حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیخ عباس قمی» ثبت شده است


محسن بن حسین علیهما السلام جنین بی‌گناهی که به مانند عمویش محسن بن علی علیهما السلام به دست طاغوت‌های زمانه سقط و شهید شد


شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال می‌نویسد:


دیگر واقعه سقط جنین است که در کنار حلب واقع شده.


حموی در معجم البلدان گفته است: جوشن کوهی است در طرف  غربی حلب که از آنجا برداشته می‌شود مس سرخ و آنجا معدن او است، لکن آن معدن از کار افتاده از زمانی که عبور دادند از آنجا اسرای اهل بیت حسین بن علی علیهما السلام را؛ زیرا که در میان آن‌ها حسین را زوجه‌ای بود حامله، بچه خود را در آنجا سقط کرد. پس طلب کرد از عمله‌جات در آن کوه، خبزی یا آبی، ایشان او را ناسزا گفتند و از آب و نان منع نمودند، پس آن زن نفرین کرد بر ایشان پس تا په حال هر که در آن معدن کار کند فایده و سودی ندهد و در قبله آن کوه، مشهد آن سقط است و معروف است به مشهد السقط و مشهد الدکة و آن سقط اسمش محسن بن حسین علیهما السلام است.


مولف (شیخ عباس قمی) گوید: که من به زیارت آن مشهد مشرف شده‌ام و به حلب نزدیک است و در آنجا تعبیر می‌کنند از او شیخ محسن و عمارتی رفیع و مشهدی مبنی بر سنگ‌های بزرگ داشته لکن فعلا خراب شده به جهت محاربه‌ای که در حلب واقع شده.


و صاحب نسمة السحر از ابن طی نقل کرده که در تاریخ حلب گفته که سیف الدوله تعمیر کرد مشهدی را که خارج حلب است، به سبب آنکه شبی دید نوری را در آن مکان، هنگامی که در یکی از مناظر خود در حلب بود، پس چون صبح شد سوار شد به آنجا رفت و امر کرد آنجا را حفر کردند، پس یافت سنگی را که بر آن نوشته بود که این محسن بن حسین بن علی بن ابی طالب است، پس جمع کرد علویین و سادات را و از ایشان سوال کرد. بعضی از ایشان گفتند که چون اهل بیت را اسیر کردند ایام یزید، از حلب عبور می‌دادند یکی از زن‌های امام حسین علیه السلام سقط کرد بچه خود را، پس تعمیر کرد سیف الدوله آن را.


منتهی الآمال، تالیف شیخ عباس قمی، جلد ۱، صفحه ۵۲۱، چاپ انتشارات پیام مقدس

  • ۰ نظر
  • ۲۳ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۲۲
  • مصطفی جمشیدی


نمونه‌ای از شخصیت عالی جناب بلال حبشی علیه السلام


شیخ مفید رضوان الله علیه می‌نویسد:


وكان بلال مؤذن رسولالله صلى الله عليه وآله فلما قبض رسول الله صلى الله عليه وآله لزم بيته ولم يؤذن لأحد من الخلفاء وقال فيه أبو عبد الله جعفر بن محمد عليهما السلام: رحم الله بلالا " فإنه كانيحبنا أهل البيت لعن الله صهيبا " فإنه كان يعادينا وفي خبر آخر: كان يبكى على عمر.


بلال موذن رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؛ پس هنگامی که پیامبر شهید شد، بلال خانه نشین شد و برای احدی از خلفا اذان نگفت و امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند بلال را رحمت کند که ما اهل بیت را دوست داشت و خداوند صهیب را لعنت کند که از دشمنان ما بود و بر عمر گریه می‌کرد.


📚 الاختصاص، تالیف شیخ مفید، صفحه ۸۰


و همچنین شیخ عباسی قمی رضوان الله علیه می‌نویسد:


رُوی أنَّ بلالاً أبی أن یبایع أبا بکر، و أنَّ عمر أخذ بتلابیبه و قال له: یا بلال! هذا جزاء أبی بکر منک أن اُعتقک، فلا تجییء تبایعه! فقال: إن کان أعتقنی للّه فلیدعنی للّه، و إن کان أعتقنی لغیر ذلک فیها أنا ذا، و أمّا بیعته، فما کنت اُبایع من لم یستخلفه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و الذّی استخلفه بیعته فی أعناقنا إلی یوم القیامة. فقال له عمر: لا أباً لک لا تقم معنا. فارتحل إلی الشام. و توفّی بدمشق بباب الصغیّر، و له شعر فی هذا المعنی. و عن من لا یحضره الفقیه روی أبو بصیر، عن أحدهما علیهما السّلام أنَّه قال: إنَّ بلالاً کان عبداً صالحاً. فقال: لا اُؤذُّن لأحدٍ بعد رسول اللّه صلی الله علیه و آله؛ فُترک یومئذٍ حیّ علی خیرِ العَمَلِ.


و روایت شده است که بلال از بیعت با ابو بکر امتناع کرد. عمر گریبانش را گرفت و به او گفت: ای بلال، این بود جزای ابو بکر که تو را آزاد کرد! نمی‌آیی با او بیعت کنی؟ بلال جواب داد: اگر ابو بکر مرا برای خدا آزاد کرده است پس مرا به خدا واگذارد، و چنانچه مرا برای غیر او آزاد نموده حاضرم دوباره به بردگی بازگردم. اما درباره‌ی بیعت با او باید بگویم: من با کسی که رسول خدا او را جانشین خود نکرده است بیعت نمی‌کنم، زیرا بیعت کسی که پیامبر صلی الله علیه و آله او را جانشین خود ساخته بر گردن من است. پس عمر به او گفت: ای بی پدر، در این شهر نمان. پس بلال به شام رفت و در دمشق وفات یافت و در گورستان باب الصغیر دفن شد. به نقل کتاب من لا یحضره الفقیه ابو بصیر از امام باقر یا حضرت صادق علیهما السلام روایت کرده است که فرمود: بلال بنده‌ی شایسته‌ای بود و گفت: بعد از رسول خدا صلى الله عليه و آله برای هیچ کس اذان نمی‌گویم، و از وقتی که او اذان نگفت، عبارت حی علی خیر العمل متروک شد.


تتمة المنتهی، تالیف شیخ عباس قمی، صفحه ۱۹-۲۰


  • ۰ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۲۱
  • مصطفی جمشیدی