حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات


فتنه‌های قبل از قیام حضرت مهدی عجل الله فرجه در کلام امیر المومنین علیه السلام


مرحوم شیخ محمد باقر محمودی می‌نویسد:


قال السيد أبو طالب: حدثنا أبو العباس أحمد بن إبراهيم الحسني قال: أخبرنا أبو العباس أحمد بن [محمد بن] سعيد بن عقدة إجازة قال: حدثنا أحمد بن الحسن بن بزيع (ظ) عن القاسم بن إسحاق، عن عبد الله العبدي عن أبيه عن عبد الرحيم بن نصر البارقي عن زيد بن علي عن أبيه عن جده عليهم السلام قال: قال: أمير المؤمنين علي عليه السلام: إذا كان زعيم القوم فاسقهم وأكرم الرجل اتقاء شره، وعظم أرباب الدنيا، واستخف بحملة القرآن، وكانت تجارتهم الرباء ومأكلهم أموال اليتامي وعطلت المساجد، وأكرم الرجل صديقه وعق أباه، وتواصلوا بالباطل، وقطعوا الارحام، واتخذوا كتاب الله مزامير، وتفقه (الناس) لغير الدين، وأكل الرجل أمانته، (و) أوتمن الخونة، وخون الامناء، واستعمل (ظ) السفهاء، ورفعت الاصوات في المساجد، واتخذت طاعة الله بضاعة، وكثر القراءة وقل الفقهاء، فعند ذلك توقعوا ثلاثا: توقعوا ريحا حمراء وخسفا وزلازل وأمورا عظاما ! ! ! قال السيد أبو طالب: وروينا (ه أيضا) من طريق الحسن بن سفيان، أخبرنا به محمد بن بندار، عن عثمان، عن أبي توبة، عن الفرج بن فضالة، عن يحي بن سعيد، عن محمد بن علي عن أبيه عن علي عليه السلام مرفوعا إلى النبي (فذكر مثله) إلا في ألفاظ يسيرة.


قال: وكان علي بن الحسين عليه السلام إذا ذكر هذا الحديث بكى بكاءا شديدا ويقول: قد رأيت أسباب ذلك.

 

سید ابی طالب در کتاب تیسیر المطالب روایت کرده است که امیر المومنین علیه السلام فرمودند: هنگامی که زعیم و رهبر مردم فاسق باشد، و مردم از روی ترس به کسی اکرام کنند، و اهل دنیا تعظیم شوند، و علما و حاملین قرآن سبک شمرده شوند، و تجارت مردم همراه با ربا باشد، و مردم مال ایتام را بخورند، و مساجد تعطیل شود، و جوان به دوست خود اکرام کند و به پدر خود ظلم نماید، و روابط مردم با یکدیگر از راه باطل و حرام انجام شود، و مردم با خویشان خود قطع رابطه کنند، و کتاب خدا را با لحن‌های حرام بخوانند، و فقه را برای دین نخوانند، و در امانت خیانت کنند، و به اهل خیانت اعتماد کنند، و به اهل امانت خیانت نمایند، و افراد سفیه و نادان را به کار بگیرند، و صداها در مساجد بلند شود، و عبادت وسیله معاش و درآمد گردد، و درس زیاد خوانده شود و فقیه واقعی کمیاب باشد، در چنین زمانی منتظر سه بلا باشید: باد سرخ، فرو بردن زمین اهل خود را، زلزله‌ها و حوادث بزرگ دیگر...


راوی این حدیث می‌گوید: حضرت زین العابدین علیه السلام هر گاه این حدیث را می‌خواند گریه شدیدی می‌نمود و می‌فرمود: من اسباب این حوادث را می‌دانم.


نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، تالیف محمد باقر محمودی، جلد ۳، صفحه ۴۲۹-۴۳۰، چاپ وزارت ارشاد

  • ۰ نظر
  • ۱۴ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۵۱
  • مصطفی جمشیدی


تاویل سوره ماعون


سید شرف الدین عاملی رضوان الله علیه روایت کرده است:


وروي محمد بن جمهور، عن عبد الرحمان بن كثير، عن أبي جميلة، عن أبي اسامة، عن أبي عبد الله عليه السلام في قوله عز وجل «أرأيت الذي يكذب بالدين» قال: بالولاية. يعني إن الدين هو الولاية. ويؤيده: قوله تعالى «إن الدين عند الله الاسلام» وهولا يتم إلا بالولاية، لانه سبحانه يوم فرض الولاية قال: «اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الاسلام دينا» فلولا الولاية لم يكمل الدين، ولم تتم النعمة، ولم يرض الله سبحانه لنا دين الاسلام، فلاجل ذلك صار الدين الولاية، فتمسك بهاتكن من أهلها الموالين وقل عند لك: الحمد لله رب العالمين.


