حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۱۳۶ مطلب با موضوع «فضائل اهل بیت از کتب شیعه» ثبت شده است

امیر المومنین علیه السلام و ندای لا سيف الا ذو الفقار و لا فتى الا على


علی بن ابراهیم قمی قدس الله روحه الشریف عالم و مفسر بزرگ شیعه می‌نویسد:


[در جنگ احد] با رسول خدا صلی الله علیه و جز ابو دجانه انصاری، سماک بن خرشه و امیر المومنین علی و افرادی دیگر باقی نماند. هر وقت مشرکان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله حمله می‌کردند امیر المومنین علیه السلام خودش را سپر آن حضرت می‌نمود و شر کفار را از پیامبر دور می‌کرد و آنها را به هلاكت می‌رساند تا اینکه شمشیرش شکست. نسيبه دختر کعب مازنیه نیز با رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، او در همه جنگ‌ها با رسول خدا صلی الله علیه و آله شرکت می‌کرد و زخمی‌ها را مداوا می‌نمود، پسرش هم با او بود؛ وقتی خواست مانند سایرین فرار کند، مادرش بر او حمله کرد و گفت: پسرم به کجا فرار می‌کنی؟ آیا از خدا و رسولش فرار می‌کنی؟ و او را به جبهه برگرداند. مردی از دشمنان بر او حمله کرد و به شهادتش رساند، نسيبه شمشیر پسرش را برداشت و به قاتل او حمله برد و ضربتی بر ران او زد و او را به درک فرستاد، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای نسیبه خدا بر تو برکت دهد. این زن سینه خود را سپر رسول خدا صلی الله علیه و آله کرده بود و خطر را از آن حضرت بر می‌گردانید، به طوری که جراحات بسیاری برداشت. ابن قميتة بر رسول خدا صلی الله علیه و آله حمله کرد و می‌گفت: محمد را به من نشان دهید، نجات نیابم اگر محمد از دست من نجات یابد، ضربه‌ای بر شانه حضرت زد و فریاد کشید: به لات و عزی سوگند محمد را کشتم. در آن حال رسول خدا و مردی از مهاجران را دید که سپرش را بر پشت سر خود آویخته و در حال فرار بود؛ حضرت او را مورد خطاب قرار داده و فرمود: ای صاحب سپر، سپرت را بینداز و به سوی آتش جهنم فرار کن. او سپرش را انداخت. رسول خدا صلی الله علیه و آله به نسیبه فرمود: سپر را بردار. نسیبه سپر را برداشت و با مشرکین به جنگ پرداخت. رسول خدا به فرمود: مقام نسيبه بهتر از مقام فلان و فلان (ابی بکر و عمر که از جنگ فرار کردند) است. چون شمشیر امیر المومنین علیه السلام شکست به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای رسول خدا مرد با سلاح خود می جنگد؛ شمشیرم شکسته است. پیامبر شمشیر خود ذو الفقار را به آن حضرت داد و فرمود: با این شمشیر بجنگ. هر کس قصد پیامبر را می‌کرد امير المومنين علیه السلام با همان شمشیر شر او را از آن حضرت دور می‌کرد، و به درک می‌فرستاد. مشرکان با دیدن حیدر كرار از حمله کردن به پیامبر ناامید می‌شدند تا اینکه پیامبر به جانب کوه احد رفت و در آنجا پشت به کوه ایستاد تا جنگ از یک طرف بوده و حضرت مسلط بر آن باشد؛ چون اصحاب آن حضرت همگی فرار کرده بودند و على علیه السلام از آن حضرت دفاع می‌کرد و با مشرکان به جنگ می‌پرداخت تا اینکه در صورت، سر، سینه، شكم، دست‌ها و پاهایش نود زخم برداشت. شنیده شد که نداکننده‌ای از آسمان ندا سر داد «لا سيف الا ذو الفقار و لا فتى الا على»؛ شمشیری جز ذو الفقار و جوانمردی جز على نیست. جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: ای محمد به خدا سوگند این عمل على برادری و مواسات (برابری) است. رسول خدا او فرمود: همانا من از او هستم و او از من است و جبرئیل گفت: و من با هر دوی شما.


تفسیر قمی، تألیف علی بن ابراهیم قمی، با ترجمه فارسی جابر رضوانی، جلد ۱، صفحه ۳۳۲-۳۳۴، چاپ انتشارات بنی الزهرا علیهم السلام

  • مصطفی جمشیدی


اهل بیت علیهم السلام تنها راه شناخت توحید و خداشناسی


شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:


٩ ـ حدثنا محمد بن موسى بن المتوكل رحمه‌الله ، قال : حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري ، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن الحسن بن محبوب ، عن عبد العزيز ، عن ابن أبي يعفور ، قال : قال أبو عبد الله عليه‌السلام : إن الله واحد ، أحد ، متوحد بالوحدانية ، متفرد بأمره ، خلق خلقا ففوض إليهم أمر دينه ، فنحن هم يا ابن أبي يعفور نحن حجة الله في عباده ، وشهداؤه على خلقه ، وأمناؤه على وحيه ، وخزانه على علمه ، ووجهه الذي يؤتي منه وعينه في بريته ، ولسانه الناطق ، وقلبه الواعي ، وبابه الذي يدل عليه ، ونحن العاملون بأمره ، والداعون إلى سبيله ، بنا عرف الله ، وبنا عبد الله ، نحن الأدلاء على الله ، ولولانا ما عبد الله .


