حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات

۲۵۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فضائل اهل بیت» ثبت شده است


مقام والای حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیه در بیان امام سجاد علیه السلام


شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:


۱۰۱- حدثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم، عن محمد بن عيسى بن عبيد، عن يونس بن عبد الرحمن، عن ابن أسباط، عن علي بن سالم، عن أبيه، عن ثابت بن أبي صفية قال: قال علي بن - الحسين عليهما السلام: رحم الله العباس يعني ابن علي فلقد آثر وأبلى وفدى أخاه بنفسه حتى قطعت يداه فأبدله الله بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة في الجنة كما جعل لجعفر بن أبي طالب، وإن للعباس عند الله تبارك وتعالى لمنزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة.


امام سجاد علیه السلام فرمودند: رحمت خدا بر عمویم عباس بن علی علیهما السلام؛ همانا او برادرش [امام حسین علیه السلام] را بر خود مقدم داشت و امتحانش را به خوبی پس داد و جان خود را فدای برادرش کرد، تا اینکه دستانش جدا شدند و خداوند به جای آن‌ها به او دو بال داد که در بهشت با فرشتگان پرواز کند، همان گونه که به جعفر بن ابی طالب علیهما السلام داد؛ برای او نزد خداوند متعال در روز قیامت مقامی است که همه شهدا به آن غبطه می‌خورند.


الخصال، تألیف شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۶۸، چاپ موسسه النشر الاسلامی

  • ۰ نظر
  • ۲۲ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۳۴
  • مصطفی جمشیدی


فضائل امام حسین علیه السلام به اعتراف صفدی عالم بزرگ تسنن


صلاح الدین صفدی از علمای بزرگ اهل تسنن می‌نویسد:


ابْن عَليّ بن أبي طَالب رَضِي الله عَنْهُمَا الْحُسَيْن بن عَليّ بن أبي طَالب رَضِي الله عَنْهُمَا رَيْحَانَة رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم وَابْن ابْنَته فَاطِمَة الزهراء رَضِي الله عَنْهَا وَأحد سَيِّدي شباب أهل الْجنَّة هُوَ وَأَخُوهُ وَأمه وَأَبوهُ أهل الْبَيْت الَّذين أذهب الله عَنْهُم الرجس وطهرهم تَطْهِيرا.


حسین بن علی (علیهما السلام) فرزند علی بن ابی طالب (علیهما السلام) و ریحانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و پسر دختر او فاطمه زهرا (سلام الله علیها) می‌باشد. او یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت است و او و برادرش و مادرش و پدرش همان اهل بیتی هستند که خدا پلیدی را از آنان برده و پاکشان گردانیده است.


الوافی بالوفیات، تالیف صفدی، جلد ۱۲، صفحه ۲۶۲، چاپ دار إحیاء التراث العربی

  • ۰ نظر
  • ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۲۳
  • مصطفی جمشیدی


امام جواد علیه السلام بابرکت‌ترین مولود در اسلام برای شیعیان


ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه روایت کرده است:


۳- عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن علي بن أسباط، عن يحيى الصنعاني قال: دخلت على أبي الحسن الرضا عليه السلام وهو بمكة وهو يقشر موزا ويطعمه أبا جعفر عليه السلام فقلت له: جعلت فداك هذا المولود المبارك قال: نعم يا يحيى هذا المولود الذي لم يولد في الاسلام مثله مولود أعظم بركة على شيعتنا منه.


یحیی صنعانی گفت: در مکه خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدم و دیدم كه آن حضرت براى فرزندش امام جواد عليه السلام موز را پوست مى‌کند و به او می‌خوراند. به ایشان عرض کردم: فدایت شوم ایشان آن نوزاد مبارک است؟ حضرت فرمود: بلی اى یحیی، این نوزادى است که در اسلام بابرکت‌تر از او براى شیعیان فرزندی به دنیا نیامده است.


الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه، جلد ۶، صفحه ۲۲۵، حدیث ۳

  • ۰ نظر
  • ۲۵ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۰۶
  • مصطفی جمشیدی


راه رفتن دشمنان امیر المومنین علیه السلام بر روی زمین حرام است (به روایت اهل تسنن)


جوینی از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:


٦٤- أنبأني الشيخ تاج الدين علي بن أنجب أبو طالب الخازن البغدادي بها، عن جدي شيخ الإسلام جمال السنة أبي عبد اللّه محمد بن حمويه بن محمد الجويني بواسطة واحدة قال: أنبأني شيخ الشيوخ ضياء الدين أبو أحمد عبد الوهاب بن علي إجازة، عن شيخ الإسلام إجازة عن الشيخ أبي الحسن علي بن أحمد المديني إجازة، قال: أنبأنا الشيخ أبو عبد الرحمن محمد بن الحسن بن موسى السلامي إجازة و إملاء، قال:حدثنا أبو المفضّل: محمّد بن عبد اللّه الشيباني، حدثنا محمد بن يزيد بن أبي الأزهر البوشنجي النحوي أنبأنا أبو هاشم داوود بن القاسم بن إسحاق بن عبد اللّه بن جعفر بن أبي طالب حدثنا أبي القاسم بن إسحاق، حدّثني أبي إسحاق بن عبد اللّه قال: سمعت أبي عبد اللّه بن جعفر يحدث علي بن الحسين صلوات اللّه عليهما، قال: سمعت عمي أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السّلام يقول: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: يا علي إِنَّ الْأَرْضَ لِلّٰهِ يُورِثُهٰا مَنْ يَشٰاءُ، مِنْ عِبٰادِهِ، و إنّه أوحى إليّ أن أزوجك فاطمة على خمس الأرض فهي صداقها، فمن مشى على الأرض و هو لكم مبغض فالأرض حرام عليه أن يمشي عليها .


رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: به درستی که خداوند فاطمه سلام الله علیها را به ازدواج تو در آورد و مهریه او را همه زمین قرار داد. پس هر کس روی زمین راه رود و با تو دشمن باشد راه رفتن او حرام می‌باشد.


فرائد السمطین، تالیف جوینی، جلد ۱، صفحه ۹۴-۹۵، حدیث ۶۴، چاپ دار الحبیب


بر دشمنان امیر المومنین علیه السلام لعنت

  • ۰ نظر
  • ۲۳ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۲۶
  • مصطفی جمشیدی

معجزه امام هادی علیه السلام و اسلام آوردن مسیحی


طبرى شیعی ‏رحمه الله در کتاب «دلائل الامامة» از محمد بن اسماعیل نهلى و او از پدرش نقل کرده است که گفت: من در سامراء اسیر بودم روزى یزداد مسیحی شاگرد بختیشوع را دیدم که از خانه موسى بن بغا بر می‌گشت، او همراه من به راه افتاد و باهم گفتگو می‌کردیم تا به محلی رسیدیم، با دست اشاره کرد و گفت: آیا این دیوار را می‌بینی؟ آیا می‌دانى صاحب این خانه کیست؟ گفتم: خودت بگو صاحب آن چه کسی است؟ جواب داد: جوانی علوی و اهل حجاز است که علی بن محمد نام دارد و ما اکنون اطراف خانه‌‏اش راه می‌رویم. به یزداد گفتم: راجع به او چه می‌دانی؟ گفت: اگر کسی در عالم از غیب و پنهانی خبر داشته باشد او است. گفتم: از کجا می‌دانی و چگونه این مطلب را می‌گویی؟ گفت: قضیه عجیبی از او برایت تعریف می‌کنم که مثل آن را تو و دیگران نشنیده‌اید ولی خدا را وکیل و حاکم قرار می‌دهم که آن را از طرف من برای هیچ کس نقل نکنی، زیرا من طبیب هستم و خرجی زندگى من از طریق سلطان تأمین می‌شود، و شنیده‌ام که خلیفه او را از روى دشمنى از حجاز به اینجا کشانیده است که مردم به او روی نیاورند و گرد او جمع نشوند و در نتیجه سلطنت او از بین ایشان یعنى فرزندان عباس خارج نشود. گفتم: قول می‌دهم و خدا را ضامن می‌گیرم که آن را براى کسی نقل نکنم، قصه‌ات را بگو و ترسی به خود راه نده، چون تو یک نفر نصرانی هستی و نسبت به آنچه از این خانواده تعریف کنی کسی تو را متهم نمی‌کند، و مطمئن باش که من آن را کتمان خواهم کرد. گفت: بلی قضیه آن است که روزى او را ملاقات کردم در حالی که بر اسب سیاهى سوار شده بود، لباس سیاهی به تن و عمامه سیاهی بر سر گذاشته بود، چهره خود ایشان هم مایل به سیاهی شده بود، همینکه چشمم به ایشان افتاد به احترام او ایستادم، و با خود بدون آنکه از دهان من مطلبی خارج شود و کسی از من حرفی بشنود، به حق حضرت مسیح علیه السلام فقط در ضمیر خود گذراندم که گفتم: لباس او سیاه، عمامه او سیاه، مرکب او سیاه، و خودش سیاه، سیاهی در سیاهی در سیاهی. همین که به من رسید به تندی به من نگاهی کرد و فرمود: قلب تو سیاه‏‌تر است از آنچه چشمان تو مشاهده کرد که سیاهی در سیاهی در سیاهی گفتی.