امام صادق عليه السلام در مورد فرموده خداوند در سوره ماعون: «آیا آن کسی را دین خداوند را تکذیب می‌کند را دیدی؟» فرمودند: یعنی دین خداوند را به وسیله تکذیب ولایت ما آل محمد علیهم السلام را تکذیب می‌کند. به درستی که دین همان ولایت معصومین علیهم السلام است، و و موید آنچه بیان کردم سخن خداوند متعال در قرآن کریم است که می‌فرماید: «به درستی که دین در نزد خدا فقط اسلام است» و این دین به شهادت آیه قران کریم بدون ولایت کامل نمی‌شود چون خداوند متعال ولایت را [مانند نماز، روزه، زکات و حج] واجب کرده است چنانچه در سوره مائده می‌فرماید: «امروز - در غدیر که ولایت امیر المومنین علیه السلام را به شما واجب کردم - پس دین شما را کامل کردم و تمام نعمت خودم را برای شما تمام کردم و از امروز از اسلام به عنوان دین برای شما راضی هستم». پس اگر ولایت در قرآن نازل نمی‌شد دین کامل نمی‌شد، و نعمت‌های الهی اتمام نمی‌یافت، و خداوند از اسلام به عنوان دین ما راضی نمی‌شد، از همین جهت است که دین به معنی ولایت [معصومین] شد؛ پس به دین خدا تمسک بجو و در دایره شیعیان وارد شو، و وقتی وارد دایره شیعیان شدی بسیار بگو:  الحمد لله رب العالمین.


تاویل الآیات الظاهرة، تالیف سید شرف الدین استرآبادی، صفحه ۸۲۰، چاپ موسسه النشر الاسلامی

  • ۰ نظر
  • ۱۴ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۳۷
  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


هجدهم شعبان


وفات حسین بن روح نوبختی رضوان الله علیه سفیر امام زمان علیه السلام


در این روز به سال ۳۲۶ هجری قمری سفیر سوم حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه، جناب حسین بن روح نوبختی رضوان الله علیه در بغداد به عالم بقا رحلت کرد و در همانجا دفن شد.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۵۳

  • ۰ نظر
  • ۱۲ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۵۴
  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


پانزدهم شعبان


ولادت حضرت بقیة الله الاعظم صلوات الله علیه


در سال ۲۵۵ هجری قمری شب جمعه ولادت خاتم الاوصیاء منتقم آل محمد صلی الله علیه و آله، آخرین امام بر حق و ولی مطلق خداوند حضرت بقیة الله حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شده است. در این شب آب زمزم زیاد می‌شود به گونه‌ای که همه می‌توانند رؤیت کنند، ولی اکنون روی آن پوشیده است. در این شب برات آزادی از آتش برای افراد زیادی نوشته می‌شود، و آن را شب برات و شب مبارک و شب رحمت گویند. از امام باقر و امام صادق علیهم السلام روایت شده که فرمودند: «وقتی شب نیمه شعبان شود، منادی از افق اعلی ندا می‌کند: ای زائرین قبر حسین بن علی برگردید در حالی که گناهان شما آمرزیده شده و اجر شما با خدای شما و محمد صلی الله علیه و آله پیامبر شما باشد. ولی کسی که استطاعت زیارت قبر امام حسین علیه السلام را ندارد قبور مطهر ائمه دیگر را زیارت کند؛ و اگر این هم ممکن نیست با اشاره به طرف قبرشان سلام دهد.»


نام پدرشان حضرت ابو محمد حسن بن علی علیه السلام، و نام مادرشان حضرت نرجس (علیها السلام) است.


