حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۳۹ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

تقویم شیعه


چهاردهم صفر


شهادت محمد بن ابی بکر


در این روز در سال ۳۸ هـ محمد بن ابی بکر در سن ۲۸ سالگی به دستور معاویه و عمرو عاص تشنه به شهادت رسید، و به قولی در نیمه‌ی جمادی الثانی بوده است. او از طرف امیر المومنین علیه السلام والی مصر بود. بعد از شهادت، او را در شکم حمار مرده‌ای گذاشتند و سوزاندند. محل شهادت او در مصر به نام «کوم شریک» بوده است. قبر منسوب به او از ما بقی بدن سوخته آن بزرگوار است. دشمنان اهل بیت علیهم السلام هنگامی که کنار قبر آن بزرگوار می‌روند پشت به قبر می‌کنند و برای ابو بکر فاتحه می‌خوانند !!! (دلیل دشمنیشان با ایشان شیعه بودن آن بزرگوار است)


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۶-۶۷

  • مصطفی جمشیدی


نحوه بیعت محمد بن ابی بکر علیه السلام با امیر المومنین صلوات الله علیه و آله


شیخ کشی و مفید رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:


١١٣- محمد بن مسعود، قال حدثنی علی بن محمد القمی، قال حدثنی أحمد بن محمد بن عیسی ، عن زحل عمر بن عبد العزیز، عن جمیل بن دراج ، عن حمزة بن محمد الطیار، قال ذکرنا محمد بن أبی بکر عند أبی عبد الله عليه السلام فقال : أبو عبد الله عليه السلام رحمه الله وصلی علیه ، قال لأمیر المؤمنین عليه السلام یوما من الأیام : أبسط یدک أبایعک ، فقال أو مافعلت ؟ قال : بلی ، فبسط یده ، فقال : أشهد أنک إمام مفترض طاعتک ، و أن أبی فی النار . فقال أبو عبد الله عليه السلام : کان النجابة من قبل أمه أسماء بنت عمیس رحمة الله علیها ، لا من قبل أبیه .


محمد طیار گفت: نزد امام صادق علیه السلام از محمد بن ابی بکر یاد کردیم. حضرت فرمود: درود و رحمت خدا بر او؛ همانا روزی از روزها محمد بن ابی بکر به امیر المومنین علیه السلام گفت: دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم. حضرت فرمودند مگر نکردی؟ گفت چرا. حضرت دستشان را باز کردند و محمد بن ابی بکر گفت شهادت می‌دهم که تو امامی هستی که اطاعتت واجب است و پدر من در آتش است. سپس امام صادق علیه السلام فرمودند: نجابت محمد بن ابی بکر از طرف مادرش اسماء بنت عمیس بود نه پدرش.


اختیار معرفة الرجال معروف به رجال الکشی، تألیف شیخ طوسی، صفحه ۶۶-۶۷، چاپ موسسه النشر الاسلامی


الاختصاص، تألیف شیخ مفید، صفحه ۷۷، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات


پی نوشت: جناب محمد بن ابی بکر بر خلاف خانواده‌ای فردی پاک سیرت و از شیعیان خالص حضرت امیر المومنین علیه السلام بود و از این روایت شریف ثابت می‌شود که جناب محمد بن ابی بکر بیعت خود با حضرت امیر المومنین علیه السلام را بدون برائت از پدرش ابی بکر که اول ظالم در حق اهل بیت علیهم السلام بود قبول نداشته است. پس جناب محمد بن ابی بکر اسوه‌ای از برائت و ولایت در بین شیعیان است.


  • مصطفی جمشیدی

بیست حدیث کوتاه و جملات قصار از امیر المومنین علیه السلام در کتاب غرر الحکم تالیف مرحوم عبد الواحد آمدی (۲۱)


(٤٠١) الشَّرَهُ دٰاعِيَةُ الشَّرِّ

بخل به بدی‌ها می‌شد.


(٤٠٢) الصِّدْقُ حَيٰاةُ التَّقْويٰ

راستی پرهیزگاری است.


(٤٠٣) الكِتْمٰانُ مِلٰاكُ النَّجْويٰ

رازداری اساس راز سپردن است.


(٤٠٤) القِسْطُ رُوحُ الشَّهٰادَةِ

عدالت، جان گواهی دادن است.


(٤٠٥) الفَضِيلَةُ غَلَبَةُ العٰادَةِ

فضیلت، چیرگی بر عادت‌ها است.


(٤٠٦) العَفْوُ زَكٰاةُ الظَّفَرِ

گذشت، پاداش پیروزی است.


(٤٠٧) اللَّجٰاجُ بَذْرُ الشَّرِّ

ستیزگی تخم بدی کاشتن است.


(٤٠٨) المَنِيَّةُ وَ لَاَ الدَّنِيَّةُ

مرگ، خوش‌تر است تا به پستی زیستن.


(٤٠٩) المَوْتُ و لَاَ اْبتِذٰالُ الحِزْيَةِ

مرگ و نه خواری رسوایی.


