حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات

۴۳۹ مطلب با موضوع «معارف و احادیث اهل بیت» ثبت شده است


چرا امیر المومنین علیه السلام فرزند خود را عثمان نام نهادند؟


آیا امیر المومنین علیه السلام اسم فرزند گرامیشان را به علت محبت عثمان یا وحدت با غاصبین عثمان گذاشتند؟


مرحوم شيخ الفقها ابی الصلاح حلبی روایت کرده است:


و ذکر فيه، عن هبيرة بن ميرم قال: كنّا جلوساً عند علي عليه السلام، فدعا ابنه عثمان، فقال له: يا عثمان، ثم قال: إنّي لم أُسمّه باسم عثمان الشيخ الكافر، إنّما سمّيته باسم عثمان بن مظعون.


هبیرة بن میرم گوید: نزد امیر المومنین علیه السلام نشسته بودم که فرزندش عثمان علیه السلام وارد شد، امیر المومنین به فرزندش فرمود: ای عثمان! سپس گفت: من نام تو را به اسم عثمان پیر کافر نام گذاری نکردم بلکه به اسم عثمان ابن مظعون رحمت الله علیه نام نهادم.


تقریب المعارف، تالیف ابی الصلاح حلبی، صفحه ۲۹۴، چاپ و تحقیق مرحوم فارس تبریزیان حسون


هم چنین ابو الفرج اصفهانی از علمای مقبول نزد اهل تسنن روایت را با سانسوری بر کلام امیر المومنین علیه السلام در مورد عثمان بن عفان می‌آورد و می‌نویسد:


وعثمان بن علي الذي روی عن علي أنه قال: انّما سمّيته باسم أخي عثمان بن مظعون.


و عثمان بن علی کسی است که از علی (علیه السلام) روایت شده است که درموردش گفت: من نام وی را به اسم برادرم عثمان بن مظعون نام نهادم.


مقاتل الطالبیین، تالیف ابو الفرج اصفهانی، صفحه ۸۹، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات


  • مصطفی جمشیدی

بیست حدیث کوتاه و جملات قصار از امیر المومنین علیه السلام در کتاب غرر الحکم تالیف مرحوم عبد الواحد آمدی (۵۱)


(١٠٠١) المُرُوَّةُ إِجْتِنٰابُ الدَّنَّيِةِ

جوانمردی، دوری از پستی است.


(١٠٠٢) الخِيٰانَةُ رَأْسُ النِّفٰاقِ

خیانت، ریشه‌ی نفاق است.


(١٠٠٣) الكِذِبُ شَيْنُ الأَخْلٰاقِ

دروغ، ناپسندی اخلاق است.


(١٠٠٤) الْإِنْصٰافُ أَفْضَلِ الشِّيَمِ

انصاف، برترین روش‌ها است.


(١٠٠٥) الْإِفْضٰالُ أَفْضَلُ الكَرِمَ

احسان، برترین نیکی است.


(١٠٠٦) العٰافِيَةُ أَهْنأُ النِّعِمِ

تندرستی، گواراترین نعمت‌ها است.


(١٠٠٧) الرِّفْقُ أَخُو المُؤمِنِ

مهربانی، برادر مومن است.


(١٠٠٨) العَمَلُ رَفِقُ المُوقِنِ

کردار نیک، رفیق اهل یقین است.


(١٠٠٩) العَقْلُ أَشْرَفُ مَزِيَّةٍ

خرد، برترین مزیت است.


(١٠١٠) العَدْلُ أَفْضَلُ سَجِيَّةٍ

عدل و داد، برترین روش است.


(١٠١١) المَرْءُ مَخْبُوءٌ تحْتَ لِسٰانِهِ

آدمی در زیر زبانش نهفته است.


(١٠١٢) الكَرِيمُ مَنْ بَدَءَ بِإِحْسٰانِهِ

جوانمرد کسی است که با احسان آغاز کند.