ماجرای شب ولادت


امام حسن عسکری علیه السلام در شب ولادت برای عمه بزرگوار خود جناب حکیمه خاتون علیها السلام پیغام فرستاده فرمودند: «امشب نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت خود را آشکار می‌سازد.» ولادت امام زمان علیه السلام در شهر سامرا به هنگام طلوع فجر نیمه شعبان ۲۵۵ هجری قمری بوده است. بر شانه راست آن حضرت نوشته شده بود: «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا». پس از تولد آن بزرگوار را نزد پدر بردند و شروع به سخن فرمود: أشهد أن لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله و أن علیا أمیر المؤمنین ولی الله و ائمه معصومین علیهم السلام را یکی بعد از دیگری نام برد تا به وجود شریف خود رسید و برای فرج محبین خود دعا فرمود.


امام زمان (علیه السلام) در آغوش پدر


آنگاه حسب الامر امام عسکری علیه السلام، حکیمه خاتون او را نزد مادرش نرجس خاتون برد. حکیمه خاتون می‌فرماید: «روز هفتم به خدمت امام حسن علیه السلام رفتم. حضرت فرمود: پسر مرا بیاورید. آن وجود سراپا جود را نزد آن امام بردیم. حضرت زبان در دهان وی گذاشتند و فرمودند: پسرم، سخن بگو. دیدم آنچه در روز اول از او شنیده بودم از اقرار به وحدانیت و ثنا بر جد خود پیامبر صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام تا پدر بزرگوارش دوباره بیان کرد و این آیه را تلاوت فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون. سپس پدر بزرگوارشان فرمودند: بخوان آنچه را که خدا بر پیامران خود نازل فرمود. حضرت خواند صحف آدم را به لغت سریانی آغاز نمود، و بعد کتاب ادریس و نوح و صالح و صحف ابراهیم و تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و فرقان محمد صلی الله علیه و آله را قرائت نمود. بعد از آن بیان قصص انبیاء و مرسلین را شروع نمود. حکیمه خاتون می‌گوید: پس از چهل روز دیگر، دوباره خدمت فرزند برادرم امام عسکری علیه السلام رفتم و حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دیدم که راه می‌رود. امام عسکری علیه السلام فرمود:ای عمه، مولود عزیز نزد خدا این است. گفتم: ای سید و مولای من، نشو و نمای او را در چهل روز زیادتر از دیگران می‌بینم. حضرت فرمودند: ای عمه، ما اوصیاء در یک روز نشو و نمای یک هفته دیگران را، و در یک جمعه نشو و نمای یک سال دیگران را می نماییم. من برخاستم و سر آن طفل را بوسیده و به منزل مراجعه کردم».


القاب امام زمان علیه السلام


از القاب آن نور الهی حجة الله، حجة آل محمد، صاحب الزمان یعنی فرمانروای عصر خود، مالک رقاب خلایق یعنی امر، امر او و نهی، نهی او و حکم، حکم او و فرمان، فرمان اوست، مهدی که خلق به وسیله او هدایت می‌یابند و به وجود مقدس او از جاده ضلالت به شاهراه هدایت رسیده رستگار می‌شوند، قائم که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: از این جهت که به حق قیام می‌نماید او را قائم گویند؛ منتظر که برای او غیبت طولانی است، و مخلصین او انتظار خروجش را می‌کشند و شکاکین او را انکار می‌کنند.


اوصاف امام زمان علیه السلام


اوصاف ظاهری آن حضرت شباهت‌های زیادی به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دارد. خطی از موی سبز رنگ مانند زمرد از گردن تا ناف مبارک او کشیده است. صورت مبارکش مانند ستاره‌ای درخشنده نورانی است. امیر المومنین علیه السلام می‌فرماید: او جوانی است خوش روی و خوش موی و نور صورت مبارکش بر سیاهی محاسن انور و او غالب است. امام باقر علیه السلام می‌فرماید: رنگ مبارکش مایل به سرخی است مانند گل سرخ شکفته و چشمانش گشاده و میان ابروهایش مرتفع و ما بین شانه‌های او باز است. گشاده جبین است و بینی او بلند و نازک و شکم مبارکش بر آمدگی دارد، و بیخ دندان‌های ثنایایش گشاده است.


