حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۱۳۶ مطلب با موضوع «فضائل اهل بیت از کتب شیعه» ثبت شده است


امیر المومنین علیه السلام آقای وصيين و مومنین و پیشوای پرهیزگاران و کشتی نجات


علی بن ابراهیم قمی قدس الله روحه الشریف عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است:


«فاوحى إلىعبده ما اوحى» فسئل رسول الله صلى الله عليه وآله عن ذلك الوحي، فقال اوحى إلي ان عليا سيد الوصيين (المومنين ط) وإمام المتقين وقائد الغر المحجلين وأول خليفة يستخلفه خاتم النبيين، فدخل القوم في الكلام فقالوا: أمن الله ومن رسوله فقال الله جل ذكره لرسول الله صلى الله عليه وآله قل لهم «ما كذب الفؤاد ما رأى» ثم رد عليهم فقال «أفتمارونه على ما يرى» ثم قال لهم رسول الله صلى الله عليه وآله قد أمرت فيه بغير هذا أمرت ان انصبه للناس واقول لهم هذا وليكم من بعدي وهو بمنزلة السفينة يوم الغرق من دخل فيها نجا ومن خرج منها غرق.


از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیده شد که در آیه «پس خداوند به سوی بنده‌اش وحی فرمود آنچه را وحی کرد.» (آیه دهم سوره نجم) منظور از وحی چیست؟ آن حضرت فرمودند: خداوند به من وحى نمود که علی علیه السلام آقای وصيين و مومنین و پیشوای پرهیزگاران و امام گروه مبارکی می‌باشد و اول خلیفه‌ای است که پیامبر او را به عنوان جانشین خویش گذاشت. گروهی در وسط سخن پیامبر پریده و گفتند: آیا این جانشینی از جانب خداوند است یا از سوی رسولش؟ پس خداوند به رسولش فرمود: به آنها بگو: «آنچه که قلب او دید آن را تكذيب نکرد.» (آیه یازدهم سوره نجم) سپس آن‌ها را رد کرده و فرمود: «آیا با او در باره آنچه را که در شب معراج دیده مجادله می‌کنید؟ (آیه دوازدهم سوره نجم) سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن‌ها فرمودند: از جانب خداوند منصوب شدم تا على علیه السلام را به خلافت منصوب نمایم و به مردم بگویم که بعد از من على علیه السلام ولى آن‌ها است و او به منزله کشتی نجات در هنگام غرق شدن است که هر کس به آن تمسک جست نجات یافت و هر کس از آن دوری نمود غرق شد.


تفسیر القمی، تالیف علی بن ابراهیم قمی، جلد ۲، صفحه ۳۳۴-۳۳۵، چاپ موسسه دار الکتاب

  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۰۱ ، ۲۳:۳۲
  • مصطفی جمشیدی


وقایع حال و آینده بر معصومین علیهم السلام مخفی نیست


علامه مجلسی قدس سره می‌نویسد:


صفار به سند معتبر روایت کرده است که روزی گروهی از اصحاب حضرت امام محمد باقر علیه السلام در خدمت آن حضرت نشسته بودند؛ فرمود که: عجب دارم از گروهی که ولایت ما را اختیار کرده‌اند و ما را امام می‌دانند و اطاعت ما را بر خود واجب می‌شمارند مانند طاعت خدا و به ضعف عقل‌های خود مرتبه ما را پست می‌کنند و عیب می‌کنند بر جماعتی که ما را می‌شناسند و رتبه ما را می‌دانند و کمالات ما را بیان می‌فرمایند و ایشان را نسبت به غلو می‌دهند؛ آیا گمان دارید که خداوند عالمیان اطاعت دوستان خود را بر خلق واجب گرداند و از ایشان مخفی دارد اخبار آسمان‌ها و زمین را و بر ایشان نرساند آنچه برایشان و دیگران واقع می شود؟!


حکمت شهادت سید الشهدا علیه السلام، تالیف علامه مجلسی، صفحه ۴۲-۴۳، انتشارات اعتقاد ما


پی نوشت: بدون شک منظور امام باقر علیه السلام از این دسته از مدعیان تشیع، مقصره قبح الله وجههم هستند که ادعای ولایت و برائت دارند اما حق اهل بیت علیهم السلام را نشناخته و معجزات ایشان را منکر شده و به محبین اهل بیت علیهم السلام تهمت غلو می‌زنند.

