حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۳۸ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

من مسلمان شده ی دستِ علی از ازلم

باده نوشِ یدِ ساقی ز شرابِ عسلم


در جهان نامِ من از جمله جدا گشت که چون

علوی مذهبم و شهره ی ضربُ المَثلم


دل و جان سوخته ی مکتبِ مظلومیتم

شیعه ی شیرِ خدا فاتحِ جنگِ جملم


به خودِ کعبه و آن سینه ی صد چاک قسم

به جز از گوشه نگاهش نبوَد ماحَصلم


من کجا نظم کجا وُ غزل و شعر کجا

ولی از مِهرِ علی چشمه ی شعر و غزلم


گر بمیرم وسطِ سجده به هنگامِ نماز

بی تولّای علی خیر نباشد عملم


سر به تعظیم نهم موقعِ جان دادن اگر

به رخش خیره شوم چون که بیاید اجلم


علی ای شاهِ ولایت تویی عِزّ و شَرفم

با تو من گُوهرِ اصلم وَ کِه گفته بدلم!


(هستی محرابی)

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


چهارم ربیع الثانی


ولادت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام


در این روز در سال ۱۷۳ هجری قمری آن بزرگوار به دنیا آمدند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۳۰

  • مصطفی جمشیدی

بیست حدیث کوتاه و جملات قصار از امیر المومنین علیه السلام در کتاب غرر الحکم تالیف مرحوم عبد الواحد آمدی (۲۹)


(٥٦١) الْإِقْتِصٰادُ يُنْميِ اليَسْيرَ

میانه‌روی، کم را بسیار می‌سازد.


(٥٦٢) الْإِسْرٰافُ يُفْنِي الكَثِيرَ

زیاده‌روی، بسیار را نابود می‌کند.


(٥٦٣) الزُّهْدُ أَسٰاسُ اليَقِينِ

بی‌اعتنایی به دنیا، پایه‌ی یقین است.


(٥٦٤) الصِّدْقُ رَأَسُ الدِّينِ

راستی، اصل دین است.


(٥٦٥) السّٰامِعُ شَرِيكُ القٰآئِلِ

شنونده، شریک گوینده است.


(٥٦٦) البِشرُ أَوَّلُ النَّـٰآئِلِ

گشاده‌رویی، اولین بهره است.


(٥٦٧) العَفْوُ تٰاجُ المَكٰارِمِ

گذشت، سرآمد نيکی‌ها است.


(٥٦٨) المَعْرُوفُ أَفْضَلُ المَغٰانِمِ

خوبی، برترین غنیمت‌ها است.


(٥٦٩) التَّوٰاضُعُ يَنْشُرُ الفَضِيلَةِ

فروتنی، ارزش را گسترده می‌سازد.


(٥٧٠) التَّكَبُّرُ يُظْهِرُ الرَّذيلَةَ

تکبر، آشكار کننده‌ی پستی است.


(٥٧١) المُتَعِرَّضُ لْلبَلٰآءِ مُخٰاطِرٌ

آنکه پیرامون حوادث گردد، خود را به خطر می‌افكند.


(٥٧٢) المُلْعِنُ بِالْمَصِيَةِ مُجٰاهِرٌ

نافرمانی آشكارا، مخالفت است.


(٥٧٣) اللِّسٰانُ تَرْجُمٰانِ العَقْلِ

زبان، بیان کننده‌ی عقل است.


(٥٧٤) التَّنَزُّهُ أَوَّلُ النُّبْلِ

پاکی، آغاز نجابت است.


(٥٧٥) الضِّيٰافَةُ رَأْسُ المُرُوَّةِ

ضیافت، قله‌ی جوانمردی است.


(٥٧٦) العِفَّةُ أَفْضَلُ الفُتَوَّةِ

پاکدامنی، برترین جوانمردی است.


(٥٧٧) الحِقْدُ مَثٰارُ الغَضَبِ 

کینه‌توزی، برانگیزنده‌ی خشم است.


(٥٧٨) الشَّرُّ عُنْوٰانُ العَطَبِ

بدی، نشانه‌ی هلاکت است.


(٥٧٩) الصَّبْرُ يُهَوِّنُ الفَجِيعَةِ

صبر، مصیبت را آسان می‌سازد.


(٥٨٠) الْآدٰابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ

آداب و رفتار، پوشش‌های نوین‌اند.

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


سوم ربیع الثانی


سفر امام عسکری علیه السلام به جرجان (= گرگان)


