حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۳۸ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

برخی علما را به جای خدا می‌پرستند ...


ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه روایت کرده است:


عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَا دَعَوْهُمْ إِلَى عِبَادَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ دَعَوْهُمْ مَا أَجَابُوهُمْ وَ لَكِنْ أَحَلُّوا لَهُمْ حَرَاماً وَ حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ حَلَالًا فَعَبَدُوهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ.


ابو بصیر رحمه الله گفت: از امام صادق علیه السلام در باره آیه ۳۱ سوره‏ توبه: «علما و راهبان خویش را پروردگار خود گرفتند نه خدا را» پرسیدم؛ ایشان فرمودند: به خدا سوگند که علما و راهبان مردم را به عبادت خویش نخواندند و اگر هم می‌خواندند آنها نمی‌پذیرفتند، ولى حرام خدا را براى آن‌ها حلال و حلالش را حرام کردند بنا بر این آن‌ها ندانسته و نفهمیده عبادت ایشان کردند.


الکافى، تألیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۱، صفحه ۵۳، چاپ دار الکتب الاسلامیة

  • مصطفی جمشیدی

اجر انتظار و پایداری


عن زين العابدين عليه السّلام: من ثبت على موالاتنا فى غيبة قائمنا، اعطاه اللّه ثواب الف شهيد بدر و احد. 


امام سجاد علیه السلام فرمودند: هر که در زمان غیبت قائم ما (علیه السلام) بر ولایت ما پایدار بماند؛ خداوند ثواب هزار شهید بدر و احد را به او عطا می‌کند. 


مناقب الطاهرين، تالیف، عماد الدین طبرى رحمه الله، ج‏لد ۲، صفحه ۸۹۱، چاپ سازمان چاپ و نشر

  • مصطفی جمشیدی


امیر المومنین علیه السلام از چه موقع امیر المومنین نامیده شد؟ (به روایت اهل تسنن)


ابو شجاع دیلمی، از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:


٥٠٦٦ - حُذَيْفَة بن الْيَمَان لَو علم النَّاس مَتى سمي عَليّ أَمِير الْمُؤمنِينَ مَا أَنْكَرُوا فَضله سمي أَمِير الْمُؤمنِينَ وآدَم بَين الرّوح والجسد قَالَ الله عز وَجل {وَإِذ أَخذ رَبك من بني آدم من ظُهُورهمْ ذُرِّيتهمْ وأشهدهم على أنفسهم أَلَسْت بربكم} قَالَت الْمَلَائِكَة بلَى قَالَ تبَارك وَتَعَالَى أَنا ربكُم وَمُحَمّد نَبِيكُم وَعلي أميركم . 


حذيفه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت کرده است که فرمودند: اگر مردم می‌دانستند چه زمانی علی را به اميری مومنان انتخاب کردند، برتری او را انکار نمی‌کردند؛ او زمانی امير مومنان شد که آدم بين روح و جسد بود (هنوز روح در بدن او وارد نشده بود). خداوند می‌فرمايد: «و هنگامی که پروردگارت از فرزندان آدم از صلب ایشان نسل ایشان را بیرون آورد و ايشان را شاهد بر خویش گرفت که آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا؛ پس فرمود: من پروردگار شمايم؛ محمد پيامبر شما و علی امير شما.


الفردوس بمأثور الخطاب، تألیف ابو شجاع دیلمی، جلد ۳، صفحه ۳۵۴، چاپ دار الکتب العلمیة


جایگاه ابو شجاع دیلمی نزد عمریه: «كان اماماً، حافظاً، سمع الكثير، ورحل البلاد، وحدّث، وكان من أوعية العلم.» (النجوم الزاهرة، جلد ۵، صفحه ۲۱۱)

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


بیست و پنجم ربیع الاول


۱- جنگ دومة الجندل


در این روز در سال پنجم هجری در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله غزوه‌ی دومة الجندل اتفاق افتاد. در اراضی «دومة الجندل» گروهی از اشرار همدست شده و به کاروان ها حمله می‌کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله سباع بن عرفطه غفاری را روز ۲۵ ربیع الاول در مدینه به جای خود قرار داد، و با هزار رزمجو بیرون آمدند تا به آن نواحی رسیدند. راهزنان چون متوجّه آمدن آن حضرت شدند، فرار کردند. مسلمانان اموال آنان را برداشتند و در بیستم ربیع الثانی وارد مدینه شدند. عبد الرحمن بن ابی لیلی می‌گوید: من با ابو موسی اشعری (لعنه الله) از دومة الجندل عبور می‌کردیم. ابو موسی به من گفت: زمانی که با پیامبر صلی الله علیه و آله به دومة الجندل رسیدیم آن حضرت به من فرمود: «در این مکان دو تن از بنی إسراییل حکم به جور کردند، و به زودی در میان امت من دو تن در این مکان به جور حکم می‌نمایند». راوی می‌گوید: ابو موسی و و عمرو عاص برای حکمیت در صفین به دومة الجندل رفتند و میان علی بن ابی طالب علیهما السلام و معاویه ملعون حکم کردند. بعد از ماجرای حکمین ابو موسی را ملاقات کردم و به او گفتم: «مگر تو نبودی که از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین حدیثی را نقل کردی»؟! گفت : «و الله المستعان» !!


