حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات

۲ مطلب با موضوع «مصباح الشریعة» ثبت شده است

در کتاب شریف مصباح الشریعة آمده است که حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

اعراب القلوب اربعة انواع ، رفع وفتح وخفض ووقف . فرفع القلب فى ذكر اللّه تعالى ، وفتح القلب فى الرّضا عن اللّه تعالى ، وخفض ‍ القلب فى الاشتغال بغير اللّه ، ووقف القلب فى الغفلة عن اللّه تعالى . الاترى انّ العبد اذا ذكر اللّه بالتّعظيم خالصا ارتفع كلّ حجاب كان بينه وبين اللّه تعالى من قبل ذلك ، واذا انقاد القلب لمورد قضاء اللّه تعالى بشرط الرّضا عنه كيف [لا] ينفتح [القلب ] بالسّرور والرّوح والرّاحة ، واذا اشتغل قلبه بشى ء من اسباب الدّنيا، كيف تجده اذا ذكر اللّه بعد ذلك منخفضا مظلما كبيت خراب خاو ليس فيها عمارة ولا مؤ نس ، واذا غفل عن ذكر اللّه تعالى كيف تراه بعد ذلك موقوفا محجوبا قد قسى واظلم منذ فارق نور التّعظيم ؟ فعلامة الرّفع ثلاثة اشياء: وجود الموافقة ، وفقد المخالفة ، ودوام الشّوق . وعلامة الفتح ثلاثة اشياء: التّوكّل ، والصّدق ، واليقين . وعلامة الخفض ثلاثة اشياء: العجب ، والرّياء، والحرص . وعلامة الوقف ثلاثة اشياء: زوال حلاوة الطّاعة ، وعدم مرارة المعصية ، والتباس علم الحلال بالحرام .

دل‌ها چهار اعراب (حالت) دارند: رفع (اوج و بلندی)، فتح (فراز)، جر (سقوط و پستی) و وقف (ایستایی و از کار ماندن). پس رفع (اوج) آن در یاد خدا بودن و فتح (فراز) آن خشنودی از خدا و تسلیم اراده او بودن و جر (سقوط و پستی) آن در توجه به غیر خدا و تباه کردن عمر در هوس‌های دنیایی و وقف (ایستادن و از کار ماندن) آن و حرمان از نعمت‌های دنیا و آخرت، در غفلت از حضرت احدیت است. آیا نمی‌بینی پس از آن که بنده‌ای خالصانه و به بزرگی، خدا را یاد كند و به ذکر او مشغول شود، هر حجابی میان او و حضرتش برداشته می‌شود؟ چون بنده‌اى تن به قضای الهی می‌سپارد و به خواسته او راضی باشد، به تحقیق که دل او به شادی و سرور گشایش یابد و درهای آسایش و آرامش بر او گشوده شود. و چون (پس از دل‌مشغولی به امور دنیایی) به ذکر احدیت بپردازد، تاریکی دل را در روزهای غفلت از حضرت احدیت، عیان بيند، گویی که خانه‌ای تاریک، ویران و بدون مونس بوده است، چرا که غفلت از یاد حق، دل را می‌میراند و تاریک می‌کند. و چون پس از دوام ذکر و یاد خداوند از او غفلت ورزد، وقف پذیرفته (متوقف شده) و محجوب از عنایات الهی گشته و قلبش قساوت یافته و از زمانی که از نور تعظیم الهی دوری جسته، دلش به تاریکی گراییده است.

علامت رفع (بلندی) قلب سه چیز است: «همراهی با فرمان الهی، عدم مخالفت با آن و اشتیاق دائم در بندگی و پیروی از فرمان خداوند». نشانه فتح قلب سه چیز است: «توکل بر خداوند، راست‌گویی، و یقین به تمام آنچه پیامبران آن را برای هدایت انسان‌ها آورده‌اند». علامت جر (پستی) سه چیز است: «خودپسندی، ریا و آزمندی». وقف (ایستایی) را نیز سه علامت است: «از میان رفتن طعم بندگی، درنیافتن تلخی گناه و رعایت نکردن حلال و حرام در خوراک، وپوشاک و ...».

