-۸۶
  • ۰ نظر
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۰:۲۱
  • مصطفی جمشیدی


اعتراف فخر رازی به فضائل اهل بیت علیهم السلام و ظلم بنی امیه


فخر رازی از علما و مفسرین بزرگ اهل تسنن می‌نویسد:


فَانْظُرْ كَمْ قُتِلَ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ، ثُمَّ الْعَالَمُ مُمْتَلِئٌ مِنْهُمْ، وَلَمْ يَبْقَ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ فِي الدُّنْيَا أَحَدٌ يُعْبَأُ بِهِ، ثُمَّ انْظُرْ كَمْ كَانَ فِيهِمْ مِنَ الْأَكَابِرِ مِنَ الْعُلَمَاءِ كَالْبَاقِرِ وَالصَّادِقِ وَالْكَاظِمِ وَالرِّضَا عَلَيْهِمُ السَّلَامُ وَالنَّفْسُ الزَّكِيَّةُ وَأَمْثَالُهُمْ .


با این که دودمان بنی امیه تلاش کردند اهل بیت (علیهم السلام) را بکشند و از بین ببرند و نسل اهل بیت علیهم السلام را برای همیشه از صحنه گیتی برکنند، اما دنیا مملو از فرزندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است، ولی از بنی ‌امیه، یک نفر را هم نمی‌بینیم. ببینید چه شخصیت‌های برجسته‌ای از اهل بیت (علیهم السلام) مانند [امام] باقر و [امام] صادق و [امام] کاظم و [امام] رضا (علیهم السلام) و نفس زکیه و امثالهم است.


تفسیر الفخر الرازی، تالیف فخر رازی، جلد ۳۲، صفحه ۱۲۴، چاپ دار الفکر

  • ۰ نظر
  • ۲۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۵۸
  • مصطفی جمشیدی