اسماعیل (راوی) گفت: به او گفتم: بعد از آن چه کردی و به او چه جواب دادی؟ گفت: از شنیدن کلام آن حضرت متحیر و سرگردان در جای خود بی‌حرکت ماندم و نتوانستم هیچگونه پاسخی دهم. به او گفتم: آیا قلبت از مشاهده این معجزه و کرامت، نورانی و سفید نشد؟ جواب داد: خدا می‌داند.


اسماعیل در دنباله داستان گفت: هنگامى که یزداد مریض و ناتوان گردید کسی را به سوی من فرستاد، و من نزد او حاضر شدم، به من گفت: بدان قلب من بعد از آن تاریکی و سیاهی که داشت به برکت امام هادی علیه السلام روشن و سفید گردید و اکنون شهادت می‌‏دهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و محمد صلی الله علیه و آله فرستاده او است، و حضرت علی بن محمد علیهما السلام حجت خداوند بر بندگانش و ناموس بزرگ پروردگار است. سپس در همان بیماری دنیا را وداع گفت، و من در نمازی که بر او خواندند شرکت کردم؛ رحمت خدا بر او باد.


متن عربی روایت: ٣٨٢ / ١٥ - وحدثني أبو عبد الله القمي، قال: حدثني ابن عياش، قال: حدثني أبو الحسين محمد بن إسماعيل بن أحمد الفهقلي الكاتب بسر من رأى سنة ثمان وثلاثين وثلاثمائة، قال: حدثني أبي قال: كنت بسر من رأى أسير في درب الحصاء فرأيت يزداد النصراني تلميذ بختيشوع وهو منصرف من دار موسى بن بغا، فسايرني وأفضى بنا الحديث إلى أن قال لي: أترى هذا الجدار، تدري من صاحبه ؟ قلت: ومن صاحبه ؟ قال: هذا الفتى العلوي الحجازي. يعني علي بن محمد بن الرضا عليه السلام وكنا نسير في فناء داره، قلت ليزداد: نعم فما شأنه ؟ قال: إن كان مخلوق يعلم الغيب فهو. قلت: وكيف ذلك ؟ قال: اخبرك عنه بأعجوبة لن تسمع بمثلها أبدا، ولا غيرك من الناس، ولكن لي الله عليك كفيل وراع أنك لا تحدث به عني أحدا، فإني رجل طبيب ولي معيشة أرعاها عند هذا السلطان. و بلغني أن الخليفة استقدمه من الحجاز فرقا منه لئلا ينصرف إليه وجوه الناس، فيخرج هذا الامر عنهم. يعني بني العباس. قلت: لك علي ذلك، فحدثني به وليس عليك بأس، إنما أنت رجل نصراني، لا يتهمك أحد فيما تحدث به عن هؤلاء القوم، وقد ضمنت لك الكتمان. قال: نعم، اعلمك أني لقيته منذ أيام وهو على فرس أدهم، وعليه ثياب سود، وعمامة سوداء، وهو أسود اللون، فلما بصرت به وقفت إعظاما له - لا وحق المسيح، ما خرجت من فمي إلى أحد من الناس - وقلت في نفسي: ثياب سود، ودابة سوداء، ورجل اسود، سواد في سواد في سواد، فلما بلغ إلي وأحد النظر قال: قلبك أسود مما ترى عيناك من سواد في سواد في سواد. قال أبي رحمه الله: قلت له: أجل فلا تحدث به أحدا، فما صنعت ؟ وما قلت له ؟ قال: سقط في يدي فلم أجد جوابا. قلت له: أفما ابيض قلبك لما شاهدت ؟ قال: الله أعلم. قال أبي: فلما اعتل يزداد بعث إلي فحضرت عنده، فقال: إن قلبي قد ابيض بعد سواده، وأنا أشهد أن لا إله إلا الله، وأن محمدا رسول الله، وأن علي بن محمد حجة الله على خلقه وناموسه الاعلم، ثم مات في مرضه ذلك، وحضرت الصلاة عليه، رحمه الله.


دلائل الامامة، تألیف طبری شیعی، صفحه ۴۱۸-۴۲۰


  • ۰ نظر
  • ۱۹ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۱۲
  • مصطفی جمشیدی