مصباح الشریعة، تالیف امام صادق علیه السلام، ترجمه فارسی از عباس عزیزی، صفحه ۱۶-۱۷، چاپ انتشارات صلاة

  • مصطفی جمشیدی

در کتاب شریف مصباح الشریعة آمده است که حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

نجوى العارفين تدور على ثلاثة اصول : الخوف ، والرّجاء، والحبّ. فالخوف فرع العلم ، والرّجاء فرع اليقين ، والحبّ فرع المعرفة . فدليل الخوف الهرب ، ودليل الرّجاء الطّلب ، ودليل الحبّ ايثار المحبوب على ما سواه . فاذا تحقّق العلم فى الصّدر خاف ، واذا صحّ الخوف هرب ، واذا هرب نجا، واذا اشرق نور اليقين فى القلب شاهد الفضل ، واذا تمكّن منه رجا، واذا وجد حلاوة الرّجاء طلب ، واذا وفّق للطّلب وجد. واذا تجلّى ضياء المعرفة فى الفؤ اد هاج ريح المحبّة ، واذا هاج ريح المحبّة اشتاءنس فى ظلال المحبوب وآثر المحبوب على ما سواه ، وباشر اوامره واجتنب نواهيه [واختارهما على كلّ شى ء غير هما]. و اذا استقام على بساط الانس بالمحبوب مع اداء اوامره واجتناب نواهيه وصل الى روح المناجاة [والقرب ]. ومثال هذه الاصول الثّلاثة : كالحرم والمسجد والكعبة . فمن دخل الحرم امن من الخلق ، ومن دخل المسجد امنت جوارحه ان يستعملها فى المعصية ، ومن دخل الكعبة امن قلبه من ان يشغله بغير ذكر اللّه تعالى . فانظر ايّها المؤمن ! فان كانت حالتك حالة ترضاها لحلول الموت فاشكر اللّه تعالى على توفيقه وعصمته ، وان تكن الاخرى فانتقل عنها بصحّة العزيمة واندم على ما قد سلف من عمرك فى الغفلة ، واستعن باللّه تعالى على تطهير الظّاهر من الذّنوب وتنظيف الباطن من العيوب ، واقطع رباط الغفلة عن قلبك واطف نار الشّهوة من نفسك .

نجوای عارفان همواره بر سه اصل استوار است: ۱. بیم؛ ۲ امید؛ ۳. حب. بیم شاخه علم است و امید شاخه یقین است، و حب شاخه معرفت و عرفان. نشان بیم گریختن است و نشان امید طلب است، و نشان حب، آن است که در ایثار آنچه را که دوست دارد دریغ نورزد. پس چون علم در سینه مومن تحقق یابد، ترس پدید آید و چون خوف، درست آید، گریز از غیر خدا پیش آید و چون کسی بگریزد، نجات یابد و چون نور یقین بر قلب تابیدن گیرد، فضل الهی مشاهده شود و چون یقین در او رسوخ کند، امید پدید آید و چون شیرینی امید بچشد، در طلب آن شود. چون به طلب برخیزد، گم‌شده خویش را بیابد و چون نور معرفت تجلی یابد، نسیم محبت و عشق در قلب وزیدن گیرد و چون نسیم محبت وزیدن گرفت، و انسان در سایه محبوب انس یابد واو را بر ماسوایش ترجیح دهد و به اوامرش مبادرت و از نواهی‌اش اجتناب ورزد و آن دو را بر هر چيزى مقدم بدارد. هر گاه با رعایت اوامر و نواهى محبوب بر خوان انس او نشیند، به روح مناجات قربش واصل خواهد گشت. این اصول سه‌گانه مانند، حرم ، مسجد و كعبه است که اگر کسی داخل حرم شود، از خلق ایمنی یابد و چون داخل در مسجد شود و بر اندام او از آلودگی به گناه ایمن باشد و اگر داخل کعبه شود، قلبش از اشتغال به چیزی جز ذکر خدای تعالی در امان ماند. پس ای مومن! چنانچه در حالی هستی که اگر در آن حالت بمیری، با رضایت‌خاطر خواهى مرد، بر توفیق و حفظ الهی شاکر باش؛ و اگر چنین نیستی، خویش را به حالتی نیک و درست انتقال ده و بر عمری که در غفلت گذرانده‌ای پشیمان شو و در تطهیر ظاهرت از گناهان و پالایش باطنت از عیوب و کاستی‌ها از خدای تعالی مدد بجوی و قلبت را از دام غفلت برهان و آتش شهوت را در خرمن نفست خاموش نما.

مصباح الشریعة، تالیف امام صادق علیه السلام، ترجمه فارسی از عباس عزیزی، صفحه ۱۲-۱۵، چاپ انتشارات صلاة

  • مصطفی جمشیدی