حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات

۶۰۲ مطلب با موضوع «تقویم شیعه» ثبت شده است

تقویم شیعه


دوازدهم صفر


حکمین در صفین


صبح دوازدهم یا سیزدهم ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری، لشکر امیر المومنین علیه السلام مهیای جنگ شدند، اما عمرو عاص حیله نمود و دستور داد تا قرآن‌ها را بر سر نیزه کنند. صفوف جلوی لشکر کفر ورق‌هایی از قرآن و در دیگر صفوف هر کس هر چه داشت بر سر نیزه کرد !! و فریاد می‌زدند: «لا حُکم إلاّ لِله» ! منافقین مانند اشعث بن قیس، با تضعیف روحیه‌ی لشکر حضرت آنان را به اختیار حکمین ترغیب کردند. هر چه امیر المومنین علیه السلام فرمودند که این نیرنگ است، و من کلام الله ناطق هستم نتیجه نداد. سر انجام قرار بر این شد که هر لشکر حکمی از جانب خود معین کند تا حکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند. معاویه عمرو عاص را معرفی کرد و امیر المومنین علیه السلام فرمودند: «اگر ناچار هستیم، عبد الله بن عباس، و الا مالک اشتر نخعی حکم باشد». اشعث و جماعت قراء و حافظین که بعداً جزء خوارج شدند راضی به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند: «فقط عبد الله بن قیس یعنی ابو موسی اشعری». نفاق منافقین نتیجه داد و ابو موسی و عمرو عاص در «دومة الجندل» _ که قلعه‌ای است بین مدینه و شام _ جمع شدند، و با توجه به عداوتی که هر دو نسبت به اهل بیت علیهم السلام خصوصاً حضرت امیر المومنین علیه السلام داشتند و با مکر و حیله عمرو عاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند. بدین ترتیب فردای آن روز در بین جمعیت ابو موسی به عمرو گفت: تو بایست و معاویه را از امارت خلع کن، تا من هم علی بن ابی طالب علیه السلام را خلع نمایم. عمرو عاص گفت: من هرگز بر تو که عامل ابو بکر و عمر بوده‌ای و در ایمان و هجرت بر من تقدم داشته‌ای، سبقت نمی‌گیرم ! ابن عباس گفت: ابو موسی ! پسر نابغه تو را فریب ندهد، ولی او به گفته‌ی ابن عباس گوش نداد و ایستاد و انگشتر را از دست بیرون کرد و گفت: من علی و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد. عمرو عاص ملعون ایستاد و گفت: «مردم شنیدید که ابو موسی، علی را از خلافت عزل کرد. من هم او را از خلافت عزل نموده، و آن را برای معاویة بن ابی سفیان ثابت می‌نمایم که او سزاوارتر است، و من به عنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست می‌کنم» ! حکمین برای عوام فریبی فحش و دشنام بسیاری به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح بن هانی تازیانه‌ای بر سر عمرو عاص زد. ابو موسی از ترس اصحاب امیر المومنین علیه السلام به مکه پناهنده شد. همه ی این مطالب در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله در غزوة دومة الجندل ابو موسی را از این کار خبر دادند و فرمودند: «حکمین در دومة الجندل گمراهند و گمراه می‌کنند کسانی را که از آن‌ها تبعیت کنند». امیر المومنین علیه السلام پس از این واقعه در قنوت نماز ابو موسی و سه نفر دیگر را این گونه لعن می‌فرمودند: «اللّهمّ العن معاویة وَ عمراً و أبا الاعور السلمی و أبا موسی الأشعری». ابو موسی از جمله منافقینی بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر صلی الله علیه و آله را داشتند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۴-۶۶

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


یازدهم صفر


لیلة الهریر در جنگ صفین


خاتمه‌ی جنگ صفین نبرد «لیلة الهریر» در شب جمعه یازدهم ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری بود. در آن شب سپاه معاویه ملعون از شدت سرما مانند سگ صدا می‌کردند، چون «هریر» به صدای سگ می‌گویند. امیر المومنین علیه السلام ذو الفقار به دست و سوار بر اسب پیامبر صلی الله علیه و آله شمشیر می‌زد و به هر شمشیری که می‌زد تکبیر می‌گفت و شجاعی را به خاک می‌افکند. مقتولین به دست آن حضرت در آن شب بیش از ۵۰۰ نفر نقل شده است، و تا صبح مشغول جنگ بودند به گونه ای که ذو الفقار چند مرتبه خمیده شد و آن بزرگوار با زانوی مبارک آن را راست نمودند. در این جنگ جمعی از لشکر امیر المومنین علیه السلام به شهادت رسیدند، که از جمله آنها عمار یاسر، اویس قرنی، هاشم مرقال، پسر هاشم، خزیمة بن ثابت، صفوان بن حذیفة و عبد الله بن بدیل با برادرش عبد الرحمن بن بدیل، عبد الله بن حارث برادر مالک اشتر، که از خواص امیر المومنین علیه السلام بودند. از لشکر معاویه جمع کثیری به درک واصل شدند، و این جنگ ۱۴ ماه به طول انجامید. سر انجام با حیله عمرو عاص و نفاق عده‌ای مثل اشعث بن قیس کندی کار به حکمیت کشید.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۳-۶۴

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


نهم صفر


۱- شهادت عمار و خزیمة رحمهما الله


در این روز در سال ۳۷ هجری قمری عمار یاسر به سن ۹۳ سالگی و خزیمة بن ثابت در جنگ صفین به شهادت رسیدند. 