مادر امام زمان علیه السلام


والده حضرت صاحب الامر علیه السلام حضرت نرجس خاتون علیها السلام است که نام‌ها و القاب دیگر حضرت ملیکه، ریحانه، صیقل، سوسن است. در زیارت آن حضرت که تمامی عبارات آن دلالت واضحی بر علو منزلت آن بانو دارد توصیف به راضیه، مرضیه، صدیقه، تقیه، نقیه، زکیه شده است. بنا بر نقلی جناب نرگس در سال ۲۶۱ هجری قمری در سامراء از دنیا رحلت کرد و در جوار امامین حضرت هادی و امام عسکری علیهم السلام دفن شد. بنا بر نقلی دیگر در سال ۲۶۰ هجری قمری قبل از شهادت امام عسکری علیه السلام رحلت نمود، زیرا هنگامی که امام علیه السلام از وقایع بعد از شهادت خود نسبت به فرزند و عیالش خبر داد حضرت نرجس خاتون علیها السلام از آن حضرت خواستند که دعا بفرمایند قبل از ایشان دنیا بروند. حضرت حکیمه خاتون دختر حضرت جواد الائمه علیه السلام است که توفیق رؤیت و درک چهار امام معصوم علیهم السلام را داشته است. ایشان در سال ۲۷۴ هجری قمری در سامراء رحلت فرمودند. ایشان محرم اسرار اهل بیت علیهم السلام بوده و کسی است که در ولادت حضرت صاحب الزمان علیه السلام حاضر بوده و چندین بار خدمت آن حضرت مشرف شده است. بعد از وفات امام حسن عسکری علیه السلام یکی از سفرا بوده که به واسطه او مردم به حوائج خود نایل می شدند.


ایام پس از ولادت امام زمان علیه السلام


پس از گذشت یک شب از ولادت امام عصر علیه السلام، نسیم خادم خدمت آن حضرت رسید و عطسه کرد. امام علیه السلام فرمود: یرحمک الله. سپس فرمود: عطسه تا سه روز امان از مرگ است. این ماجرا در روز ۲۵ شعبان هم نقل شده است. سه روز بعد از ولادت امام عصر علیه السلام، حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرزند خود را به اصحاب خاص نمایاند و امامت او را تصدیق فرمودند.


غیبت صغری


در غیبت صغری چهار تن از بزرگان شیعه به ترتیب وکیل و سفیر امام زمان علیه السلام بودند، که خدمت آن حضرت می‌رسیدند و وکالتشان مورد تأیید آن حضرت بود، و پاسخ‌های امام علیه السلام در حاشیه نامه‌ها توسط سفرا به دست مردم می‌رسید. البته غیر از این چهار نفر وکلای دیگری هم از طرف امام علیه السلام در بلاد مختلف بودند که به وسیله همین چهار بزرگوار امور مردم را به عرض امام زمان علیه السلام می‌رساندند و از سوی امام علیه السلام در امور آنها توقیع هایی صادر شده بود. سفارت این چهار بزرگوار سفارت مطلق و تام بوده، ولی دیگران در موارد خاصی سفارت داشتند، مانند ابو الحسین محمد بن جعفر اسدی، احمد بن اسحاق اشعری، ابراهیم بن محمد همدانی، احمد بن حمزه بن الیسع. 


سفرای اربعه عبارتند از ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی، ابوالحسن علی بن محمد سمری.


سفیر اول عثمان بن سعید مورد اعتماد مردم و جلیل القدر و وکیل حضرت هادی و امام عسکری علیهم السلام نیز بود. او به امر امام علیه السلام متصدی کفن و دفن امام عسکری علیه السلام گردید. چون امام عسکری علیه السلام در محله عسکر سکونت داشتند و تماس با آن حضرت برای شیعیان مشکل بود. عثمان بن سعید چون روغن فروش بود، اموال را در ظرف‌های روغن می‌ریخت و به خدمت امام علیه السلام می‌برد. احمد بن اسحاق قمی هنگامی که از امام هادی علیه السلام پرسید: «آقای من، گاهی غایب و گاهی حاضرم. وقتی هم که حضور دارم همیشه نمی‌توانم خدمتتان برسم. سخن چه کسی را بپذیریم و فرمان چه شخصی را اطاعت کنم؟» حضرت فرمود: «این ابو عمرو عثمان بن سعید عمری مورد اطمینان و امین است، آنچه به شما بگوید از من می‌گوید و آنچه به شما برساند از من می‌رساند.» احمد بن اسحاق می‌گوید: «پس از شهادت امام هادی علیه السلام نزد امام عسکری علیه السلام رفته همان گفته را تکرار کردم. آن حضرت مانند پدر بزرگوارشان فرمودند: «ابو عمرو امین و مورد اطمینان امام گذشته و مورد اطمینان من در زندگی و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید و آنچه به شما برساند از من می‌رساند». جناب عثمان بن سعید پس از امام عسکری علیه السلام به فرمان حضرت مهدی علیه السلام به وکالت و سفارت ادامه داد، و شیعیان مسائل خود را نزد او می‌بردند و پاسخ امام علیه السلام توسط او به مردم می‌رسید.


