تقویم شیعه
بیست و هشتم صفر
۱- شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله
شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله در سال ۱۱ هجری قمری در سن ۶۳ سالگی به وسیله سم بوده است، و طبق روایاتی عایشه و حفصه آن حضرت را مسموم کردهاند! در ۲۴ صفر بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله شدت یافت. پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام بیماری فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله روی مبارک خویش را از آنان برگردانید و فرمود: «حبیبم را نزد من حاضر کنید». سپس دنبال علی بن ابی طالب علیهما السلام فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و کلماتی به حضرت فرمود. هنگامی که علی بن ابی طالب علیه السلام از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابو بکر به او گفتند: «خلیلت به تو چه گفت»؟ فرمود: «هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز می شود».
وصایای پیامبر صلی الله علیه و آله:
پیامبر صلی الله علیه و آله در لحظات آخر عمر خود وصیتهایی به امیر المومنین علیه السلام فرمودند و جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقربین را بر آن وصیت شاهد گرفتند. از جمله آن کلمات که جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمودند و امیر المومنین علیه السلام میشنید این بود «خمست را غصب میکنند و پرده احترامت (حرمتت) را میدرند و محاسنت به خون سرت رنگین میشود». امیر المومنین علیه السّلام میفرمایند: «هنگامی که آن کلام را فهمیدم، فریاد زدم و بر روی زمین افتادم». بعد فرمایشاتی به حضرت زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهما السلام فرمودند. سپس آن وصیت با چند مهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به امیر المومنین علیه السلام تحویل داده شد.
غسل و نماز بر بدن پیامبر صلی الله علیه و آله:
امیر المومنین علیه السلام پس از غسل دادن آن حضرت به تنهایی بر ایشان نماز خواندند. مردم به جز اصحاب سقیفه در مسجد جمع شده بودند و در فکر نماز بر پیامبر صلی الله علیه و آله و دفن حضرت بودند. امیر المومنین آمدند و فرمودند: «رسول خدا صلی الله علیه و آله امام ما است در زمان حیات و پس از وفاتش»، کنایه از اینکه برای نماز بر بدن آن بزرگوار نماز به صورت جماعت نمیخوانیم. در این هنگام مردم دسته دسته داخل میشدند و بدون امام آیه «ان اللَّه یصلون علی النبی، یا ایها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» را سه بار میگفتند و بیرون میآمدند.
دفن بدن مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله:
بعد حضرت مولی الموحدین علیه السلام فرمودند: خداوند در هر مکانی که روح پیامبرش را قبض می کند راضی است که در همان مکان دفن شود، و من آن حضرت را در حجرهای که از دنیا رفته دفن میکنم. آن حجره، حجرهی حضرت زهرا سلام الله علیها بود؛ که دلیل بر این مطلب زیاد است. امیر المومنین علیه السلام با کمک دیگران قبری حفر کردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفت و صورت پیامبر صلی الله علیه و آله را باز کرد و گونه راست را بر زمین گذاشته در لحد را بستند و خاک روی آن ریختند.
خلاصهای از زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله:
آن حضرت دو ماه و بنا بر نقلی در حمل بودند که پدر بزرگوارشان جناب عبد الله بن عبد المطلب از دنیا رحلت فرمود. ۴ یا ۷ و یا ۸ ساله بودند که مادرشان آمنه بنت وهب در ابواء رحلت فرمود. ۸ سال و دو ماه و ده روز از سن شریفش گذشته بود که جد بزرگوارش جناب عبد المطلب علیه السلام از دنیا رحلت فرمود. ۲۵ ساله بودند که با جناب خدیجه کبری علیه السلام ازدواج کردند. ۳۰ سال از سن مبارک آن حضرت گذشته بود که حضرت امیر المومنین علیه السلام متولد شدند. در ۴۰ سالگی خداوند آن حضرت را به نبوت مبعوث فرمود. در ۴۵ سالگی به معراج تشریف بردند و در سال پنجم از بعثت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها متولد شدند. ۵۰ سال از عمر مبارکشان گذشته بود که جناب ابو طالب و خدیجه کبری سلام الله علیها از دنیا رحلت نمودند. در ۴۵ سالگی به معراج تشریف بردند. ۵۲ سال و یازده ماه و سیزده روز از سن مبارکشان گذشته بود که به مدینه منوره هجرت فرمودند. بعد از هجرت تقریباً ده سال در مدینه شرف حضور داشتند، تا آنکه در ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری قمری مسموماً از دنیا رحلت فرمودند. هنگام شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار میگریست. حضرت او را نزد خود فرا خواند و مطلبی فرمود که حزن و اندوه فاطمه سلام اللَّه علیها فرو نشست. وقتی علت را سوال کردند آن حضرت فرمود: «پدرم به من خبر داد که اولین نفر از اهل بیتش که به او ملحق میشود منم و مدت این فراق طولانی نیست».
