پیشگویی رسول خدا صلی الله علیه و آله از ظلمهایی که به دختر بزرگوارش، صدیقه کبری علیها السلام میشود و لعن کردن آن ظالمان (به روایت اهل تسنن)
جوینی از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است که روزی رسول خدا (صلی الله عليه و آله) نشسته بودند، امام حسن (علیه السلام) بر او وارد شد، دیدگان رسول خدا كه بر امام حسن (علیه السلام) افتاد، اشک آلود شد، سپس امام حسین (علیه السلام) بر آن حضرت وارد شد، مجددا پیامبر گریست. در پی آن دو بزرگوار، حضرت فاطمه و امیر المومنین (علیهما السلام) بر رسول خدا وارد شدند، اشک رسول خدا (صلی الله عليه و آله) با دیدن آن دو نیز جاری شد، وقتی از پیامبر (صلی الله عليه و آله) علت گریه بر فاطمه (علیها السلام) را پرسيدند، فرمود:
وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ... الی: فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة. فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين.
زمانی که فاطمه (سلام الله علیها) را دیدم، به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، میبينم ذلت وارد خانهی او شده، حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شكسته شده و فرزندی را که در رحم دارد، سقط شده؛ در حالی که پیوسته فریاد میزند: وا محمداه؛ ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد؛ اما کسی به فريادش نمیرسد. او اول کسی است كه از خاندانم به من ملحق میشود؛ و در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار و غمگین و شهید شده است. و من در اينجا میگویم: خدايا لعنت كن هر که به او ظلم كرده، کيفر ده هر که حقش را غصب كرده، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر که به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده و ملائكه آمین گویند.
فرائد السمطين، تألیف ابراهیم بن محمد جوینی، جلد ۲، صفحه ۳۵، چاپ دار الحبیب
نظر علمای اهل تسنن در مورد جوینی
۱- ذهبی:
وسمعت من الامام المحدث الاوحد الاكمل فخر الاسلام صدر الدين ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الخراساني الجوينى... وكان شديد الاعتناء بالرواية وتحصيل الاجزاء حسن القراءة مليح الشكل مهيبا دينا صالحا.
از امام، روايت کننده، حديث گوى يگانه کامل، فخر اسلام، صدر الدين ابراهيم بن محمد بن المويد بن حمويه الخراسانى الجوينى روايت شنيدم (درس گرفتم)... او بسيار به روايات و به دست آوردن کتب حديثى اهميت مىداد، خوش صدا و خوش سيما بود و شخص با هيبت و ديندار و صالحى بود.
تذكرة الحفاظ، تألیف ذهبی، جلد ۴، صفحه ۱۵۰۰، چاپ دار الكتب العلمية
۲- صفدی:
إبراهیم بن محمد: الإمام الزاهد المحدث شیخ خراسان، صدر الدین أبو المجامع ابن الشیخ سعد الدین بن المؤید بن حمویه الجوینی الشافعی الصوفی.
أعیان العصر وأعوان النصر، تألیف صفدی، جلد ۱، صفحه ۱۲۱، چاپ دار الفکر المعاصر
۳- ابن حجر عسقلانی:
إِبْرَاهِیم بن مُحَمَّد بن الْمُؤَید بن حمویه الْجُوَیْنِیّ صدر الدّین أَبُو المجامع ابْن سعد الدّین الشَّافِعِی الصُّوفِی
الدرر الکامنة فی أعیان المائة الثامنة، تألیف ابن حجر عسقلانی، جلد ۱، صفحه ۷۵، چاپ مجلس دائرة المعارف العثمانیة
۴- ابن تغری بردی
إبراهیم بن محمد، الشیخ الإمام العلامة المحدث، شیخ خراسان صدر الدین أبو المجامع بن الشیخ سعد الدین بن المؤید بن حمویه الجوینی الشافعی الصوفی الزاهد.
المنهل الصافی و المستوفى بعد الوافی، تألیف ابن تغری بردی، جلد ۱، صفحه ۱۵۵، چاپ الهیئة المصریة العامة للکتاب
بر مهاجمین به خانه وحی لعنت