سفیر دوم ابو جعفر محمد بن عثمان بود و او نیز همچون پدر از بزرگان شیعه و در تقوی و عدالت و بزرگواری مورد اعتماد و احترام شیعیان بود، عثمان بن سعید پیش از وفات به فرمان امام عصر علیه السلام فرزند خود ابو جعفر محمد بن عثمان را به جانشینی خود و سفارت امام علیه السلام معرفی کرد. این در حالی بود که امام عسکری علیه السلام نسبت به او و پدرش اظهار اعتماد و اطمینان فرموده بود و شیعه بر عدالت و تقوی و اطاعت او اتفاق داشتند. پس از درگذشت سفیر اول جناب عثمان بن سعید، توقیعی از جانب امام زمان علیه السلام در مورد وفات او و سفارت فرزندش محمد صادر شد که ترجمه قسمتی از آن چنین است: «انا لله و انا الیه راجعون، در برابر فرمان خدا تسلیم و به قضای او راضی هستیم. پدرت سعادتمند زیست و پسندیده درگذشت. خداوند او را رحمت کند و به پیشوایان و سرورانش علیهم السلام ملحق سازد. از کمال سعادت پدرت بود که خداوند فرزندی چون تو را به او عنایت کرد که پس از او جانشینش گردی، و در امورش قائم مقام او باشی و برایش طلب رحمت و آمرزش نمایی».


از محمد بن عثمان پرسیدند: صاحب الامر (علیه السلام) را دیده‌ای؟ گفت: آری و آخرین ملاقاتم با او کنار بیت الله الحرام بود که می‌فرمود: «اللهم أنجز لی ما و عدتنی و نیز او را در مستجار نزدیک رکن یمانی کعبه دیدم که می گفت: اللهم انتقم لی من أعدائی». 


این بزرگوار کتاب‌هایی در فقه تألیف کرده که مشتمل است بر آنچه از امام عسکری علیه السلام و از پدر خود شنیده بود. محمد بن عثمان برای خود قبری ترتیب داده بود و آن را با ساج پوشانده بود و روی آن آیاتی از قرآن کریم و اسامی ائمه طهار علیهم السلام را نوشته بودم هر روز داخل آن می‌شد و یک جزء قرآن قرائت می‌کرد و بیرون می‌آمد. او پیش از مرگ از روز وفات خود خبر داد و در همان روز که خبر داده بود درگذشت. همچنین پیش از رحلت به شیعیان خبر داد که امام علیه السلام جناب ابو القاسم حسین بن روح نوبختی را برای سفارت و ارتباط با خود انتخاب فرموده‌اند و او قائم مقام من است و به او مراجعه کنید. او در سال ۳۰۵ هجری قمری رحلت فرمود. 