۲- آغاز امامت امیر المومنین علیه السلام
اولین روز امامت حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است، و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است.
۳- آغاز غصب خلافت
اولین روز غصب ظالمانه خلافت و خانه نشین کردن امیر المومنین علیه السلام و شکستن بیعت روز عید غدیر توسّط اهل سقیفه بنی ساعده است.
۴- شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
در این روز در سال ۵۰ هجری قمری امام حسن مجتبی علیه السلام به شهادت رسید. بنا بر قولی شهادت آن حضرت در ۷ صفر و بنا بر قولی در ۵ ربیع الاول واقع شده است. جعده دختر اشعث بن قیس (لعنت الله علیهما) با زهری که معاویه برای او فرستاده بود آن حضرت را مسموم کرد. معاویه همراه با زهر صد هزار درهم فرستاد و وعده کرد که او را به عقد یزید درآورد، ولی به وعده خود وفا نکرد.
مسمومیت حضرت:
مسمومیت حضرت امام حسن علیه السلام چهل روز طول کشید. پس از ظهور اثرات سم بر بدن مبارک و فرا رسیدن وقت شهادت، به سیّد الشّهداء علیه السلام فرمودند: «مرا مسموم کردهاند و پارههای جگرم داخل طشت است. من از شما جدا میشوم و به خداوند ملحق میگردم، و میدانم چه کسی مرا مسموم کرده است، ولی به حقی که بر شما دارم در این باره حرفی نزنید. وقتی من از دنیا رفتم چشمانم را ببند و غسلم بده و کفنم نما و مرا کنار قبر جدم پیامبر صلی الله علیه و آله ببر تا با او تجدید عهد کنم. سپس مرا در بقیع کنار جدهام فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دفن کنید. میدانم مخالفین و معاندین گمان میکنند شما میخواهید مرا کنار پیامبر صلی الله علیه و آله دفن کنید و مانع شما میشوند. شما را به خدا قسم میدهم که مبادا به خاطر من حتی به اندازه خون حجامت ریخته شود». سپس آن حضرت مثل آنچه امیر المومنین علیه السلام وصیت فرموده بود به اولاد و اهل خود وصیت نمود و از دنیا رفت.
تشییع جنازه حضرت:
امام حسین علیه السلام بعد از غسل و کفن و نماز، آن حضرت را به طرف مرقد شریف پیامبر صلی الله علیه و آله حمل کردند. با دیدن این منظره برای مروان و بقیه بنی امیّه که با سلاح و به همراهی عایشه آمده بودند شکی باقی نماند که میخواهند آن حضرت را در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله دفن نمایند. لذا آندند و مانع شدند و عایشه در حالی که سوار درازگوشی بود گفت: «مرا با شما چه کار است که میخواهید کسی را که من او را دوست ندارم در خانه من دفن کنید». مروان ملعون هم نظیر این مطالب را گفت، و ابن عباس به او و عایشه جواب داد. فرزندان عثمان هم مانع شدند و گفتند: «هرگز نمیشود که عثمان در بدترین مکانها دفن شود و حسن با رسول خدا به خاک سپرده شود». امام حسین علیه السلام فرمود: به خداوندی که مکه و حرم را محترم گردانیده، حسن علیه السلام فرزند علی و فاطمه علیهما السلام سزاوارتر است بر پیامبر صلی الله علیه و آله از کسانی که بدون اجازه داخل خانه او شدهاند. به خدا قسم او سزاوارتر است از حمال خطاها عثمان، که ابو ذر را از مدینه بیرون کرد و ... عایشه جلو قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت: «تا یک مو در سر من است نخواهم گذاشت او را در این خانه دفن کنید! در اینجا بنی مروان جنازه آن حضرت را تیرباران کردند. بنی هاشم دست به شمشیر بردند، ولی امام حسین علیه السلام مانع شده فرمودند: «وصیت برادرم نباید ضایع شود». سپس ۷۰ تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند ! و این در حالی بود که امام مجتبی علیه السلام به امام حسین علیه السلام خبر داده بودند که عایشه بعد از شهادت ایشان چه جنایتی را مرتکب میشود. پس از آن حضرت سید الشهداء علیه السلام کلماتی فرمودند که اگر وصیت برادرم نبود میدانستید که شمشیرهای الهی در کجا و چگونه بر شما فرود میآمد. سپس بدن مطهر آن حضرت را به بقیع آوردند و در کنار جدهاش فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دفن نمودند. آقا حضرت مجتبی علیه السلام دارای ۱۵ فرزند دختر و پسر بودند، ولی از جعده ملعونه هیچ فرزندی نداشتند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۷۶-۸۳
- ۰ نظر
- ۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۳:۰۸