با عرض سلام و وقت بخیر و عذرخواهی بابت وقفهای طولانی در فعالیت وبلاگ به علت مشغلههای بنده، از این پس ان شا الله وبلاگ فعال خواهد بود.
- ۰ نظر
- ۰۷ آبان ۰۳ ، ۲۰:۵۵
با عرض سلام و وقت بخیر و عذرخواهی بابت وقفهای طولانی در فعالیت وبلاگ به علت مشغلههای بنده، از این پس ان شا الله وبلاگ فعال خواهد بود.
مرحوم ابن ابی جمهور احسائی روایت کرده است:
(۱۸) وقال صلى الله عليه وآله: " كل مولود يولد على الفطرة حتى يكون أبواه يهودانه وينصرانه، ويمجسانه " .
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: «هر مولودی بر فطرت توحید زاده میشود تا اینکه پدر و مادرش او را یهودی، نصرانی و ... میسازند».
عوالی اللئالی، تالیف ابن ابی جمهور احسائی، جلد ۱، صفحه ۳۵، حدیث ۱۸، چاپ موسسه سید الشهدا علیه السلام
مرحوم حسن بن فضل طبرسی و ابو منصور طبرسی روایت کردهاند:
وجدت بخط أمين الدين - رحمة الله عليه - عن الصادق (عليه السلام) قال: قال لعلي بن الحسين (عليه السلام): إن فلانا ينسبك إلى أنك ضال مبتدع، فقال له علي بن الحسين (عليه السلام): ما رعيت حق مجالسة الرجل حيث نقلت إلينا حديثه، ولا أديت حقي حيث أبلغتني عن أخي مالست أعلمه، إن الموت يعمنا والبعث محشرنا والقيامة موعدنا والله يحكم بيننا، إياك والغيبة فإنها إدام كلاب أهل النار، واعلم أن من أكثر من ذكر عيوب الناس شهد عليه الإكثار أنه أنما يطلبها بقدر ما فيه.
امام صادق علیه السلام فرمودند: مردی به امام سجاد علیه السلام عرض کرد: فلانی تو را به گمراهی و بدعتگزاری متهم میکند. امام سجاد علیه السلام فرمودند: تو حق همنشینی او را مراعات نکردی که گفته او را برای من نقل نمودی، و حق مرا هم ادا نکردی که گفته برادرم را که من از آن خبر نداشتم برایم نقل نمودی، همه ما خواهیم مرد و همه ما روز قیامت برانگیخته خواهیم شد و خداوند بین ما قضاوت مینماید، پس از غیبت دوری کن! زیرا غیبت خورش سگهای دوزخ است و بدان هر کس عیبهای مردم را بین دیگران شایع کند، غیبتکننده او نیز بسیار میگردند و از او هم به اندازهای که در اوست طلب میشود.
مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، تالیف حسن بن فضل بن حسن طبرسی، ترجمه فارسی از مهدی هوشمند و عبد الله محمدی، صفحه ۶۹۲-۶۹۳، حدیث ۱۹۰۰، چاپ دار الثقلین
الاحتجاج، تالیف ابو منصور طبرسی، جلد ۲، صفحه ۳۱۵، چاپ انتشارات مرتضی
در کتاب شریف مصباح الشریعة آمده است که حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
اعراب القلوب اربعة انواع ، رفع وفتح وخفض ووقف . فرفع القلب فى ذكر اللّه تعالى ، وفتح القلب فى الرّضا عن اللّه تعالى ، وخفض القلب فى الاشتغال بغير اللّه ، ووقف القلب فى الغفلة عن اللّه تعالى . الاترى انّ العبد اذا ذكر اللّه بالتّعظيم خالصا ارتفع كلّ حجاب كان بينه وبين اللّه تعالى من قبل ذلك ، واذا انقاد القلب لمورد قضاء اللّه تعالى بشرط الرّضا عنه كيف [لا] ينفتح [القلب ] بالسّرور والرّوح والرّاحة ، واذا اشتغل قلبه بشى ء من اسباب الدّنيا، كيف تجده اذا ذكر اللّه بعد ذلك منخفضا مظلما كبيت خراب خاو ليس فيها عمارة ولا مؤ نس ، واذا غفل عن ذكر اللّه تعالى كيف تراه بعد ذلك موقوفا محجوبا قد قسى واظلم منذ فارق نور التّعظيم ؟ فعلامة الرّفع ثلاثة اشياء: وجود الموافقة ، وفقد المخالفة ، ودوام الشّوق . وعلامة الفتح ثلاثة اشياء: التّوكّل ، والصّدق ، واليقين . وعلامة الخفض ثلاثة اشياء: العجب ، والرّياء، والحرص . وعلامة الوقف ثلاثة اشياء: زوال حلاوة الطّاعة ، وعدم مرارة المعصية ، والتباس علم الحلال بالحرام .