سفیر سوم جناب ابو القاسم حسین بن روح نوبختی است که نزد موافق و مخالف عظمت و بزرگی ویژه‌ای داشت، و به عقل و بینش و تقوی و فضیلت نزد عموم فرقه‌های مختلف مذهبی مشهور بود و در زمان نائب دوم از جانب او متصدی پاره‌ای از امور بود. با اینکه میان یاران نائب دوم، جعفر بن احمد بن متیل از همه به او نزدیک‌تر بود، و حتی در اواخر زندگی جناب محمد بن عثمان، غذای منزل او را در منزل جعفر بن احمد بن متیل تهیه می‌کردند، و در میان اصحاب احتمال نیابت و جانشینی جعفر بن احمد بیشتر بود، اما در آخرین ساعات زندگی جناب محمد بن عثمان که جعفر بن احمد بالای سر او و حسین بن روح پایین پایش نشسته بود، به جعفر بن احمد رو کرد و فرمودن مأمور شده‌ام که امور را به ابو القاسم حسین بن روح واگذار نمایم. جعفر بن احمد از جا برخاست و دست حسین بن روح را گرفت و او را بالای سر محمد بن عثمان نشاند و خود در پایین پای او نشست. در ۶ شوال سال ۳۰۵ هجری قمری اولین توقیع از ناحیه مقدسه امام عصر علیه السلام برای او صادر شد که متن آن چنین بود: «ما او را می‌شناسیم، خداوند تمامی خیر و رضای خویش را به او بشناساند و به توفیق خود او را یاری نماید. از مکتوب او مطلع شدیم و نسبت به او وثوق و اطمینان داریم. او را نزد ما مکان و منزلتی است که خشنودش می‌سازد. خداوند احسان خویش را به او بیفزاید که خدا ولی و توانا بر همه چیز است، و سپاس خدای را که شریکی ندارد و درود و سلام فراوان خداوند بر فرستاده او محمد و بر خاندان او صلوات الله علیه.»


از ابو سهل نوبختی صاحب تألیفات که از متکلمین بزرگ بغداد بود پرسیدند: برای چه جناب ابو القاسم حسین بن روح به مقام سفارت نایل شده و شما نایل نشدید؟ گفت: ائمه علیهم السلام داناترند و آنچه برگزینند شایسته‌تر و مناسب‌تر است، ولی من فردی هستم که با خصم برخورد و مناظره می‌کنم و اگر سفیر امام علیه السلام بودم و مکان امام زمان علیه السلام را می‌دانستم چنانکه ابو القاسم حسین بن روح به جهت سفارت می‌داند و در گیر و دار بحث پیرامون امام علیه السلام با مخالفان در تنگنا قرار می‌گرفتم ممکن بود نتوانم خود را کنترل کنم و جای آن حضرت را افشا نمایم؛ ولی ابو القاسم اگر امام علیه السلام در زیرا دامان او مخفی باشد و او را با آلات برنده تکه تکه نمایند دامان خود را از او بر نمی‌دارد و او را به دشمن نشان نخواهد داد. 


جناب ابو القاسم حسین بن روح حدود ۲۱ سال مقام سفارت داشت. او قبل از وفات امور سفارت را به امر امام علیه السلام به ابو الحسن علی بن محمد سمری واگذاشت، و در ماه شعبان سال ۳۲۶ هجری در گذشت. آرامگاه او در بغداد است. سفیر چهارم ابو الحسن سمری است که حسب الامر حضرت صاحب الزمان علیه السلام به جناب حسین بن روح، امر سفارت بعد از او به ابو الحسن سمری واگذار شد. به فرموده بزرگان رجال، عظمت و جلالت قدر او محتاج به توصیف نیست. ابو الحسن سمری روزی به جمعی از مشایخ که نزد او بودند فرمود: خداوند به شما در مصیبت علی بن بابویه قمی اجر عنایت فرماید. در این ساعت او از دنیا رفت. آنان ساعت و روز و ماه را یادداشت کردند، و ۱۷ یا ۱۸ روز بعد خبر رسید که در همان ساعت علی بن بابویه قمی در گذشته است.


پایان غیبت صغری


پیش از وفات علی بن محمد سمری گروهی از شیعیان نزد او گرد آمدند و پرسیدند: «پس از شما چه کسی جانشین شما خواهد بود؟» پاسخ داد: «من مأمور نشده‌ام که در این مورد به کسی وصیت کنم. سپس توقیعی را که از سوی امام غایب علیه السلام در این باره صادر شده بود به شیعیان نشان داد. آنان از روی توقیع استنساخ کردند که مضمون آن چنین بود: بسم الله الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری، خداوند در مصیبت تو پاداش برادرانت را عظیم دارد. تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. پس امور خویش را فراهم آور و به هیچکس وصیت مکن که پس از تو جانشین تو شود. غیبت کبری واقع شد و ظهوری نخواهد بود تا آنگاه که خدای متعال فرمان دهد، که پس از مدت طولانی و قساوت دل‌ها و پر شدن زمین از ستم است. به زودی افرادی نزد شیعیان من مدعی مشاهده من می‌شوند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و پیش از صیحه چنین ادعایی نماید دروغگو و افترا زننده است و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم». روز ششم که مصادف با نیمه شعبان سال ۳۳۹ هجری قمری بود جناب ابو الحسن سمری در گذشت، و در خیابان خلنجی کنار نهر ابو عتاب در بغداد دفن گردید. مجلسی رحمه الله از احتجاج مرحوم شیخ طبرسی نقل می‌فرماید: هیچ یک از سفرای خاص امام عصر علیه السلام جز با فرمان صریحی از جانب آن حضرت و تعیین و نصب و معرفی سفیر قبلی به سفارت قیام نکرد. شیعه نیز گفتار هیچ یک را نپذیرفت مگر بعد از بروز نشانه و معجزه‌ای به دست هر یک از آنان از طرف امام عصر علیه السلام که بر راستی گفتار و درستی نیابتشان دلالت می‌کرد.