  • ۰ نظر
  • ۰۶ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۴:۵۵
  • مصطفی جمشیدی


نتیجه تمسک به ولایت حضرت امام هادی علیه السلام


شیخ معتمد و عالم بزرگ شیعه، جناب شاذان بن جبرائیل قمی رضوان الله علیه روایت کرده است که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:


مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُحَاسِبَهُ اللَّهُ حِسَاباً يَسِيراً فَلْيُوَالِ عَلِيَّ الْهَادِي عليهما السلام.


اگر کسی دوست داشته باشد خدا به حساب او ساده رسیدگی کند، پس باید به دامان ولایت [امام] علی هادی علیه السلام متمسک شود.


الفضائل، تالیف شاذان بن جبرائیل قمی، صفحه ۱۶۶، چاپ منشورات مکتبة العرفان


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۳۶، صفحه ۲۹۶، حدیث ۱۲۵، چاپ موسسه احیاء الکتب الاسلامیة

  • ۰ نظر
  • ۲۸ فروردين ۰۱ ، ۱۸:۴۹
  • مصطفی جمشیدی


خطبه جناب ابی ذر غفاری علیه السلام در کعبه


شیخ طبرسی قدس سره روایت کرده است:


وعن عبد الله بن الصامت قال : رأيت أبا ذر آخذا بحلقة باب الكعبة مقبلا بوجهه للناس وهو يقول : أيها الناس من عرفني فقد عرفني ومن لم يعرفني فسأنبئه باسمي أنا جندب بن السكن بن عبد الله أنا أبو ذر الغفاري أنا رابع أربعة ممن أسلم مع رسول الله صلى الله عليه وآله سمعت رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله يقول وذكر الحديث بطوله إلى قوله ألا أيتها الأمة المتحيرة بعد نبيها لو قدمتم من قدمه الله وأخرتم من أخره الله وجعلتم الولاية حيث جعلها الله لما عال ولي الله ولما ضاع فرض من فرائض الله ولا اختلف اثنان في حكم من أحكام الله إلا كان علم ذلك عند أهل بيت نبيكم فذوقوا وبال ما كسبتم ، وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.


از عبد الله بن صامت نقل است که گفت: ابی ذر را دیدم در حالى که حلقه باب کعبه را گرفته و روی به مردم داشت گفت: ای مردم، هر که مرا شناخت که هیچ، و هر که مرا نشناخت او را به نام خود آگاه کنم، من جندب بن سکن بن عبد الله، همان ابی ذر غفاری هستم، من چهارمین فرد هستم که همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله مسلمان شدم، من خود از آن حضرت شنیدم که می‌فرمود - و همه آن را تا آنجا ذکر کرد که -: اى امتی که پس از پیامبرش حیران و سرگردان شدید، اگر در مساله خلافت و ولایت همان را که خدا بر همه مقدم داشته بود مقدم می‌داشتید، و آن را که خداوند موخر داشته بود کنار می‌گذاشتید، و ولایت را در همان منظور نظر خداوند قرار داده بودید ، هرگز ولی خدا محتاج به کمک خلق نمی‌شد، و هیچ فرضى از فرائض الهى ضایع و تباه نمی‌گشت ، و هرگز دو نفر در حکمی از احکام الهی به اختلاف نمی‌افتادند، زیرا که علم هر مشکل در نزد اهل بیت پیامبر شما است، پس وبال کردار خود را بچشید، «و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاهی و دوزخ انتقامی بازگشت می‌کنند». (سوره شعرا، آیه ۲۷)


الاحتجاج، تالیف شیخ طبرسی، جلد ۱، صفحه ۲۱۰، چاپ منشورات الشریف الرضی


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۲۷، صفحه ۳۱۹-۳۲۰، حدیث ۲، چاپ دار احیاء التراث العربی