پدر عمار جناب یاسر بن عامر است، و او اول مردی در اسلام بود که در مکه به دست مشرکین به شهادت رسید. مادر عمار جناب سمیه بود که بر اذیت کفار مکه صبر فراوان کرد، و اولین زن شهیده در اسلام بود که به دست ابو جهل لعنت الله علیه به شهادت رسید. اما عمار را ابو العادیه و ابو حواء سکسکی لعنت الله علیهما شهید کردند. زمانی که خبر به امیر المومنین علیه السلام رسید بسیار محزون شد و بر بالین عمار آمد و سر او را بر زانو نهاد و با حزن و اندوه فراوان اشعاری در بی‌وفایی دنیا و دوری از دوستان قرائت فرمود. سپس فرمودند: «انا لله و انا الیه راجعون. هر کس بر قتل عمار غمگین نباشد او را از مسلمانی بهره‌ای نیست. بهشت نه یک بار بلکه بارها بر عمار واجب شده است».


۲- جنگ نهروان


در نهم صفر سال ۳۹ هجری قمری فتح نهروان واقع شد؛ و ذو الثدیه رئیس خوارج به درک واصل شد.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۲-۶۳

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


هشتم صفر


وفات حضرت سلمان رحمه الله


حضرت سلمان رحمه الله در این روز در سال ۳۶ هجری قمری در سن ۲۵۰ سالگی _ و بنا بر نقلی ۳۵۰ سالگی یا بیشتر _ در مدائن از دنیا رفت. او را سلمان بن الاسلام و سلمان پاک و سلمان خیر و سلمان محمدی صلی الله علیه و آله لقب داده‌اند، و در خطاب به او گفته‌اند: «السلام علیک یا من خلط ایمانه بأهل البیت الطاهرین علیهم السلام». امیر المومنین علیه السلام فرمودند: «سلمان از کسانی بود که بر حضرت زهرا علیها السلام نماز خواند». همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: «سلمان علم اول و آخر را درک کرد، و او دریایی است که هر کسی را بهره‌ای از آن نیست، و او از ما اهل بیت است». جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت: «اشتیاق بهشت به سلمان بیشتر از اشتیاق او به بهشت است».


شرح حال آن بزرگوار در کتاب‌های مختلف بیان شده، و در بزرگی مقام و قدر او همین اندازه بس که مولانا امیر المومنین علیه السلام وسایل غسل و کفن او را آوردند و او را غسل داده و کفن نمودند و بر او نماز خوانده دفن نمودند.


او از کسانی است که در باره‌ی امر خلافت و غصب آن بر ابو بکر اعتراض کردند. سلمان به پا خاست و گفت: «ای ابا بکر ! هنگامی که مرگ به سراغت آید امرت را به که می‌سپاری؟ هنگامی که از احکام امت از آنچه نمی‌دانی سوال کنند به که پناه می‌بری؟ آیا تو امام بر کسی هستی که اعلم از توست؟! مقدم بدار هر آنکه خدا او را مقدم داشته و همواره رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول حیاتشان او را _ بر دیگران _ مقدم می‌داشت؛ و هنگام وفات هم او را بر تو مقدم داشت ! آیا قول و وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله را فراموش کرده ای که فرمود: «تو را نفع نمی‌رساند مگر عملت و چیزی را به دست نمی‌آوری مگر آنچه جلوتر فرستاده باشی؟ پس اگر برگردی نجات می‌یابی ! تو هم شنیده‌ای آنچه ما شنیده‌ایم؛ ولی انکار کردی و ما بدان اقرار نمودیم ! پس تو و ما بر خدا وارد خواهیم شد؛ و خدا هرگز بر بندگانش ظلم نمی کند».


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۱-۶۲

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


هفتم صفر


شهادت امام مجتبی علیه السلام


در این روز در سال ۵۰ هجری قمری امام مجتبی علیه السلام در سن ۴۷ سالگی در مدینه به شهادت رسیدند ولی اشهر بین علمای امامیه شهادت حضرت در ۲۸ ماه صفر است.


رسول خدا صلی الله علیه و آله در باره‌ی حضرت مجتبی علیه السلام فرموده‌اند: کسی که بر او بگرید کور نمی‌شود روزی که چشم‌ها نمی‌بینند، و کسی که بر آن حضرت محزون باشد دلش محزون نمی‌شود روزی که دل‌ها محزون است، و کسی که آن حضرت را در بقیعش زیارت کند قدمش بر صراط ثابت می‌ماند روزی که قدم‌ها بر صراط می‌لغزد ...