۲- صلح امام حسن علیه السلام


قرار داد امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه ملعون در ۲۵ ربیع الاول بوده، و بعضی در ۲۶ این ماه نقل کرده‌اند، که شامل موارد زیر بود:


۱- به علی علیه السلام دشنام ندهند.

۲- خون شیعیان محترم و محفوظ بماند، و حقوقشان پایمال نگردد.

۳- معاویه یک میلیون درهم بین یتیمان جنگ جمل و صفین تقسیم کند.

۴- امام علیه السلام معاویه را امیر المؤمنین نخواند.

۵- معاویه باید بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله و علیه و آله عمل کند.

۶- معاویه پس از مرگ، خلافت را به دیگری واگذار نکند.


معاویه این شرایط و شرایط دیگر مربوط به حفظ اسلام به ویژه شیعیان را پذیرفت و جنگ پایان یافت، اما آن ملعون به هیچ یک از شروط این قرار داد عمل ننمود، بلکه خلاف تمام آن‌ها عمل کرد.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۲۰-۱۲۱

  • مصطفی جمشیدی

یکی از شاهکارهای استاد مرحوم صغیر اصفهانی سرودن قصیده‌ی زیر در مدح شاه ولایت امیر المومنین علیه السلام می‌باشد که به ترتیب حروف الفبا سروده شده و بر اهل فن و ذوق شگفتی آن مسلم و مبرهن است:


از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است

آمر امر الهی شاه دین پرور علی است


ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق

بحر احسان باب لطف بی‌حد و بی‌مر علی است


ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه

تیغ آور خسرو مستغنی از لشگر علی است


ث ثری مقدم ثریا متکا ثابت قدم

ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است


ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذو الجلال

جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است


ح حدوثش با قدم مقرون حدیثش حرف حق

حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی است


خ خداوند ظفر خیبر گشا مرحب شکار 

 خسرو ملک ولایت خلق را رهبر علی است


د داماد نبی دست خدا دارای دین

داعی ایجاد موجودات از داور علی است


ذ ذاتش ذو الجلال و ذالمنن وز ذو الفقار

ذلت افزا بر عدوی ملحد ابتر علی است


ر رفیع القدر و والا رتبه روح افزا سخن

رهنمای خلق عالم ساقی کوثر علی است


ز زبر دست و زکی و زاهد و زهد آفرین

زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی است


س سعید و سید و سرور سلونی انتساب

سر لا رطب و لا یا بس سر و سرور علی است


ش شفیع المذنبین شیر خدا شاه نجف

شمع ایوان هدایت شافع محشر علی است


ص صدیق و صبور و صالح و صاحب کرم

صبح صادق از درون شب پدیدآور علی است


ض ضرغام شجاعت پیشه روشن ضمیر

ضاربی کز ضربش المضروب لا یخبر علی است


ط طبیب طبع دان مطلوب ارباب طلب

طاق نه کاخ مطبق طرح را لنگر علی است


ظ ظهیر ملک و ملت ظاهر و باطن امام

ظل ممدود خدای خالق اکبر علی است


ع عین الله و علی جاه و علام الغیوب

عالم علم علی الاشیا ز خشک و تر علی است


غ غران شیر یزدان غیرت الله المبین

غالب اندر غزوه‌ها بر خصم بدگوهر علی است


ف فصیح و فاضل و فخر عرب میر عجم 

فارس میدان مردی فاتح خیبر علی است


ق قلب عالم امکان قسیم خلد و نار

قاضی روز قیامت خواجه قنبر علی است


ک کنز علم ماکان و علوم ما یکون

کاشف سر و علن از اکبر و اصغر علی است


ل لطفش شامل احوال کل ما خلق

لازم التعظیم شاه معدلت گستر علی است


م ممدوح صحف موصوف تورات و زبور

مصحف وز انجیل را مصداق و المصدر علی است


ن نظام نه فلک از نام نیکش وز جمال

نوربخش مهر و ماه و انجم و اختر علی است


و واجب منزلت ممکن نما والاگهر

واقف از ماوقع و از ما وقع یک سر علی است


ه هو الهادی المضلین فی الصراط المستقیم

هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی است


ی یدالله فوق ایدیهم یکی از مدح او

یک سر از یا تا الف هر حرف را مضمر علی است


آدم و نوح سلیمان و خلیل بی‌خلل

موسی با اقتدار و عیسی با فر علی است


جان علی جانان علی ظاهر علی باطن علی

می علی مینا علی ساقی علی ساغر علی است


گویی ار مدح علی دیگر چه غم داری صغیر

یاور خلق جهانی گر ترا یاور علی است


(مرحوم استاد صغیر اصفهانی)

  • مصطفی جمشیدی