حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات

۴۳۹ مطلب با موضوع «معارف و احادیث اهل بیت» ثبت شده است

شیوه حکومت داری امیر المومنین علیه السلام


ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است:


۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن حماد، عن حميد وجابر العبدي قال: قال أمير المؤمنين عليه السلام: إن الله جعلني إماما لخلقه، ففرض علي التقدير في نفسي ومطعمي ومشربي وملبسي كضعفاء الناس، كي يقتدي الفقير بفقري ولا يطغي الغني غناه.


امیر المومنین علیه السلام می‌فرمایند: خداوند، مرا پیشوای خلق خود قرار داد و هماهنگی با مردم تهی‌دست را در امور شخصی و خوراک و پوشاک بر من واجب نمود، تا فقرا از من الگو بگیرند و بی‌نیازی ثروتمندان، آنان را به سرکشی و طغیان نخواند.


الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۱، صفحه ۴۱۰، حدیث ۱، چاپ انتشارات دار الکتب الاسلامیة


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، ج‏لد ۴۰، صفحه ۳۳۶، حدیث ۱۷، چاپ دار احیاء التراث العربی


چقدر فرق است بین حکومت علوی و مدعیان حکومت علوی!!!

  • مصطفی جمشیدی


مناظره هشام بن حکم رحمه الله با ضرار بن عمرو ضبی بر سر حقانیت امیر المومنین علیه السلام بر ابی بکر


مرحوم سید مرتضی می‌نویسد:


وأخبرني الشيخ أدام الله عزه قال: دخل ضرار بن عمرو الضبي على يحيى بن خالد البرمكي فقال له: يا أبا عمرو هل لك في مناظرة رجل هو ركن الشيعة ؟ فقال ضرار: هلم من شئت. فبعث إلى هشام بن الحكم رحمه الله فأحضره فقال له: يا أبا محمد هذا ضرار وهو من قد علمت في الكلام والخلاف لك فكلمه في الامامة. فقال له: نعم. ثم أقبل على ضرار، فقال: يا أبا عمرو خبرني على ما تجب الولاية والبراءة أعلى الظاهر أم على الباطن ؟ فقال ضرار: بل على الظاهر فان الباطن لا يدرك إلا بالوحي قال هشام: صدقت. فأخبرني الآن أي الرجلين كان أذب عن وجه رسول الله صلى الله عليه وآله بالسيف وأقتل لاعداء الله بين يديه وأكثر آثارا في الجهاد أعلي بن أبي طالب أو أبو بكر ؟ فقال: بل علي بن أبي طالب، ولكن أبا بكر كان أشد يقينا. فقال هشام. هذا هو الباطن الذي قد تركنا الكلام فيه وقد اعترفت لعلي - عليه السلام - بظاهر عمله من الولاية وأنه يستحق بها من الولاية ما لم يجب لابي بكر فقال ضرار هذا هو الظاهر نعم. ثم قال له هشام: أفليس إذا كان الباطن مع الظاهر فهو الفضل الذي لا يدفع ؟ فقال لهضرار بلى فقال له هشام: ألست تعلم أن رسول الله صلى الله عليه وآله قال لعلي: أنت مني بمنزلة هارون من موسى إلا انه لا نبي بعدي ؟ قال ضرار نعم. قال هشام: أفيجوز أن يقول له هذا القول إلا وهو عنده في الباطن مؤمن ؟ قال: لا. قال هشام: فقد صح لعلي - عيه السلام - ظاهره وباطنه ولم يصح لصاحبك لا ظاهر ولا باطن والحمد لله.


جناب شیخ مفید رحمه الله مرا خبر داد و گفت: ضرار بن عمرو الضبی نزد یحیی بن خالد برمکی آمده، به او گفت: يا ابا عمرو آیا می‌توانی با مردی که یکی از ارکان شیعه است مناظره کنی؟ ضرار گفت: یا الله! هر که باشد [با او مناظره میکنم]. او نیز پی هشام بن حکم فرستاد و او را احضار کرد. [چون حاضر شد] گفت: یا ابا محمد، این مرد ضرار است که تو به دانش او در علم کلام و نیز مخالفتش با خود آگاهی. پس با او در باره امامت به گفتگو بپرداز. هشام گفت: باشد. سپس رو به ضرار کرد و گفت: یا ابا عمرو، مرا آگاه کن که ولایت و برائت بر ظاهر واجب است یا بر باطن؟ ضرار گفت: بر ظاهر واجب است، چرا که باطن جز با وحی شناخته نشود و ادراک نگردد. هشام گفت: درست گفتی. حال مرا آگاه ساز که آن دو مرد کدام بیشتر از دیگری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را با شمشیر حمایت کرد و بیشتر از دیگری در زمان زندگانی ایشان دشمنان خداوند را هلاک کرد و بیشتر از دیگری آثار جهاد از خود به جا گذاشت [و با دشمنان جنگید]؟ علی بن ابی طالب علیهما السلام يا ابو بكر؟ ضرار گفت: علی بن ابی طالب ولی ابو بكر يقين بیشتری داشت. هشام گفت: این یقین همان باطنی است که قرار شد در باره آن سخن نگوییم. حال تو به ولایت علی علیه السلام با توجه به ظاهر کردارش اعتراف کردی، همان که برای ابو بکر واجب نشد. ضرار گفت: بله این ظاهر است [و آن را می‌پذیرم]. پس از آن هشام گفت: آیا این گونه نیست که چون باطن با ظاهر همساز باشد فضیلتی خواهد بود که هیچ نمی‌توان آن را کنار گذاشت؟ ضرار گفت: آری این گونه است. هشام گفت: آیا می‌دانی که پیامبر صلی الله علیه و آله به على علیه السلام فرمودند: «جایگاه تو نسبت به من چون جایگاه هارون علیه السلام است نسبت به موسی علیه السلام، جز آنکه دیگر پیامبری پس از من نخواهد بود؟ ضرار گفت: آری می‌دانم. پس هشام به او گفت: آیا ممکن است که پیامبر صلی الله علیه و آله چنین سخنی به علی علیه السلام بگوید ولی علی نزد ایشان در باطن مومن نباشد؟ گفت: خیر. هشام گفت: پس الحمد لله به حتم ظاهر و باطن على علیه السلام به درستی اثبات شد ولی برای سرور و امام تو، نه ظاهری اثبات شد و نه باطنی.