نسب شریف آن حضرت علیه السلام


از طرف مادر، جدشان خاتم الانبیاء و المرسلین محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله، جده‌شان جناب خدیجه بنت خویلد ام المومنین علیها السلام است و از طرف پدر جدشان سید بطحاء حضرت ابو طالب علیه السلام، جده‌شان جناب فاطمه بنت اسد علیها السلام است. پدر: مولی الموالی امیر المومنین علی بن ابی طالب علیهما السلام. مادر: سیدة النساء فاطمه زهراء علیها السلام. برادرانی مانند حضرت سید الشهدا علیه السلام و ابا الفضل العباس علیه السلام، و خواهرانی همچون زینب کبری و ام کلثوم علیهما السلام.


بعضی از صفات آن حضرت علیه السلام


در جود و سخاوت زبانزد همگان بود، به حدی که در طول عمر شریف سه بار مالشان را _ حتی کفش خود را _ در راه خدا تقسیم کردند. حلم و صبر آن حضرت تعجب همگان را بر انگیخته بود. مروان با آن بغض و عنادی که داشت بعد از تیر باران شدن جنازه می‌آید و تابوت آن حضرت را به دوش می‌کشد. هنگامی که امام حسین علیه السلام از او سوال می کند: تا دیروز غیظ و کینه‌ی او را داشتی و امروز تابوت او را حمل می‌کنی؟ مروان در پاسخ می گوید: با کسی این کارها را کردم که حلمش با کوه‌ها برابر بود.


عمر شریف آن حضرت علیه السلام


مشهور طبق روایت حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السلام عمر شریف آن حضرت ۴۷ سال و چند ماه بوده است.


شهادت آن حضرت علیه السلام


بعد از آتش بس بین حضرت و معاویه لعنه الله، امام علیه السلام به مدینه باز گشتند و ده سال در آنجا بودند تا اینکه معاویه توسط جعده دختر اشعث کندی لعنت الله علیهما آن حضرت را مسموم کرد. مدت مسمومیت حضرت چهل روز طول کشید. هنگامی که ارتحال حضرت نزدیک شد، امام حسین علیه السلام را با دیگر فرزندان امیر المومنین علیه السلام طلبیدند، و ودایع امامت و کتب رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علیه السلام و سلاح آن حضرت را به امام حسین علیه السلام سپردند و به آنچه امیر المومنین علیه السلام به آن حضرت وصیت فرموده بودند اهل بیت و شیعیانش را وصیت فرمود که امام بعد از من برادرم امام حسین علیه السلام است، دستوراتش را اطاعت کنید و از مخالفت با او بپرهیزید. سپس فرمود: شما را به خدا می‌سپارم و او خلیفه‌ی من بر شماست، چشمان مبارک خود را بست و دو دست و پا را دراز کرد و از دنیا رفت در حالی که می‌فرمود: لا اله الا الله. صدای گریه و ناله از منزل آن حضرت بلند شد، و مدینه از ناله و ضجه مانند روزی شده بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت. برادران، اولاد، شیعیان صدا به نوحه و ناله بلند کرده، امام حسین علیه السلام در حالتی که اشک می‌ریخت متوجه غسل و حنوط کفن برادر شدند، سپس بر آن مظلوم نماز خواندند و جنازه را برای تجدید عهد با رسول خدا صلی الله علیه و آله به طرف روضه منوره نبویه بردند و آن وقایع اتفاق افتاد. بدن را به بقیع آوردند، امام حسین علیه السلام داخل قبر شد و بدن برادر را دفن کرد و هنگام خروج از قبر در حالت گریه می‌فرمود:


ءأدهن رأسی أم أطیب محاسنی

و رأسک معفور و أنت سلیب؟


یعنی: «آیا من، موی سرم را روغن بزنم و یا موی محاسنم را با عطر خوشبو کنم، با اینکه سر تو روی خاک است و تو همچون درخت شاخ و برگ ریخته، شده‏‌ای».


فلازلت أبکی، ما تغنت حمامة

علیک و ما هبت صبا و جنوب


یعنی: «من، همواره برای تو گریه می‏‌کنم، تا زمانی که کبوتر آواز می‏‌خواند و باد شمال و جنوب، می‏‌وزد.


بکائی طویل و الدموع غزیرة

و أنت بعید و المزار قریب


یعنی: «گریه‏‌ی من، طولانی است و اشک‌هایم روان است، تو از ما دور شده‏‌ای، ولی قبرت به ما نزدیک است».


فلیس حریبا من أصیب بماله

و لکن من واری أخاه، حریب


یعنی: «آن کس که مالش ربوده شده، غارت شده نیست، بلکه غارت شده، کسی است که برادرش را در دل خاک، بپوشاند».


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۵۷-۶۰

  • مصطفی جمشیدی