(١٠١٣) المَعْرُوفُ ذَخِرَةُ الأَبَدِ

نیکوکاری، پس‌انداز همیشگی است.


(١٠١٤) الحَسَدُ يُذِيبُ الجَسَدَ

حسد، بدن را آب می‌کند.


(١٠١٥) الحِرْصُ عَنٰآءٌ مُؤَبَّدٌ 

آزمندی، رنجی همیشگی است.


(١٠١٦) الطَّمَعُ رِقٌّ مُخَلَّدٌ

طمع، بندگی همیشگی است.


(١٠١٧) التَّوٰاضُعُ أَشْرَفُ السُّؤدَدِ

فروتنی، شریف‌ترین بزرگواری است.


(١٠١٨) البِرُّ غَنِيمَتُ الحٰازِمِ

نیکی، بهره‌ی دوراندیش است.


(١٠١٩) الْإِيثٰارُ أَعْلَي المَكٰارِمِ

ازخودگذشتگی، برترین بزرگواری‌ها است.


(١٠٢٠) التَّفْرِيطُ مُصِيبَةُ القٰادِرِ

کوتاهی، بلای توانمند است.

  • مصطفی جمشیدی


عزت اولیاء الهی با ظهور امام زمان علیه السلام


جناب میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی رضوان الله علیه می‌نویسد:


في دعاء الندبة: «أين معز الأولياء ومذل الأعداء». وفي كمال الدين: عن ابي جعفر عليه السلام، قال: «كأنّي بأصحاب القائم عليه السلام وقد احاطوا بما بين الخافقين فليس من شيء الّا وهو مطيع لهم حتى سباع الأرض وسباع الطيور، يطلب رضاهم في كل شيء، حتى تفخر الأرض على الأرض وتقول: مرّ بي اليوم رجل من اصحاب القائم عليه السلام».


در دعای ندبه می‌خوانیم: «کجاست عزیزکننده اولیاء و خوارسازنده دشمنان». و در کمال الدین (تالیف شیخ صدوق) از حضرت ابو جعفر باقر علیه السلام مروی است که فرمود: «گویی یاران قائم علیه السلام را می‌بینم که سراسر بین شرق و غرب عالم را پر کرده باشند. همه چیز حتی حیوانات درنده و پرندگان وحشی از آنان اطاعت خواهند کرد، و در هر چیزی رضایت ایشان را می‌جویند تا آنجا که سرزمینی بر سرزمین دیگر فخر می‌فروشد و می‌گوید: امروز یکی از یاران قائم بر من گذشت».


مکیال المکارم، تالیف میرزا محمد تقی موسوی اصفهانی، جلد ۱، صفحه ۱۶۷، چاپ موسسه الامام المهدی علیه السلام

  • مصطفی جمشیدی


ولایت اهل بیت علیهم السلام شرط قبولی اعمال و عبادات


شیخ مفید و سید شرف الدین نجفی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:


۲- قال: أخبرني أبو الحسن علي بن محمد بن الزبير الكوفي إجازة، قال: حدثنا أبو الحسن علي بن الحسن بن فضال، قال: حدثنا علي بن أسباط، عن محمد بن يحيى أخي مغلس، عن العلاء بن رزين، عن محمد بن مسلم، عن أحدهما عليهما السلام: قال: قلت له: إنا نرى الرجل من المخالفين عليكم له عبادة واجتهاد وخشوع، فهل ينفعه ذلك شيئا ؟. فقال: يا محمد إنما مثلنا أهل البيت مثل أهل بيت كانوا في بني إسرائيل، وكان لا يجتهد أحد منهم أربعين ليلة إلا دعا فأجيب، وإن رجلا منهم اجتهد أربعين ليلة ثم دعا فلم يستجب له فأتى عيسى ابن مريم عليه السلام يشكو إليه ما هو فيه، ويسأله الدعاء له. فتطهر عيسى وصلى ثم دعا فأوحى الله إليه: يا عيسى إن عبدي أتاني من غير الباب الذي أوتي منه، إنه دعاني وفي قلبه شك منك، فلو دعاني حتى ينقطع عنقه وتنتثر أنامله ما استجبت له. فالتفت عيسى عليه السلام فقال: تدعو ربك وفي قلبك شك من نبيه ؟ قال: يا روح الله وكلمته قد كان والله ما قلت، فاسأل الله أن يذهب به عني، فدعا له عيسى عليه السلام، فتقبل الله منه وصار في حد أهل بيته، كذلك نحن أهل البيت لا يقبل الله عمل عبد وهو يشك فينا.