در این روز امام حسن عسکری علیه السلام برای وفا به وعده‌ای که فرموده بودند و آشکار شدن معجزاتی از آن بزرگوار به طی الارض از سامرا به جرجان تشریف فرما شدند. جعفر بن شریف می‌گوید: سالی قصد حج کردم، و قبل از حج به زیارت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا رفتم. اموالی از شیعیان همراهم بود که باید به آن حضرت می‌رساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه کسی بدهم، ولی پیش از آنکه من صحبت کنم حضرت فرمودند: به مبارک؛ خادم بده. جعفر بن شریف می‌گوید: انجام دادم و بیرون آمدم، و به آن حضرت گفتم: شیعیان شما در جرجان به شما سلام می‌رسانند. امام علیه السلام فرمودند: مگر بعد از مراسم حج به جرجان بر نمی‌گردی؟ عرض کردم: بر می‌گردم. فرمودند: ۱۷۰ روز دیگر اول روز جمعه سوم ربیع الثانی به جرجان وارد می‌شوی. آن وقت به مردم اعلام کن که من در آخر همان روز به جرجان می‌آیم. برو به سلامت. خداوند متعال تو را و آن چه با توست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانید. پسری برای پسرت متولد می‌شود؛ نام او را «صَلت» بگذار، که خداوند به زودی او را به حد کمال می رساند و از اولیاء ما خواهد بود. من گفتم: یا بن رسول الله، ابراهیم بن اسماعیل جرجانی از شیعیان شماست و به دوستان شما هر سال بیش از صد هزار درهم احسان می‌کند، و در جرجان از اشخاصی است که متنعم به نعمت‌های الهی است. امام علیه السلام فرمودند: خداوند به ابو اسحاق ابراهیم بن اسماعیل در مقابل احسانی که به شیعیان ما می‌کند جزای خیر بدهد و گناهان او را بیامرزد و او را پسری صحیح الاعضاء روزی فرماید باشد. به ابراهیم بگو: حسن بن علی می‌گوید: نام پسر خود را احمد بگذار». راوی می‌گوید: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و باز گشتم، و در روزی که حضرت معین فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم. هنگامی که اصحاب ما برای تهنیت آمدند، به ایشان گفتم: امام علیه السلام مرا وعده داده که در آخر این روز به اینجا تشریف می‌آورند. پس مهیا شوید و مسائل و حوائج خود را آماده کنید. شیعیان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسکری علیه السلام در همان ساعتی که فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام کردند و ما به استقبال شتافتیم و دست آن حضرت را بوسیدیم. آنگاه حضرت فرمودند: من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم. من نماز ظهر و عصر را در سامّرا به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون شما حوائج و مسایل خود را بیاورید. اول کسی که ابتدا به سوال کرد نضر بن جابر بود. او گفت: یا بن رسول الله، پسر من از هر دو چشم نابیناست، دعا فرمایید تا خداوند دیده‌هایش را به او بر گرداند. حضرت فرمودند: او را حاضر کن. او را حاضر کرد و حضرت دست مبارک بر چشمان او کشید و چشمانش روشن شد. پس از او یک یک آمدند و حاجت خود را بیان کردند و حضرت حاجت های آنان را برآورده می‌نمودند، تا اینکه حوائج همه را بر آوردند و مسائل آن‌ها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۲۸-۱۳۰

  • مصطفی جمشیدی

بیست حدیث کوتاه و جملات قصار از امیر المومنین علیه السلام در کتاب غرر الحکم تالیف مرحوم عبد الواحد آمدی (۲۸)


(٥٤١) التَّوَكُُّلُ خَيْرُ عِمٰادٍ

توکل [بر خدا]، بهترین ستون است.


(٥٤٢) الوَرَعُ خَيْرُ قَرِينٍ

پرهیز، بهترین همنشین است.


(٥٤٣) الأَجَلُ حِصْنٌ حَصِينٌ

مرگ، استوارترین قلعه است.


(٥٤٤) العَقْلُ يُصْلِحُ الرَّوِيَّةَ

خرد، اصلاح کننده‌ی رفتار است.


(٥٤٥) العَدْلُ يُصْلِحُ البَرِيَّةَ

عدالت، اصلاح کننده‌ی مردم است.


(٥٤٦) المَعْذِرةُ دَلِيلُ العَقْلِ

پوزش خواهی، دلیل خردمندی است.


(٥٤٧) الحِلْمُ عُنْوٰانُ الفَضْلِ

بردباری، نشانه‌ی برتری است.


(٥٤٨) العَفْوُ عُنْوٰانُ النُُّبْلِ

گذشت، نشانه‌ی نجابت است.


(٥٤٩) الحُمْقُ أَضَرُّ الأَصْحٰابِ

نادانی، زیانبارترین یار است.


(٥٥٠) اشَّرُّ أَقْبَحُ الأَبوٰابِ

زشتی، نکوهيده‌ترین راه‌ها است.


(٥٥١) العٰاقِلُ مَنْ عَقَلَ لِسٰانَهُ

خردمند آن است که زبانش را در بند کشد.


(٥٥٢) الطّٰاعَةُ غَنِيمَةُ الْأَكْيٰاسِ

فرمانبری [از خدا]، بهره‌ی زيرکان است.


(٥٥٣) العُلَمٰاءُ حُكّٰامٌ عَلَى النّٰاسِ

دانشمندان فرمانروايان مردم هستند.


(٥٥٤) الرِّجٰالُ تَفْيدُ المٰالَ

مردان [كاردان] از ثروت بهره می‌گیرند.


(٥٥٥) المٰالُ مٰا أَفٰادالرِّجٰالُ

ثروت آن است كه مردان [با تلاش] به دست آورند.


(٥٥٦) الجُودُ مِنْ كَرَمِ الطَّبِيعَةِ

بخشایشگری از نیکومنشی است.


(٥٥٧) المَنُّ مُفْسِدَةُ الصَّنْيعَةِ

منت، خوبی را تباه می‌سازد.


(٥٥٨) التَّجَنِّي أَوَّلُ القَطِيعَةِ

گناه‌تراشی آغاز بریدگی است.


(٥٥٩) العَيْشُ يَحْلُو و َ يَمُرُّ

زندگانی شیرین شود، تلخ گردد.


(٥٦٠) الدُّنْيٰا تَغُرُّ وَ تَضُّرُ وَ تَمُرُّ

دنیا می‌فریبد و زیان می‌زند و می‌گذرد.

  • مصطفی جمشیدی