سلونی گفتن ابن جوزی و رسوا و ضایع شدن وی توسط بانوی شجاع شیعه
سلونی گفتن ابن جوزی و رسوا و ضایع شدن وی توسط بانوی شجاع شیعه
شیخ زین الدین علی بن یوسف عاملی بیاضی رضوان الله علیه مینویسد:
أَنَّ ابْنَ الْجَوْزِيِّ قَالَ يَوْماً عَلَى مِنْبَرِهِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَمَّا رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ سَارَ فِي لَيْلَةٍ إِلَى سَلْمَانَ فَجَهَّزَهُ وَ رَجَعَ فَقَالَ رُوِيَ ذَلِكَ، قَالَتْ فَعُثْمَانُ ثَمَّ ثَلَاثَةَ أَيَّامِ مَنْبُوذاً فِي الْمَزَابِلِ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ حَاضِرٌ. قَالَ نَعَمْ. قَالَتْ فَقَدْ لَزِمَ الْخَطَأُ لِأَحَدِهِمَا. فَقَالَ إِنْ كُنْتِ خَرَجْتِ مِنْ بَيْتِكِ بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِكِ فَعَلَيْكِ لَعْنَةُ اللَّهِ، وَ إِلَّا فَعَلَيْهِ. فَقَالَتْ خَرَجَتْ عَائِشَةُ إِلَى حَرْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ بِإِذْنِ النَّبِيِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَوْ لَا فَانْقَطَعَ وَ لَمْ يُحِرْ جَوَاباً.
روزى ابن جوزى (عالم بزرگ اهل تسنن) بر روى منبر گفت: هر چه مىخواهيد از من سوال كنيد، قبل از آن كه مرا از دست بدهيد (تقلید از امیر المومنین علیه السلام)؛ زنى از او سؤال كرد از اين روايت كه على (عليه السلام) شبانه (از مدينه به مدائن) پيش سلمان آمد، او را تجهيز (كفن و دفن) كرد و سپس برگشت. ابن جوزى گفت: بلى، اين روايت نقل شده است. آن زن سؤال كرد: آيا عثمان سه روز در زبالهدانى بقيع ماند؛ در حالى كه على (عليه السلام) در آن جا حاضر بود؟ ابن جوزى گفت: بلى. آن زن گفت: پس لازم مىآيد كه على در يكى از اين دو مورد اشتباه كرده باشد. ابن جوزى گفت: اگر شما بدون اجازه شوهرت خارج شدی؛ پس بر تو لعنت و گر نه بر او لعنت. آن زن گفت: آيا عایشه براى جنگ با على عليه السلام با اجازه پيامبر صلى الله عليه و آله خارج شد يا بدون اجازه آن حضرت؟ ابن جوزى ساكت شد و جوابى نداشت.
الصراط المستقيم إلى مستحقی التقديم، تالیف علامه بیاضی عاملی، جلد ۱، صفحه ۲۱۸، چاپ المكتبة المرتضوية
پی نوشت: علت کم آوردن ابن جوزی این بود که نمیتوانست بگوید امیر المومنین علیه السلام که آیه تطهیر درمورد او نازل شده اشتباه کرده پس باید اعتراف میکرد که امیر المومنین وقتی که برای کفن و دفن حضرت سلمان رضوان الله علیه که در مدائن بود شبانه حرکت میکند اما برای عثمان که جسدش سه روز در زبالهدان مدینه ول شده بود با اینکه حضرت در مدینه حضور داشت هیچکاری نمیکند، به این دلیل است که حضرت اصلا ارزشی برای عثمان قائل نبود و او را حتی مسلمان هم نمیدانست !!! لذا برای همین به مانند سایر منحرفین پرمدعا سعی میکند تا بحث را عوض کرده و با مغلطه طرف مقابل را سرکوب کند لیکن صاعقهای دیگر از این بانوی بزرگوار برائتی شیعه دریافت میکند و رسما نابود میشود زیرا باید این دفعه به ملعونه بودن عایشه اعتراف کند؛ پس ابن جوزی رسما نابود شد !!!