محمد بن مسلم گفت: به امام باقر یا امام صادق عليهما السلام عرض کردم: ما بعضی از مخالفین شما را می‌بینیم که در عبادت کوشا و دارای خشوع فراوانی هستند، آیا اعمال برای ایشان سودی دارد؟ حضرت علیه السلام فرمودند: ای محمد همانا مثل ما اهل بیت با شما مردم مثل آن خاندان در بنی اسرائیل است که کسی از آن‌ها نبود که چهل شب در عبادت بکوشد جز اینکه وقتی دعا می کرد مستجاب می‌شد. یک بار مردی از آنان مدت چهل شب به عبادت پرداخت و بعد دعا کرد اما مستجاب نشد، نزد عیسی بن مریم علیهما السلام رفته و از آنچه بر او گذشته بود گلایه کرد و از آن حضرت التماس دعا نمود. عیسی علیه السلام وضو ساخت و نماز گزارد و دعا کرد. خداوند به او وحی فرستاد که ای عیسی این بنده‌ام از غير آن بابی که باید نزد من آیند نزد من آمده، او مرا خوانده در حالی که در نبوت و پیغمبر بودن تو در شک است بنا بر این اگر به اندازه‌ای مرا بخواند که گردنش قطع و بندهایش از هم بگسلد، من دعایش را مستجاب نخواهم کرد. عیسی علیه السلام به وی رو کرده فرمود: پروردگارت را می‌خوانی و در دل خود به پیامبرش شک داری؟ گفت: ای روح و کلمه خدا، به خدا سوگند همین طور است که می فرمایی، از خداوند بخواه که این شک را از دل من بزداید. عیسی علیه السلام برای وی دعا کرد و خداوند از وی پذیرفت، و او در حد سایر افراد خاندان خویش قرار گرفت. ما اهل بیت نیز اینچنین هستیم، خداوند عمل بنده‌ای را که درباره ما شک دارد قبول نمی‌فرماید.


امالی شیخ مفید، مجلس اول، حدیث ۲، صفحه ۲-۳، چاپ انتشارات دار المرتضی


تاویل الآیات الظاهرة، تالیف سید شرف الدین نجفی استرآبادی، صفحه ۹۲-۹۳، چاپ موسسه النشر الاسلامی


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۲۷، صفحه ۱۹۱-۱۹۲، حدیث ۴۸، چاپ دار احیاء التراث العربی


  • مصطفی جمشیدی


شیعیان اهل بیت علیهم السلام در روز قیامت رستگار هستند


علی بن ابراهیم قمی رضوان الله علیه عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است:


