تقویم شیعه: بیست و چهارم صفر
تقویم شیعه
بیست و چهارم صفر
طلب کتف توسط پیامبر صلی الله علیه و آله
در این روز یا در روز ۲۸ صفر پیامبر صلی الله علیه و آله دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند و برای امت بیان کنند که خلافت بلا فصل بعد از ایشان برای امیر المومنین علیه السلام است، ولی عمر با کلامی که احدی به رسول خدا صلی الله علیه و آله نگفته بود مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلی الله علیه و آله جسارت کرد و گفت: «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر»: «این مرد هذیان می گوید» ! روز های آخر عمر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. مهاجرین و انصار در اطراف بستر آن حضرت بودند، پیامبر صلی الله علیه و آله نظری به آنان فرمود در حالی که میدیدید بعد از آن حضرت فتن، گمراهی ها، انحرافات فکری، تفرقهی بین مسلمین که از ظلم به اهل بیت آن حضرت و خلیفه ی بلا فصل الهی علی بن ابی طالب علیهمت السلام پیش میآید، چه میکند؟ لذا برای حفظ امت از لغزشها و هرج و مرج فرمود: «ایتُونِی بِدَواةٍ وَ بَیاضٍ اکتُبُ لَکُم مَا لَن تَضِلُّوا بَعدِی أبداً»: «کاغذ و دوات برای من بیاورید تا مطلبی برای شما بنویسم که هرگز بعد از من گمراه نشوید»؛ در این هنگام عمر گفت: «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر (العیاذ بالله) حَسبُنا کتابُ الله یا به عبارت های دیگر إنَّ رَسُولَ الله یَهجُر و ... همانا این مرد هذیان میگوید، همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هذیان میگوید، کتاب خدا ما را بس است.» با این کلام عمر اختلاف و سر و صدا بین اصحاب به وجود آمد، عدهای از منافقین گفتند: قول، قول عمر است. عدهی دیگر گفتند: کاغذ و قلم بیاورید. در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله صورت مبارک از آنها برگرداند و فرمود: از نزد من دور شوید نزاع و سر و صدا نزد من جایز نیست. آنان رفتند و شیطان کار خودش را کرد و شد در امت آنچه نباید میشد.
ذکر چند مطلب شایان توجه است:
۱- این حدیث به عبارات مختلف در کتب مختلف شیعه و اهل خلاف نقل شده است. این عبارت که جسارت به اشرف مخلوقات را در بر دارد به عبارت های مختلف نقل شده است: «إنَّ الرَّجُلَ لَیَهجُر». «إنَّ النَّبی یَهجُرُ کَما یَهجُرُ المَریض». «إنَّما یَهجُر (رسولُ الله)». «إنَّ نبی الله یَهجُر (لیهجر)». «ان النبی یهجر». «(ان) رسول الله یهجر». «دعوا الرجل (دعوه) فإنّه یهجر». «إنّه یهجر». «قد غلبه الوجع». «قد غلب علیه الوجع». «اشتد به الوجع». «رسول الله هجر». «هجر رسول الله صلّی الله علیه و آله». «هجر هجر رسول الله». «هجر هجر استفهموه». «ماله ؟ اهجر»؟ «ما شأنه؟ اهجر»؟ «ما له ؟ اَهجر؟ استفهموه». «ما شأنه؟ اَهجر؟ استفهموه».
۲- آن قدر مطلب واضح و اسناد فراوان است که عدهای بر آن شدهاند که معنای این عبارت را نقل کنند تا شاید از وقاحت کلام گویندهی آن بکاهند. به عنوان نمونه: ابن ابی الحدید میگوید: عمر کلمهای گفت که معنایش این است «إن الوجع قد غلب علی رسول الله: همانا درد بر رسول خدا غلبه کرده است» !!؟ در جای دیگر ابن ابی الحدید میگوید: لقد غلبه الوجع، به تحقیق درد بر او غلبه کرده. اما این ماجرا قابل انکار نیست.
۳- جسارت و نسبت هذیان به اشرف مخلوقات مخالف آیات قرآن کریم است، که به عنوان نمونه آیات زیر ذکر می شود : «وَ ما یَنطِقُ عَن الهَوی * إن هُوَ إلّا وَحیٌ یُوحی». «أطیعُوا اللهَ وَ أطیعُوا الرَّسُولَ». «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُم عَنهَ فَانتَهُوا». «وَ ما کانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ إذا قَضی اللهُ وَ رَسُولُهُ أمراً أن یَکُونَ لَهُمُ الخِیَرَةُ مِن أمرِهِم وَ مَن يَعْصِ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَقَد ضَلَّ ضَلالً مُبیناً».
۴- گوینده ی این کلام شامل این آیات قرآنی است: «وَ مَن یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الهُدی وَ یَتَّبِع غَیرَ سَبیلِ المُؤمِنینَ نُوَّلِهِ ما تَوَّلی وَ نُصلِه جَهَنَّمَ وَ ساءَت مَصیراً». «إنَّ الذینَ یُوذونَ اللهَ وَ رسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِی الدُنیا وَ الآخِرةِ و أعَدَّ لَهُم عَذاباً مُهیناً».
۵- اضافه بر عبارت إنّ الرجل لیهجر که در کتب مختلف ذکر شده، گویندهی این کلام در جاهای مختلف در دوران حکومت خود و قبل از آن در جواب سوال کنندگان ـ و گاهی هم در کلام خودش که به ابن عباس گفت: میدانی چرا آن روز مانع از آوردن کاغذ و قلم شدم؟ چون میدانستم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آن وصیت میخواهد خلافت و امامت خلق بعد از خود را با علی بن ابی طالب (علیهما السلام) بیان کند. لذا مانع آوردن کاغذ و قلم شدم !!!
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۹-۷۴