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۰۱ ، ۱۷:۴۸
  • مصطفی جمشیدی


معجزه امام باقر علیه السلام و نشان دادن ملکوت به جابر بن یزید جعفی


ابن شهر آشوب مازندرانی قدس الله روحه الشریف روایت کرده است:


جابر بن يزيد : سألت أبا جعفر عن قوله تعالى « وكذلك نرى إبراهيم ملكوت السماوات » فرفع أبو جعفر بيده وقال : ارفع رأسك ، فرفعت فوجدت السقف متفرقا ورمق ناظري في ثلمة حتى رأيت نورا حار عنه بصري ، فقال : هكذا رأى إبراهيم ملكوت السماوات وانظر إلى الأرض ثم ارفع رأسك ، فلما رفعته رأيت السقف كما كان ثم اخذ بيدي وأخرجني من الدار وألبسني ثوبا وقال : غمض عينيك ساعة ، ثم قال : أنت في الظلمات التي رأى ذو القرنين ففتحت عيني فلم أر شيئا ، ثم تخطا خطا وقال : أنت على رأس عين الحياة للخضر ، ثم خرجنا من ذلك العالم حتى تجاوزنا خمسة فقال : هذه ملكوت الأرض ، ثم قال : غمض عينيك . واخذ بيدي فإذا نحن في الدار التي كنا فيها وخلع عني ما كان ألبسنيه ، فقلت : جعلت فداك كم ذهب من اليوم ؟ فقال : ثلاث ساعات .


جابر بن یزید جعفی گفت: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: مراد از ملکوت آسمان و زمین که به حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام، ارائه نمودند چیست؟ همان واقعه‌ای که خداوند متعال در قرآن شریف آن را یادآور شده و می‌فرماید: «و این چنین ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم.» (سوره انعام، آیه ۷۵) پس دیدم که آن حضرت دست مبارک خود را به جانب آسمان برداشت و به من فرمودند: نگاه کن ببین چه می‌بینی؟ من نوری دیدم که از دست آن حضرت به آسمان متصل شده بود، چنانکه چشم‌ها خیره می‌شد. آنگاه به من فرمودند: حضرت ابراهیم علیه السلام ملکوت آسمان و زمین را چنین دید. امام باقر علیه السلام در این لحظه دست مرا گرفته و به درون خانه برد. لباس خود را عوض کرده و فرمودند: چشم بر هم بگذار! بعد از لحظاتی گفت: می‌دانی در کجا هستیم؟ گفتم: خیر. فرمودند: در آن ظلماتی هستیم که ذو القرنین به آن جا گذر کرده بود. گفتم: اجازه می‌دهید که چشم‌هایم را باز کنم. فرمودند: باز کن اما هیچ نخواهی دید. چون چشم گشودم در چنان تاریکی بودم که زیر پایم را نمی‌دیدم. اندکی رفتیم باز هم فرمودند: ای جابر! می‌دانی در کجایی؟ گفتم: خیر. امام فرمودند: بر سر چشمه‌ای که خضر علیه السلام از آن آب حیات خورده بود، قرار داری. آن حضرت همچنان مرا از عالمی به عالم دیگر می‌برد تا به پنج عالم رسیدیم. آن حضرت فرمودند: حضرت ابراهیم علیه السلام ملکوت آسمان‌ها را این چنین [که تو ملکوت زمین] را دیدی مشاهده کرد. او ملکوت آسمان‌ها را دید که دوازده عالم است و هر امامی که از ما از دنیا برود، در یکی از این عالم‌ها ساکن می‌شود تا آنکه وقت ظهور قائم آل محمد علیهم السلام فرا رسد. امام باقر علیه السلام دوباره فرمودند: چشم بر هم بگذار و بعد از لحظه‌ای فرمودند: چشم بگشا. چون چشم گشودم خود را در خانه آن حضرت دیدم. آن بزرگوار لباس قبلی خود را پوشید و به مجلس قبلی برگشتیم. من عرض کردم: فدایت شوم چه قدر از روز گذشته؟ فرمودند: سه ساعت.


مناقب آل ابی طالب، تالیف ابن شهر آشوب، جلد ۴، صفحه ۲۱۰، چاپ دار الاضواء

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۰۱ ، ۱۵:۲۹
  • مصطفی جمشیدی