الفصول المختارة، تالیف سید مرتضی علم الهدی، صفحه ٢٨، چاپ دار المفید

  • مصطفی جمشیدی


سروران اولاد آدم


مرحوم شیخ صدوق روایت کرده است:


١٦- حدثنا علي بن عبد الله الوراق، قال: حدثنا سعد بن عبد الله بن أبي خلف الاشعري، قال: حدثنا الهيثم بن أبي مسروق النهدي، عن الحسين بن علوان، عن عمرو بن خالد، عن سعد بن طريف، عن الاصبغ بن نباتة، قال: قال أمير المؤمنين (عليه السلام): سمعت رسول الله (صلى الله عليه وآله)، يقول: أنا سيد ولد آدم، وأنت يا علي والائمة من بعدك سادة أمتي، من أحبنا فقد أحب الله، ومن أبغضنا فقد أبغض الله، ومن والانا فقد والى الله، ومن عادانا فقد عادى الله، ومن أطاعنا فقد أطاع الله، ومن عصانا فقد عصى الله .


امیر المومنین علیه السلام فرمودند: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمود: من سرور اولاد آدمم و اى علی، تو و امامان بعد از تو سروران امت من هستید. هر که ما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر که ما را دشمن بدارد خدا را دشمن داشته و هر که به ولایت ما باشد به ولایت خداست و هر که دشمن ماست دشمن خدا است و هر که فرمان ما برد خدا را فرمان برده و هر که نافرمانی ما کند خدا را نافرمانی کرده.


امالی شیخ صدوق، مجلس ۷۲، حدیث ۱۶، صفحه ۳۴۳، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۲۷، صفحه ۸۸، حدیث ۳۸، چاپ دار احیاء التراث العربی


استاد شیخ احمد ماحوزی حفظه الله تصریح می‌کند که سند روایت صحیح و رجال آن ثقه هستند.


اربعون حدیثا معتبرا، تالیف شیخ احمد ماحوزی، صفحه ۲۱۰، حدیث ۲۳، چاپ مکتبة الثقلین


  • مصطفی جمشیدی


دوستدار دشمن امیر المومنین علیه السلام، دشمن آن حضرت است


مرحوم شیخ مفید روایت کرده است:


وقال الصادق عليه السلام: صديق عدو علي عليه السلام عدو علي عليه السلام.


امام صادق علیه السلام فرمودند: دوستدار دشمن حضرت علی علیه السلام، خود از دشمنان آن حضرت است.


الاختصاص، تالیف شيخ مفيد، صفحه ۲۵۲، چاپ موسسه النشر الاسلامی

  • مصطفی جمشیدی


قسم به ضلالت و تاریکی عمر و قسم به نور حضرت مهدی عجل الله فرجه


علی بن ابراهیم قمی رضوان الله علیه عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است:


اخبرنا احمد بن إدريس قال: حدثنا محمد بن عبدالجبار عن ابن ابي عمير عن حماد بن عثمان عن محمد بن مسلم قال سألت ابا جعفر (عليه السلام) عن قول الله عزوجل «والليل إذا يغشى» قال الليل في هذا الموضع الثاني غشي امير المؤمنين في دولته التي جرت له عليه وامير المؤمنين (عليه السلام) يصبر في دولتهم حتى تنقضي، قال: «والنهار إذا تجلى» قال النهار هو القائم (عليه السلام) منا اهل البيت، إذا قام غلب دولته الباطل والقرآن ضرب فيه الامثال للناس وخاطب الله نبيه به ونحن، فليس يعلمه غيرنا.


محمد بن مسلم گوید: از امام باقر علیه السلام در مورد تفسیر آیه «سوگند به شب آن گاه که همه جا را در پرده سیاه بپوشاند، و سوگند به روز، هنگامی که جهان را روشن سازد.» (سوره لیل، آیات ۲-۳) پرسیدم. فرمودند: شب در این جا دومی (عمر بن خطاب) است که پرده سیاهش را در دولتش که برایش فراهم آمد؛ بر امیر المومنین علیه السلام قرار داد و امیر المومنین علیه السلام در دولت آن‌ها صبر میکند تا وقتی که به پایان رسد؛ و اما روز همان قائم از ما اهل بیت است که هر گاه به پا خیزد؛ دولت او بر باطل غالب شود و در قرآن مثل‌هایی برای مردم آورده شده و خداوند آن را به پیغمبرش و ما خطاب فرموده است که جز ما کسی آن را نمی‌داند.


تفسیر القمی، تالیف علی بن ابراهیم قمی، جلد ۲، صفحه ۴۲۵، چاپ موسسه دار الکتاب

  • مصطفی جمشیدی