حدثني ابى عن سليمان الديلمي عن ابى بصير عن ابى عبد الله عليه السلام قال اذا كان يوم القيامة يدعى محمد صلى الله عليه وآله فيكسى حلة وردية ثم يقام على يمين العرش ثم يدعى بابراهيم عليه السلام فيكسى حلة بيضاء فيقام عن يسار العرش، ثم يدعى بعلي امير المؤمنين عليه السلام فيكسى حلة وردية فيقام على يمين النبي صلى الله عليه وآله ثم يدعي باسماعيل عليه السلام فيكسى حلة بيضاء فيقام على يسار ابراهيم، ثم يدعى بالحسن عليه السلام فيكسى حلة وردية فيقام على يمين امير المؤمنين عليه السلام ثم يدعى بالحسين عليه السلام فيكسى حلة وردية فيقام على يمين الحسن عليه السلام ثم يدعى بالائمة فيكسون حللا وردية ويقام كل واحد على يمين صاحبه، ثم يدعى بالشيعة فيقومون أمامهم ثم يدعى بفاطمة ونسائها من ذريتها وشيعتها فيدخلون الجنةبغير حساب، ثم ينادي مناد من بطنان العرش من قبل رب العزة والافق الاعلى نعم الاب ابوك يا محمد وهو ابراهيم ونعم الاخ اخوك وهو علي بن ابى طالب عليه السلام ونعم السبطان سبطاك وهما الحسن والحسين ونعم الجنين جنينك وهو محسن ونعم الائمة الراشدون من ذريتك وهم فلان وفلان، ونعم الشيعة شيعتك ألا ان محمدا ووصيه وسبطيه والائمة من ذريته هم الفائزون ثم يؤمر بهم إلى الجنة وذلك قوله: فمن زحزح عن النار وادخل الجنة فقد فاز.


ابو بصیر رحمه الله از امام صادق علیه نقل کرده است که فرمودند: هنگامی که روز قیامت شود حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بخوانند و حله سرخ رنگی را بر او بپوشانند و در سمت راست عرش بایستد و سپس حضرت ابراهیم علیه السلام را بخوانند و حله سفید بر او بپوشانند و او در سمت چپ عرش بایستد، سپس امیر المومنین علی علیه السلام را بخوانند و حله سرخ رنگی را بر او بپوشانند و بر سمت راست پیامبر صلی الله علیه و آله می‌ایستد؛ سپس حضرت اسماعیل علیه السلام را فرا می‌خوانند و حله سفید رنگی را بر او می‌پوشانند و او در سمت چپ حضرت ابراهیم علیه السلام می‌ایستد. سپس امام حسن علیه السلام را فرا می‌خوانند و حله سرخ رنگی را بر او می‌پوشانند و در سمت راست امیر المومنین علیه السلام می‌ایستد، سپس امام حسين علیه السلام را فرا می‌خوانند و حله سرخ رنگی را بر او نیز می‌پوشانند و در سمت راست امام حسن علیه السلام می‌ایستد، سپس هر یک از ائمه علیهم السلام را فرا می‌خوانند و حله سرخ رنگی را بر آن‌ها می‌پوشانند و هر یک در سمت راست بعد از دیگری می‌ایستد، و سپس شیعیان را فرا می‌خوانند و آن‌ها را در روبروی امامانشان به صف می‌کشند، سپس حضرت فاطمه علیها السلام را با زنان از ذریه و شیعیان آن حضرت را فرا می‌خوانند و بدون حساب وارد بهشت می‌شوند، سپس منادی از میان عرش از جانب خداوند ندا می‌کند: ای محمد چه خوب پدری است پدر تو که او ابراهیم علیه السلام است، و چه خوب برادری است برادر تو که او علی بن ابی طالب علیهما السلام است و چه نوه‌های خوبی هستند نوه‌های تو که آن دو، حسن و حسین علیهما السلام هستند و چه نیکو جنینی بود جنین تو محسن علیه السلام که در شکم مادر شهید شد و چه نیکو امامان راهنما کننده‌ای هستند ذریه تو (که امامان را از امام سجاد علیه السلام تا آخر نام می‌برد) و چه نیکو شیعیانی هستند شیعیان تو؛ همانا محمد و وصی او و دو نوه او و امامان از ذريه او همگی از رستگارانند و سپس به آن‌ها می‌فرماید داخل بهشت شوید و آن فرمایش الهی است که می‌فرماید: پس هر كه را از آتش به دور دارند و در بهشت درآورند قطعا رستگار شده است.


تفسیر القمی، تالیف علی بن ابراهیم قمی، جلد ۱، صفحه ۱۲۸، چاپ موسسه دار الکتاب للطباعة و النشر

  • مصطفی جمشیدی