(٤١٠) التَّقَلُّلُ وَلَا التَّذَلُّلُ

کم‌چیزی و نه خواری.


(٤١١) المُرُؤةُ الْقَنٰاعَةُ و التَّجَمُّلُ

مروت، قناعت و آراستگی است.


(٤١٢) التَّجٰارِبُ لٰا تَنْقَضِي

آزمایش‌ها تمام نمی‌شوند.


(٤١٣) الحَرِيصُ لٰا يَكْتَفِي

حریص به هيچ اندازه كفایت نمی‌كند.


(٤١٤) العَيْنُ رٰآئِدُ القَلْبِ

چشم، ديدبان دل است.


(٤١٥) الهَمُّ يُنْحِلُ البَدَنَ

اندوه، پيکر را می‌گدازد.


(٤١٦) العَيْنُ بَرِيدُ القَلْبِ

ديده، پیک دل است.


(٤١٧) الفِكْرُ يُنِيرُ اللُّبَّ

اندیشیدن، خرد را بصيرت بخشد.


(٤١٨) المَرَضُ حَبْسُ البَدَنِ

درد، بدن را به بند كشد.


(٤١٩) الفِتْنَةُ تَجْلِبُ الحُزْنَ

فتنه و گناه، اندوه آورد.


(٤٢٠) الحَسَدُ حَبْسُ الرُّوحِ

رشک، زندانی شدن روح است.

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


دوازدهم صفر


حکمین در صفین


صبح دوازدهم یا سیزدهم ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری، لشکر امیر المومنین علیه السلام مهیای جنگ شدند، اما عمرو عاص حیله نمود و دستور داد تا قرآن‌ها را بر سر نیزه کنند. صفوف جلوی لشکر کفر ورق‌هایی از قرآن و در دیگر صفوف هر کس هر چه داشت بر سر نیزه کرد !! و فریاد می‌زدند: «لا حُکم إلاّ لِله» ! منافقین مانند اشعث بن قیس، با تضعیف روحیه‌ی لشکر حضرت آنان را به اختیار حکمین ترغیب کردند. هر چه امیر المومنین علیه السلام فرمودند که این نیرنگ است، و من کلام الله ناطق هستم نتیجه نداد. سر انجام قرار بر این شد که هر لشکر حکمی از جانب خود معین کند تا حکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند. معاویه عمرو عاص را معرفی کرد و امیر المومنین علیه السلام فرمودند: «اگر ناچار هستیم، عبد الله بن عباس، و الا مالک اشتر نخعی حکم باشد». اشعث و جماعت قراء و حافظین که بعداً جزء خوارج شدند راضی به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند: «فقط عبد الله بن قیس یعنی ابو موسی اشعری». نفاق منافقین نتیجه داد و ابو موسی و عمرو عاص در «دومة الجندل» _ که قلعه‌ای است بین مدینه و شام _ جمع شدند، و با توجه به عداوتی که هر دو نسبت به اهل بیت علیهم السلام خصوصاً حضرت امیر المومنین علیه السلام داشتند و با مکر و حیله عمرو عاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند. بدین ترتیب فردای آن روز در بین جمعیت ابو موسی به عمرو گفت: تو بایست و معاویه را از امارت خلع کن، تا من هم علی بن ابی طالب علیه السلام را خلع نمایم. عمرو عاص گفت: من هرگز بر تو که عامل ابو بکر و عمر بوده‌ای و در ایمان و هجرت بر من تقدم داشته‌ای، سبقت نمی‌گیرم ! ابن عباس گفت: ابو موسی ! پسر نابغه تو را فریب ندهد، ولی او به گفته‌ی ابن عباس گوش نداد و ایستاد و انگشتر را از دست بیرون کرد و گفت: من علی و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد. عمرو عاص ملعون ایستاد و گفت: «مردم شنیدید که ابو موسی، علی را از خلافت عزل کرد. من هم او را از خلافت عزل نموده، و آن را برای معاویة بن ابی سفیان ثابت می‌نمایم که او سزاوارتر است، و من به عنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست می‌کنم» ! حکمین برای عوام فریبی فحش و دشنام بسیاری به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح بن هانی تازیانه‌ای بر سر عمرو عاص زد. ابو موسی از ترس اصحاب امیر المومنین علیه السلام به مکه پناهنده شد. همه ی این مطالب در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله در غزوة دومة الجندل ابو موسی را از این کار خبر دادند و فرمودند: «حکمین در دومة الجندل گمراهند و گمراه می‌کنند کسانی را که از آن‌ها تبعیت کنند». امیر المومنین علیه السلام پس از این واقعه در قنوت نماز ابو موسی و سه نفر دیگر را این گونه لعن می‌فرمودند: «اللّهمّ العن معاویة وَ عمراً و أبا الاعور السلمی و أبا موسی الأشعری». ابو موسی از جمله منافقینی بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر صلی الله علیه و آله را داشتند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۴-۶۶

  • مصطفی جمشیدی