حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۱۷ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است


خطبه جناب ابی ذر غفاری علیه السلام در کعبه


شیخ طبرسی قدس سره روایت کرده است:


وعن عبد الله بن الصامت قال : رأيت أبا ذر آخذا بحلقة باب الكعبة مقبلا بوجهه للناس وهو يقول : أيها الناس من عرفني فقد عرفني ومن لم يعرفني فسأنبئه باسمي أنا جندب بن السكن بن عبد الله أنا أبو ذر الغفاري أنا رابع أربعة ممن أسلم مع رسول الله صلى الله عليه وآله سمعت رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله يقول وذكر الحديث بطوله إلى قوله ألا أيتها الأمة المتحيرة بعد نبيها لو قدمتم من قدمه الله وأخرتم من أخره الله وجعلتم الولاية حيث جعلها الله لما عال ولي الله ولما ضاع فرض من فرائض الله ولا اختلف اثنان في حكم من أحكام الله إلا كان علم ذلك عند أهل بيت نبيكم فذوقوا وبال ما كسبتم ، وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.


از عبد الله بن صامت نقل است که گفت: ابی ذر را دیدم در حالى که حلقه باب کعبه را گرفته و روی به مردم داشت گفت: ای مردم، هر که مرا شناخت که هیچ، و هر که مرا نشناخت او را به نام خود آگاه کنم، من جندب بن سکن بن عبد الله، همان ابی ذر غفاری هستم، من چهارمین فرد هستم که همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله مسلمان شدم، من خود از آن حضرت شنیدم که می‌فرمود - و همه آن را تا آنجا ذکر کرد که -: اى امتی که پس از پیامبرش حیران و سرگردان شدید، اگر در مساله خلافت و ولایت همان را که خدا بر همه مقدم داشته بود مقدم می‌داشتید، و آن را که خداوند موخر داشته بود کنار می‌گذاشتید، و ولایت را در همان منظور نظر خداوند قرار داده بودید ، هرگز ولی خدا محتاج به کمک خلق نمی‌شد، و هیچ فرضى از فرائض الهى ضایع و تباه نمی‌گشت ، و هرگز دو نفر در حکمی از احکام الهی به اختلاف نمی‌افتادند، زیرا که علم هر مشکل در نزد اهل بیت پیامبر شما است، پس وبال کردار خود را بچشید، «و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفرگاهی و دوزخ انتقامی بازگشت می‌کنند». (سوره شعرا، آیه ۲۷)


الاحتجاج، تالیف شیخ طبرسی، جلد ۱، صفحه ۲۱۰، چاپ منشورات الشریف الرضی


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۲۷، صفحه ۳۱۹-۳۲۰، حدیث ۲، چاپ دار احیاء التراث العربی

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۰۱ ، ۱۷:۴۸
  • مصطفی جمشیدی


معجزه امام باقر علیه السلام و نشان دادن ملکوت به جابر بن یزید جعفی


ابن شهر آشوب مازندرانی قدس الله روحه الشریف روایت کرده است:


جابر بن يزيد : سألت أبا جعفر عن قوله تعالى « وكذلك نرى إبراهيم ملكوت السماوات » فرفع أبو جعفر بيده وقال : ارفع رأسك ، فرفعت فوجدت السقف متفرقا ورمق ناظري في ثلمة حتى رأيت نورا حار عنه بصري ، فقال : هكذا رأى إبراهيم ملكوت السماوات وانظر إلى الأرض ثم ارفع رأسك ، فلما رفعته رأيت السقف كما كان ثم اخذ بيدي وأخرجني من الدار وألبسني ثوبا وقال : غمض عينيك ساعة ، ثم قال : أنت في الظلمات التي رأى ذو القرنين ففتحت عيني فلم أر شيئا ، ثم تخطا خطا وقال : أنت على رأس عين الحياة للخضر ، ثم خرجنا من ذلك العالم حتى تجاوزنا خمسة فقال : هذه ملكوت الأرض ، ثم قال : غمض عينيك . واخذ بيدي فإذا نحن في الدار التي كنا فيها وخلع عني ما كان ألبسنيه ، فقلت : جعلت فداك كم ذهب من اليوم ؟ فقال : ثلاث ساعات .