وظایف زمان غیبت کبری


شیعیان و دوستان آن حضرت در زمان غیبت وظایفی دارند از جمله: 

۱. قرائت دعای ندبه در روزهای جمعه، عید فطر، عید قربان، عید غدیر. 

۲. زیارت آن حضرت در روز جمعه. 

۳. برای ثبات و محکم ماندن اعتقادات خواندن این دعای شریف: یا الله، یارحمن، یا رحیم، یا مقلب القلوب القلب، ثبت قلبی علی دینک. 

۴. از جا برخاستن به احترام نام قائم آن بزرگوار. 

۵. توسل به آن حضرت در مشکلات و گرفتاری‌ها. 

۶. صدقه برای سلامتی و فرج وجود شریفش. 

۷. قرائت این دعا که از خداوند می‌خواهیم آن حضرت را به ما بشناساند: اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ظلت عن دینی. 

۹. شرکت در مجالس منسوب به آن حضرت، مخصوصاً مجالس عزاداری جد بزرگوارش حضرت سید الشهدا علیه السلام. 

۱۰. هدیه اعمال صالحه برای آن حضرت، مانند زیارت قبور مطهر پدران بزرگوارش، قرائت قرآن و حج و عمره و طواف. 

۱۱. توبه حقیقی از گناهان. 

۱۲. متوجه کردن مردم به آن حضرت.



۲- وفات علی بن محمد سمری سفیر امام زمان علیه السلام


وفات شیخ جلیل نایب خاص امام عصر علیه السلام علی بن محمد سمری در این روز بوده است که به معنای اتمام غیبت صغری و شروع غیبت کبری است، چه اینکه حضرت صاحب الامر علیه السلام به او امر فرموده بودند که وصی و جانشینی برای خود قرار مده که غیبت کبری شروع شده است.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۴۱-۲۵۳

  • ۰ نظر
  • ۱۰ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۴۴
  • مصطفی جمشیدی


امام مهدی علیه السلام در کلام امیر المومنین علیه السلام


مرحوم سید رضی روایت کرده است که امیر المومنین علیه السلام فرمودند:


مِنّا المَهديُّ ، يَسري في الدُّنيا بِسِراجٍ مُنيرٍ ، وَ يَحذو فيها عَلي مِثالِ الصّالِحينَ ، لِيَحُلَّ رِبقاً ، وَ يُعتِقَ رِقّاً ، وَ يَصدَعَ شَعباً ، وَ يَشعَبَ صَدعاً ، في سُترَةٍ عَنِ النّاسِ ، لا يُبصِرُ القائِفُ أثَرَهُ وَ لَو تابَعَ نَظَرَهُ .


مهدی از ماست؛ که با چراغی فروزان در دنیای ظلمانی راه می‌پوید و بر جای پای صالحان گام می‌نهد، تا بندی را بگشاید و اسیری را آزاد نماید و جمعیتی [گمراه] را پراکنده سازد و گروه پراکنده‌ای [از اهل حق] را گرد آورد؛ در حالی که پنهان از مردم است، آثارشناس، جای پای او را پیدا نمی‌کند هر چند که پیاپی بنگرد. 


نهج البلاغة، تالیف سید رضی، خطبه ۱۵۰، صفحه ۱۵۵، چاپ دار التعارف للمطبوعات


اللهم عجل لولیک الفرج

  • ۰ نظر
  • ۰۸ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۵۴
  • مصطفی جمشیدی