ابن ابی یعفور از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: حقیقتا خداوند یکتا و یگانه است. به وسیله‌ی یگانه بودن، تنهاست و به وسلیه‌ی فرمان (در دستور دادن) یکتاست. مخلوقات را آفرید و کار دین را به آن‌ها سپرد و ما، همان مخلوقات هستیم. ای پسر ابی یعفور! ما حجت الهی در میان بندگان او و گواهان او در میان مخلوقاتش و مورد اعتماد بر وحی او و گنجینه‌ی او در علمش هستیم و صورت خدایی که از آن وارد می‌شوند و چشم الهی در میان بندگان او و زبان گویای الهی و قلب وسیع او (بردبار و بخشنده و مهربان) هستیم و درب خدایی که بر آن راهنمایی می‌شوند و ما به وسیله‌ی دستور خدا، کار انجام می‌دهیم و به راه او دعوت کننده می‌باشیم. خداوند به وسیله‌ی ما شناخته شده و پرستش می‌شود. ما راهنمایان مردم به خداوند هستیم. اگر ما نبودیم خداوند عبادت نمی‌شد.


التوحید، تالیف شیخ صدوق، صفحه ۱۵۲، حدیث ۹، چاپ دار المعرفة بیروت


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۲۶، صفحه ۲۶۰، حدیث ۳۸، چاپ دار احیاء التراث العربی


  • ۰ نظر
  • ۲۱ خرداد ۹۸ ، ۲۳:۴۳
  • مصطفی جمشیدی


امام حسن علیه السلام شبیه‌ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله


شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است که امام صادق عليه السلام فرمودند:


كانَ الحَسَنُ أشبَهَ النّاسِ بِرَسولِ اللّه ِ خَلقا و سُؤدُدا و هَديا.


امام حسن عليه السلام در خلقت و سيرت و شرافت شبيه ترين مردم به رسول خدا بود.


الارشاد، تالیف شیخ مفید، جلد ۲، صفحه ۵، چاپ موسسه آل البیت لاحیاء التراث

  • ۰ نظر
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۵۹
  • مصطفی جمشیدی


امیر المومنین علیه السلام از چه موقع امیر المومنین نامیده شدند؟


سید بن طاووس رضوان الله علیه روایت کرده است:


فيما نذكره من المجلد الأول من كتاب «الدلائل» تأليف الشيخ الثقة أبي جعفر محمد بن جرير الطبري، بتقديم تسمية مولانا علي عليه السلام بأمير المؤمنين، فقال ما هذا لفظه: وأخبرني أبو عبد الله الحسين بن عبد الله البزاز قال: حدثنا أبو الحسن علي بن محمد بن أحمد بن لؤلؤ البزاز قال: حدثنا أبو سهيل أحمد بن عبد الله بن زياد قال: حدثني أبو العباس عيسى بن إسحاق قال: سئلت إبراهيم بن هراسة عن عمرو بن شمر عن جابر الجعفي قال: قال أبو جعفر محمد بن علي عليهما السلام: لو علم الناس متى سمي علي (أمير المؤمنين) ما انكروا ولايته. قلت: رحمك الله، متى سمي علي (أمير المؤمنين)، قال: كان ربك عز وجل حيث أخذ من بني آدم من ظهورهم ذريتهم وأشهدهم على أنفسهم ألست بربكم ومحمد رسولي وعلي أمير المؤمنين.


از جابر جعفی نقل شده است که حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر مردم می‌دانستند از چه زمانی علی علیه السلام امیر المومنین خوانده شد، هرگز ولایتش را انکار نمی‌کردند. جابر پرسید: خدا به شما رحمت عنایت کند، علی علیه السلام از چه زمانی امیر المومنین خوانده شد؟ حضرت پاسخ دادند: پروردگار عزیز و جلیل علی علیه السلام را امیر المومنین خواند از زمانی که در عالم ذر از صلب فرزندان حضرت آدم، ذریه آن‌ها را بر گرفت و آن‌ها را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پرودگار شما نیستم؟ و محمد (صلی الله علیه و آله) رسول من و علی (علیه السلام) امیر المومنین؟


اليقين، تالیف سید بن طاووس، صفحه ۲۲۲، باب ۶۵، چاپ دار العلوم بیروت


الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین علیه السلام

  • ۰ نظر
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۵۰
  • مصطفی جمشیدی


کجاست مثل خدیجه ...


قالت أم سلمة فلما ذكرنا خديجة بکی رسول الله ثم قال خديجة و أين مثل خديجة صدقتني حین كذبني الناس و وازرتني على دين الله و أعانني عليه بمالها إن الله عز و جل أمرني أن أبشر خديجة ببيت في الجنة من نصب الزمرد لا صخب فيه و لا نصب .


ام سلمه رضوان الله علیها گفت: هر وقت ذکر حضرت خدیجه سلام الله علیها می‌کردیم رسول خدا صلی الله علیه گریان می‌شد و سپس می‌فرمود: خدیجه و کجاست مثل خدیجه؟ او در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمردی که در بهشت قرار دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست بشارت دهم.


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۴۳، صفحه ۱۳۱، چاپ دار احیاء التراث العربی

  • ۰ نظر
  • ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۲۱
  • مصطفی جمشیدی