برگشت خورشيد به خاطر امیر المومنین علیه السلام (به روایت اهل تسنن)
برگشت خورشيد به خاطر امیر المومنین علیه السلام (به روایت اهل تسنن)
ولی الله محدث دهلوی (از علمای بزرگ اهل تسنن) در کتاب اذاله الخفاء یک سند طولانی که منتهی به فاطمه دختر حسین (علیهما السلام) از اسماء بنت عمیس میشود روایت نموده که گفت: باری سر پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بغل حضرت علی (علیه السلام) گذاشته بود و به آن حضرت وحی نازل میشد. هنگامی که سنگینی از رسول خدا زائل شد. به من فرمود: ای علی! آیا نماز فرض را خواندی؟ گفتم نه، فرمود: بار الها تو میدانی که او مشغول کار تو و پیامبرت بوده است پس خورشید را برای او برگردان، خورشید به دنبال خود برگشت آن حضرت نماز گذارد، سپس غروب کرد.
و باز در یک سند دیگر که به روایت فاطمه بنت حسین (علیهما السلام) از اسماء بنت عمیس میرسد، آورده که گفته است: هنگامی که وحی بر آن حضرت نازل میشد، سنگینی نزدیک به بیهوشی به آن حضرت دست میداد، یک روز بر آن حضرت وحی نازل میشد در حالی که سر ایشان در بغل حضرت علی (علیه السلام) بود، نزدیک بود خورشید غروب کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سرش را بلند نموده، پرسید: آیا نماز عصر را خواندی، ای علی؟ گفتم خیر. یا رسول الله! پیامبر از خدا خواست تا خورشید را به عقب برگرداند، خورشید به فرمان خداوند به عقب برگشت، تا این که نماز عصر را ادا کرد. پس من خورشید را بعد از غروب دیدم هنگامی که به عقب برگشت.
حافظ جلال الدین سیوطی در جزء «کشف الابس عن حديث رد الشمس» گفته است: به درستی که حديث برگشت خورشید، معجزهای از معجزات پیامبرمان بود، که آن را ابو جعفر طحاوی و دیگری صحیح دانسته است.
اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، تالیف امین الله کریمی (از مفتیان اهل تسنن تایباد)، صفحه ۶۶-۶۷