جابر بن یزید جعفی گفت: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: مراد از ملکوت آسمان و زمین که به حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام، ارائه نمودند چیست؟ همان واقعه‌ای که خداوند متعال در قرآن شریف آن را یادآور شده و می‌فرماید: «و این چنین ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم.» (سوره انعام، آیه ۷۵) پس دیدم که آن حضرت دست مبارک خود را به جانب آسمان برداشت و به من فرمودند: نگاه کن ببین چه می‌بینی؟ من نوری دیدم که از دست آن حضرت به آسمان متصل شده بود، چنانکه چشم‌ها خیره می‌شد. آنگاه به من فرمودند: حضرت ابراهیم علیه السلام ملکوت آسمان و زمین را چنین دید. امام باقر علیه السلام در این لحظه دست مرا گرفته و به درون خانه برد. لباس خود را عوض کرده و فرمودند: چشم بر هم بگذار! بعد از لحظاتی گفت: می‌دانی در کجا هستیم؟ گفتم: خیر. فرمودند: در آن ظلماتی هستیم که ذو القرنین به آن جا گذر کرده بود. گفتم: اجازه می‌دهید که چشم‌هایم را باز کنم. فرمودند: باز کن اما هیچ نخواهی دید. چون چشم گشودم در چنان تاریکی بودم که زیر پایم را نمی‌دیدم. اندکی رفتیم باز هم فرمودند: ای جابر! می‌دانی در کجایی؟ گفتم: خیر. امام فرمودند: بر سر چشمه‌ای که خضر علیه السلام از آن آب حیات خورده بود، قرار داری. آن حضرت همچنان مرا از عالمی به عالم دیگر می‌برد تا به پنج عالم رسیدیم. آن حضرت فرمودند: حضرت ابراهیم علیه السلام ملکوت آسمان‌ها را این چنین [که تو ملکوت زمین] را دیدی مشاهده کرد. او ملکوت آسمان‌ها را دید که دوازده عالم است و هر امامی که از ما از دنیا برود، در یکی از این عالم‌ها ساکن می‌شود تا آنکه وقت ظهور قائم آل محمد علیهم السلام فرا رسد. امام باقر علیه السلام دوباره فرمودند: چشم بر هم بگذار و بعد از لحظه‌ای فرمودند: چشم بگشا. چون چشم گشودم خود را در خانه آن حضرت دیدم. آن بزرگوار لباس قبلی خود را پوشید و به مجلس قبلی برگشتیم. من عرض کردم: فدایت شوم چه قدر از روز گذشته؟ فرمودند: سه ساعت.


مناقب آل ابی طالب، تالیف ابن شهر آشوب، جلد ۴، صفحه ۲۱۰، چاپ دار الاضواء

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۰۱ ، ۱۵:۲۹
  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


دوازدهم رمضان


مراسم عقد اخوت


در این روز در سال اول هجرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بین اصحاب خود عقد اخوت بست و امیر المومنین علیه السلام را برادر خود گردانید.


سیزدهم رمضان


مرگ حجاج ثقفی لعنت الله علیه


در سال ۹۵ هجری قمری در چنین روزی ظالم سفاک پلید حجاج بن یوسف ثقفی لعنت الله علیه به هلاکت رسید. او در زمان ولید بن عبد الملک در شهر واسط که خودش بنا کرده بود با مرض آکله در شکمش به درک واصل شد. اقوال دیگر در روز مرگ او ۲۱، ۲۳، ۲۵، ۲۷ ماه رمضان است. مادر او قارحه نامی بود که قبل از همسری با یوسف بن عقیل پدر ظاهری حجاج، در منزل حارث بن کلده طبیب بود. هنگامی که حجاج به دنیا آمد سوراخ مقعد نداشت، طبیب برای او سوراخ قرار داد. همچنین او شیر نمی‌خورد تا اینکه بز سیاهی کشتند و از خونش بر پستان مادر و به صورت حجاج مالیدند و او از روز چهارم پستان قبول کرد. به این سبب حجاج خونخوار شد و می‌گفت: بیشترین لذت من در ریختن خون است. این صفت از کسی که مدت حمل او دو سال و نیم بوده و بیش از دو سال و نیم پس از مرگ پدرش به دنیا آمده، بعید نیست.


تعداد کشته شدگان به دست او را به جز جنگ‌ها، یکصد و بیست هزار نفر نوشته‌اند. هنگامی که هلاک شد، در زندان او پنجاه هزار مرد و سی هزار زن بود که ۱۶ هزار از آن‌ها برهنه و عریان بودند، و قاعده‌ی آن ملعون این بود که زن و مرد و اطفال را با هم زندانی می‌کرد، زندان او سقف نداشت.


