حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۲۸ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است


حلاج در کلام مقدس اردبیلی رضوان الله علیه


علامه کبیر احمد مقدس اردبیلی قدس الله روحه الشریف از علمای بزرگ شیعه می‌نویسد:


حسین بن منصور حلاج رسوائی را از بایزید هم گذرانیده، کفر و الحاد خود را بی‌آنکه پلاس پوشاند ظاهر گردانید و توقیع بر لعن او بیرون آمد و از جمله کسانی که فتوی به قتل او نوشته‌اند یکی حسین بن روح است که از وکلای حضرت صاحب الامر علیه السلام است.


حدیقة الشیعة، تالیف مقدس اردبیلی، جلد ۲، صفحه ۷۴۵، چاپ انتشارات انصاریان

  • مصطفی جمشیدی


تواتر قسیم جهنم و بهشت بودن امیر المومنین علیه السلام


شیخ الاسلام علامه مجلسی قدس الله روحه الشریف می‌نویسد:


ولا شك في تواترها، ولا يريب عاقل في أن من كان قسيم الجنة والنار لا يكون تابعا لغيره ، وكيف يجوز عاقل أن يكون الامام محتاجا في دخول الجنة إلى إذن أحد من رعيته ؟ مع أنه لا يخفى على منصف تتبع الآثار أن من تقدم عليه كانوا أعداءه ، وقد اشتمل تلك الأخبار على أنه يدخل أعداءه النار ، فالحمد لله الذي رزقنا ولايته وولاية الأئمة من ذريته الأخيار.


و شکی نیست در تواتر روایاتی که دلالت می‌کند بر اینکه امیر المومنین علیه السلام تقسیم‌کننده بهشت و جهنم است، و هیچ عاقلی تردید نمی‌کند در اینکه تقسیم‌کننده بهشت و جهنم تابع شخص دیگری نمی‌شود؛ چگونه ممکن است شخص عاقلی بپذیرد که امام، برای بهشت رفتن محتاج اجازه یکی از رعیت خودش باشد؟ ضمن اینکه بر شخص منصف که تتبع در آثار می‌کند پوشیده نیست که کسانی که بر امیر المومنین علیه السلام تقدم جستند، دشمنان آن حضرت بودند و آن اخبار (متواتر) مشتمل است بر اینکه آن حضرت دشمنانش را داخل در آتش جهنم می‌کند. پس سپاس خدایی را که ولایت امیر المومنین و امامان از نسل نیک او (علیهم السلام) را روزی ما کرد.


بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۳۹، صفحه ۲۱۰، چاپ دار احیاء التراث العربی

  • مصطفی جمشیدی

مجازات تکفیر مومنین (شیعیان) و دادن تهمت کفر بر آنان


شیخ ابو الفتح کراجکى طرابلسى‏ رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:


حدثنا به الشيخ الفقيه أبو الحسن بن شاذان رحمه الله قال حدثني أبي رضي الله عنه قال حدثنا ابن الوليد محمد بن الحسن قال حدثنا الصفار محمد بن الحسين قال حدثنا محمد بن زياد عن مفضل بن عمر عن يونس بن يعقوب رضي الله عنه قال سمعت الصادق جعفر بن محمد عليهما السلام يقول ... ملعون ملعون من رمى مؤمنا بكفر، ومن رمى مؤمنا بكفر فهو كقتله.


امام صادق علیه السلام می‌فرمودند: ملعون است ملعون است آن کسی که به مومنی اتهام کفر بزند، و هر کس تهمت کفر به مومنی بزند به مانند این است که او را به قتل رسانده است.


کنز الفوائد، تالیف ابو الفتح کراجکى طرابلسى‏، جلد ۱، صفحه ۱۵۰، چاپ دار الاضواء

  • مصطفی جمشیدی


شفاعت امام رضا علیه السلام بر زائران خود


شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:


حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام : يَقُولُ‏ مَا زَارَنِي أَحَدٌ مِنْ أَوْلِيَائِي عَارِفاً بِحَقِّي إِلَّا تَشَفَّعْتُ فِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.


بزنطى رضوان الله علیه گفت که شنيدم امام‏ رضا علیه السلام می‌فرمود مرا احدى از دوستانم با معرفت به حق من زيارت نكند جز آنكه شفاعت پذير اويم در قيامت. 


امالی شیخ صدوق، مجلس ۲۵، حدیث ۴، صفحه ۹۵، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


دوازدهم ذی القعده


نامه‌ی حضرت مسلم علیه السلام به امام حسین علیه السلام


در این روز یا سیزدهم ذی القعده‌ی سال ۶۰ هجری قمری حضرت مسلم علیه السلام ۲۷ روز قبل از شهادتش نامه‌ای برای امام حسین علیه السلام نوشت و به آن حضرت خبر داد که اهل کوفه بر طاعت شما اجتماع نموده‌اند و منتظر آمدن شما هستند و در قسمتی از نامه چنین نوشتند:


«۱۸۰۰۰ نفر از اهل کوفه با من بیعت نموده‌اند. هنگامی که نامه‌ی من به شما رسید در آمدن تعجیل کنید، و السلام علیک و رحمة الله و برکاته».


جناب مسلم علیه السلام به همراه نامه، نامه‌ای از اهل کوفه هم فرستادند که در قسمتی از آن چنین نوشته بودند:


«یا بن رسول الله صلی الله علیه و آله در آمدن عجله کنید که در کوفه صد هزار شمشیر دارید. پس تاخیر نفرمایید».


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۳۳۰

  • مصطفی جمشیدی