حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۱۸ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است


اعتراف ابن جوزی به احتیاج تمام خلق به علم امیر المومنین علیه السلام


ابن جوزی از علمای بزرگ اهل تسنن می‌نویسد:


وَکَانَ الْخَلْقُ یَحْتَاجُونَ إِلَى عِلْمِ عَلِیٍّ حَتَّى قَالَ عُمَرُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ آهٍ مِنْ مُعْضِلَةٍ لَیْسَ لَهَا أَبُو حَسَنٍ. فَلَمَّا وَلِیَ لَمْ یَتَغَیَّرْ عَنِ الزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا وَکَانَ أَحْمَدُ بْنُ حَنْبَلٍ یَقُولُ: إِنَّ عَلِیًّا مَا زَانَتْهُ الْخِلافَةُ وَلَکِنْ هُوَ زانها.


مردم محتاج علم علی بن ابی طالب (علیهما السلام) بودند تا جایی که عمر گفت: آه از مشکلی که علی بن ابی طالب (علیهما السلام) در آن نباشد. هنگامی که علی بن ابی طالب (علیهما السلام) به خلافت رسید از نظر زهد در دنیا تفاوتی نکرد و احمد بن حنبل می‌گفت: خلافت علی بن ابی طالب (علیهما السلام) را زینت نداد بلکه این علی بود که خلافت را آراست.


التبصرة، تالیف ابن جوزی، جلد ۱، صفحه ۴۴۹، چاپ دار الکتب العلمیة


البته جای تعجب است که هم ابن جوزی و احمد بن حنبل با وجود این اعتراف صریح به برتری امیر المومنین علیه السلام مبغض آن حضرت بودند؛ چنانچه همین ابن جوزی بسیاری از احادیث در فضیلت اهل بیت علیهم السلام را که تمامی علمای اهل تسنن صحیح و حتی متواتر دانسته‌اند و هیچکس حتی سلفیون جرئت انکار آن‌ها را نداشته‌اند را تنها به جرم فضیلت اهل بیت علیهم السلام بودن جعلی دانسته یا احمد بن حنبل که اوج نفاق خود را آشکار کرد علنا در بین شاگردانش منکر خلافت امیر المومنین علیه السلام شد. (در مطالب آینده به آن پرداخته خواهد شد.)

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


بیست و دوم جمادی الاول


وفات جناب قاسم بن موسی بن جعفر علیهم السلام


در این روز سید جلیل و بزرگوار صاحب کرامات؛ جناب قاسم بن امام کاظم علیهما السلام وفات نمود؛ و به قولی وفات آن حضرت در اول ذی الحجه بوده است. بعد از شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و قتل و زندانی شدن سادات حضرت قاسم از مدینه خارج شد و در باخمرا از حوالی شهر حله مهمان شیخ قبیله به نام شیخ سلیمان شد و آنجا کار می‌کرد و سپس ازدواج کرد و بعد از فوت در باخمرا دفن شد.


حضرت کاظم علیه السلام به این بزرگوار علاقه‌ی فراوانی داشت. کلینی رحمه الله می‌فرماید: یکی از فرزندان امام کاظم علیه السلام را حالت موت روی داد و آن حضرت به قاسم فرمود: فرزندم، برخیز و در بالین برادرت سوره صافات بخوان. قاسم رحمه الله شروع به خواندن آن سوره کرد تا رسید به آیه مبارکه «أهُم اَشَدُّ خَلقاً اَم مَن خَلَقنا» که برادرش از سکرات موت راحت شد و جان داد.


مزار شریفش در هشت فرسخی حله زیارتگاه عموم مردم است، و علما و اخیار به زیارت او عنایتی خاص دارند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۵۴-۱۵۵

  • مصطفی جمشیدی

بهترین جهاد


شیخ حر عاملی رضوان الله علیه روایت کرده است:


٧- وبإسناده عن حماد بن عمرو وأنس بن محمّد ، عن أبيه جميعاً ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه عليهم السلام في وصيّة النبي صلّى الله عليه وآله لعلي ، قال : يا علي أفضل الجهاد من أصبح لا يهم بظلم أحد .


امام صادق علیه السلام به نقل از اجداد بزرگوارش علیهم السلام روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام فرمودند: ای علی، بهترین جهاد انسان این است که صبح کند و در فکر ظلم به کسی نباشد.


وسائل الشیعة، تالیف شیخ حر عاملی، ابواب جهاد با نفس، باب ۱، حدیث ۷

  • مصطفی جمشیدی


علت نام گذاری حضرت زهرا سلام الله علیها به فاطمه


شیخ طوسی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:


٥٧١ / ١٨ ـ وبهذا الاسناد ، قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : إنما سميت ابنتي فاطمة لان الله ( عز وجل ) فطمها وفطم من أحبها من النار.


رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: دخترم را فاطمه نامیدم زیرا که خداوند او و دوستدارانش را از آتش جهنم دور کرده است.


الامالی، تالیف شیخ طوسی، مجلس ۱۱، حدیث ۱۸، صفحه ۲۹۴، چاپ دار الثقافة

  • مصطفی جمشیدی

عیبی زشت به نام عیب‌جویی از مردم


ابی سعید کوفی اهوازی قدس الله روحه الشریف روایت کرده است:


١- حدّثنا أبو الحسن عليُّ بن حاتم بن أبي حاتم، قال: أخبرنا الحسين بن سعيد، عن حمّادِ بن عيسى، عن الحسين بن المختار، قال: حدّثني بعضُ أصحابنا، عن أبي جعفر عليه السلام ، قال: «كَفى بِالمرءِ عيبا أن يُبصِرَ من عُيوبِ الناسِ ما يَعمى عنه من أمرِ نفسِه، أو يَعيبَ علَى الناسِ أمرا هو فيه، لا يَستَطيعُ التحوّلَ عنه إلى غيره، وأن يُؤذيَ جَليسَه بِما لا يَعنيهِ».


برای انسان همین عیب کفایت می‌کند که عیب‌های مردم را ببیند و عیوب خود را نادیده بگیرد، یا آن که مردم را عیب‌جویی نماید بر عیبی که خود مبتلای آن است و توان گریز از آن را ندارد؛ و اینکه رفیق و همنشین خود را یه چیزهایی آزار دهد که هیچ سود و منفعتی برایش نداشته باشد.


الزهد، تالیف ابی سعید کوفی اهوازی، ترجمه فارسی عبد الله صالحی، صفحه ۲۰، چاپ انتشارات نور السجاد

  • مصطفی جمشیدی