دلها چهار اعراب (حالت) دارند: رفع (اوج و بلندی)، فتح (فراز)، جر (سقوط و پستی) و وقف (ایستایی و از کار ماندن). پس رفع (اوج) آن در یاد خدا بودن و فتح (فراز) آن خشنودی از خدا و تسلیم اراده او بودن و جر (سقوط و پستی) آن در توجه به غیر خدا و تباه کردن عمر در هوسهای دنیایی و وقف (ایستادن و از کار ماندن) آن و حرمان از نعمتهای دنیا و آخرت، در غفلت از حضرت احدیت است. آیا نمیبینی پس از آن که بندهای خالصانه و به بزرگی، خدا را یاد كند و به ذکر او مشغول شود، هر حجابی میان او و حضرتش برداشته میشود؟ چون بندهاى تن به قضای الهی میسپارد و به خواسته او راضی باشد، به تحقیق که دل او به شادی و سرور گشایش یابد و درهای آسایش و آرامش بر او گشوده شود. و چون (پس از دلمشغولی به امور دنیایی) به ذکر احدیت بپردازد، تاریکی دل را در روزهای غفلت از حضرت احدیت، عیان بيند، گویی که خانهای تاریک، ویران و بدون مونس بوده است، چرا که غفلت از یاد حق، دل را میمیراند و تاریک میکند. و چون پس از دوام ذکر و یاد خداوند از او غفلت ورزد، وقف پذیرفته (متوقف شده) و محجوب از عنایات الهی گشته و قلبش قساوت یافته و از زمانی که از نور تعظیم الهی دوری جسته، دلش به تاریکی گراییده است.
علامت رفع (بلندی) قلب سه چیز است: «همراهی با فرمان الهی، عدم مخالفت با آن و اشتیاق دائم در بندگی و پیروی از فرمان خداوند». نشانه فتح قلب سه چیز است: «توکل بر خداوند، راستگویی، و یقین به تمام آنچه پیامبران آن را برای هدایت انسانها آوردهاند». علامت جر (پستی) سه چیز است: «خودپسندی، ریا و آزمندی». وقف (ایستایی) را نیز سه علامت است: «از میان رفتن طعم بندگی، درنیافتن تلخی گناه و رعایت نکردن حلال و حرام در خوراک، وپوشاک و ...».
مصباح الشریعة، تالیف امام صادق علیه السلام، ترجمه فارسی از عباس عزیزی، صفحه ۱۶-۱۷، چاپ انتشارات صلاة
قطب الدین کیدری رضوان الله علیه روایت کرده است که حضرت امیر المومنین علیه السلام بر سر آرامگاه همسرش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چنین سرودند:
كُنَّا كَزَوْجِ حَمَامَةٍ فِي أَيْكَةٍ
مُتَمَتِّعِينَ بِصِحَّةٍ وَ شَبَابٍ
دَخَلَ الزَّمَانُ بِنَا وَ فَرَّقَ بَيْنَنَا
إِنَّ الزَّمَانَ مُفَرِّقُ الْأَحْبَابِ
مَا لِي وَقَفْتُ عَلَى الْقُبُورِ مُسَلِّماً
قَبْرَ الْحَبِيبِ فَلَمْ يَرُدَّ جَوَابِي
أَ حَبِيبُ مَا لَكَ لَا تَرُدُّ جَوَابَنَا
أَ نَسِيتَ بَعْدِي خُلَّةَ الْأَحْبَابِ
دو کبوتر جوان بودیم بر بالای درختی، برخوردار از صحت و سلامت و جوانی.