عده‌ی زیادی از دوستان و شیعیان امیر المومنین علیه السلام را شهید کرد، از جمله کمیل بن زیاد نخعی، قنبر غلام امیر المومنین علیه السلام، عبد الرحمن بن ابی لیلی انصاری، که آن قدر او را تازیانه زد که امیر المومنین علیه السلام را سب کند ولی او مناقب آن حضرت را می‌گفت، تا حجاج دستور داد او را شهید کردند. دست و پای یکی از حواریین امام زین العابدین علیه السلام به نام یحیی بن ام طویل را برید تا شهید شد. همچنین سعید بن جبیر را به شهادت رسانید که ۱۵ روز بعد از قتل او حجاج به درک واصل شد. حجاج به مرض آکله مبتلا شد، و طبیب تکه گوشتی را به نخی بست تا آن ملعون بلعید. طبیب آخر نخ را نگه داشت، و بعد از لحظه ای نخ را کشید و دید چیزی نمانده است، و معلوم شد که به زودی جان به مالک جهنم خواهد سپرد. قبر او را در شهر واسط مخفی کردند و آب روی آن رها کردن ولی در زمان سفاح قبر او را پیدا کردند، آنچه مانده بود سوزانده و بر باد دادند. او بیست سال در عراق حکومت کرد، و عمر نحسش ۵۳ یا ۷۳ سال بود.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۷۳-۲۷۵

  • ۰ نظر
  • ۲۵ فروردين ۰۱ ، ۲۲:۱۹
  • مصطفی جمشیدی


شباهت و همصدایی جالب مقصره و وهابیت، یکی از مقصره و وهابیت شیعه به نام صدیقیان، با کپی کردن شبهه یک وهابی به نام مستعار «موحد» مدعی شده که چون جبرئیل بر پیامبر و اهل بیت علیهم السلام وحی می‌رسونده و در بعضی روایات داریم بر علم اهل بیت اضافه میشه، پس در نتیجه اهل بیت علیهم السلام علم غیب ندارن و وابسته به جبرئیل هستن و صرفا جبرئیل باید یه چیزی بهشون برسونه وگرنه از مسئله‌ای خبر ندارن و نعوذ بالله جهل دارن! (دقیقا شبهه وهابیت!!!) این در حالی که حسن میلانی که خودش از بزرگان غلوستیزی است و به او نمی‌توانند تهمت غالی‌گری بزنن، در پاسخ به شبهه ازدیاد علوم معصومین گفته که منظور علومی هستن که خلق میشن و قبلا نبودن نه اینکه نعوذ حضرات جهل داشته باشن و علوم بهشون اضافه بشه و دلیلی هم نداریم که اهل بیت علوم خلق نشده را نشناسند بلکه صرفا چون ظاهرا نبودند، به علم اضافه می‌شوند. ضمن اینکه جبرئیل مامور بوده پیام و وحی برسونه نه اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به وحی جهل داشته باشه و تا قبل ابلاغ علم جبرئیل بیشتر بوده.



نکته جالب اینکه اسم گروه برائته اما به کام وهابیت و دشمنان اهل بیت علیهم السلام کار می‌کنه و صدای وهابیت میشه، تا جایی که این احتمال را در ذهن به وجود می‌آورد که غیرمحتمل نیست این جماعت واقعا از وهابیت خط بگیرند تا شئونات اهل بیت علیهم السلام رو منکر بشن


البته از اونجایی که که این جماعت به مانند سایر گروه‌هایی تکفیری و اجداد سقیفه‌ایشان فوق العاده ترسو هستن، این بزدل نیز که جوابی نداشت، جای پاسخگویی بنده را از گروه حذف کرد. بسیار مراقب افرادی که با ظاهر شیعه بلندگوی وهابیت و تکفیریون می‌شوند باشید.

  • ۰ نظر
  • ۲۵ فروردين ۰۱ ، ۱۸:۳۳
  • مصطفی جمشیدی


امیر المومنین علیه السلام قرآن مهجور


ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است که امیر المومنین علیه السلام در قسمتی از خطبه خود مشهور به خطبه وسیله که هفت روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله ایراد نمودند، فرموده است:


«فَأَنَا الذِّكْرُ الَّذِي عَنْهُ ضَلَّ، وَ السَّبِيلُ الَّذِي عَنْهُ مَالَ، وَ الْإِيمَانُ الَّذِي بِهِ كَفَرَ، وَ الْقُرْآنُ الَّذِي إِيَّاهُ هَجَرَ، وَ الدِّينُ الَّذِي بِهِ كَذَّبَ.»


«من همان ذکرم که از آن گمراه شدند؛ و راهی هستم که از آن منحرف شدند؛ و ایمانی هستم که به آن کافر گردیدند؛ و قرآنی هستم که مهجور و متروک ماند؛ و دینی هستم که مورد تکذیب واقع شد.»


الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۸، صفحه ۲۸، چاپ دار کتب الاسلامیة


پی نوشت: «وَ قٰالَ الرَّسُولُ يٰا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» (در روز قیامت، پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله به محضر خدای تعالی از امت اسلام شکایت می‌کنند که: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند. سوره فرقان، آیه ۳۰)

  • ۰ نظر
  • ۲۴ فروردين ۰۱ ، ۰۱:۳۷
  • مصطفی جمشیدی