آه! روزگار بین ما جدایی انداخت، راستی که روزگار عشاق و عزیزان را از یکدیگر جدا میکند.
چرا در قبرستان ایستادهام و بر قبر حبیبم سلام میکنم و او پاسخ سلام مرا نمیدهد.
تو را چه میشود ای محبوب من که جواب سلامم را نمیدهی، مگر عشق سوزان قلبم را ای محبوبم از یاد بردهای؟
سپس ندایی از غیب (حضرت زهرا سلام الله علیها) چنین سرودند:
قَالَ الْحَبِيبُ وَ كَيْفَ لِي بِجَوَابِكُمْ
وَ أَنَا رَهِينُ جَنَادِلٍ وَ تُرَابٍ
أَكَلَ التُّرَابُ مَحَاسِنِي فَنَسِيتُكُمْ
وَ حُجِبْتُ عَنْ أَهْلِي وَ عَنْ أَتْرَابِي
فَعَلَيْكُمُ مِنَّا السَّلَامُ تَقَطَّعَتْ
عَنِّي وَ عَنْكُمْ خُلَّةُ الْأَحْبَابِ
محبوب میگوید: [علی جان] چگونه جواب سلامت را بدهم که من در رهن خاک قبرم هستم.
زیباییهای مرا خاک دربرگرفته، لذا فراموشت کردم و با همنشینها و بستگان قطع ارتباط کردم.
از من بر شما سلام و درود باد و بدان که اکنون پیوند ما و شما گسسته است.
سپس امیر المومنین علیه السلام سرودند:
حَبِيبٌ لَيْسَ يَعْدِلُهُ حَبِيبُ
وَ مَا لِسِوَاهُ فِي قَلْبِي نَصِيبٌ
حَبِيبٌ غَابَ عَنْ عَيْنِي وَ جِسْمِي
وَ عَنْ قَلْبِي حَبِيبِي لَا يَغِيبُ
محبوبى كه حبيب ديگرى نمىتواند جاى او را بگيرد و همسنگ او در عشق و براى غير او در قلب من عشق و مهری نيست، از دستم رفت.
محبوبى كه از چشم و جسم من پنهان گرديده، اما از جان و دلم هرگز نخواهد رفت.
شَيْئَانِ لَوْ بَكَتِ الدِّمَاءُ عَلَيْهِمَا
عَيْنَايَ حَتَّى تُؤْذِنَا بِذَهَابٍ
لَمْ يَبْلُغَا الْمِعْشَارَ مِنْ حَقَّيْهِمَا
فَقْدُ الشَّبَابِ وَ فُرْقَةُ الْأَحْبَابِ
دو چیز است که اگر چشمان آدم آنقدر اشک بریزد تا نابود و سفید شوند،
یک دهم حق آن دو نعمت ادا نشده است، یکی از دست رفتن جوانی و دیگری جدایی از محبوب.
انوار العقول من اشعار وصی الرسول (دیوان امام علی علیه السلام)، گردآوریشده توسط قطب الدین کیدری، صفحه ۱۲۲-۱۲۴، چاپ دار المحجة البیضاء
ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است:
۲۷۳- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا أَشَدَّ حُزْنَ النِّسَاءِ وَ أَبْعَدَ فِرَاقَ الْمَوْتِ وَ أَشَدُّ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ فَقْرٌ يَتَمَلَّقُ صَاحِبُهُ ثُمَّ لَا يُعْطَى شَيْئاً.
سکونی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «چه سخت است غم و اندوه زنان و چه دور است جدایی و فراق مرگ، و سختتر از همه اینها، تهیدستی و کمتوشگی است که صاحبش هم چاپلوسی کند، بیآنکه چیزی به او دهند.»
الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۸، صفحه ۲۲۰، حدیث ۲۷۳، چاپ دار الکتب الاسلامیة
بهشت کافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، ترجمه فارسی از حمیدرضا آژیر، صفحه ۲۶۳، حدیث ۲۷۳، چاپ انتشارات سرور