حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۴۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

تقویم شیعه


بیست و چهارم ذی الحجه


۱- روز مباهله


این روز از یک سو روز مباهله اهل بیت علیهم السلام با نصارای نجران است و از سوی دیگر نزول آیه تطهیر در شأن اهل بیت علیهم السلام

 در این روز بوده است. هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند و فرمود: اللهم هؤلاء اهلی: بارالها اینان اهل من هستند.


نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به نصاری نجران


در سال دهم هجری پیامبر صلی الله علیه و آله نامه‌ای به نصاری نجران فرستادند، به این مضمون که خداوند یکتا را عبادت کنند و مسلمان شوند، یا به مسلمین جزیه بدهند و به مذهب خود باشند و گرنه آماده جنگ باشند. بنی نجران در کلیسای بزرگ خود به مشورت پرداختند، عده‌ای مانند سید که از بزرگان قوم بود و عاقب که اسقف نجران بود مخالفت خود را با تسلیم در برابر خواسته پیامبر صلی الله علیه و آله اعلام کردند. در مقابل عده‌ای مانند ابو حارثه اسقف اعظم نجران که ۱۲۰ سال عمر داشت و در باطن مسلمان بود با امر پیامبر صلی الله علیه و آله موافق بودند. بعد از دو روز مشورت قرار شد کتاب جامعه را که صفات پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از حضرت عیسی علیه السلام را ذکر کرده بود، و صحیفه حضرت شیث علیه السلام را بخوانند. در حضور جمع مسیحیان و فرستادگان پیامبر صلی الله علیه و آله فصل‌های جامعه قرائت شد و با اذعان به آنچه در جامعه آمده بود تصمیم گرفتند هفتاد نفر از جمله سید و عاقب و ابو حارثه را برای تحقیق به مدینه بفرستند.


نجرانیان در مدینه


آنان به مدینه آمدند و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله شرفیاب شدند. هر چه آن حضرت دلیل و برهان آورد آنان قبول نکردند و امر به مباهله واگذار شد. جبرئیل علیه السلام نازل شد و این آیه را آورد: فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع أبنائنا و أبنائکم و نسائنا و نسائکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین: اگر کسی با تو مجادله کند بعد از علمی که نزد تو آمده، بگو بیایید تا فراخوانیم پسران خود و زن‌های خود و کسی که به منزله جان ماست. آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. لذا قرار بر مباهله شد و سید و عاقب به محل اردوی خود در خارج مدینه رفتند. آنان با یکدیگر مشورت کردند و بعضی از علمای آن‌ها گفتند: اگر فردا محمد با اصحاب و جمعی کثیر برای مباهله حاضر شود این روش پادشاهان است و ترسی به خود راه ندهید. ولی اگر خواص اهل بیت خود را آورده این کار انبیاء است.


مراسم مباهله


روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفت و از حجره بیرون آمد. امام حسن و امام حسین علیهم السلام را پیش رو روانه فرمود و حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السلام از پشت سر آمدند، تا بین دو درختی که قبلاً تعیین شده بود رسیدند. قبلاً به دستور حضرت زیر آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سایه‌بان عبای سیاهی بالای درخت قرار دادند. مسلمانان مدینه هم آمدند، بنی نجران هم با فرزندان خود آمدند. پیامبر صلی الله علیه و آله کسی را نزد سید و عاقب فرستاد که ما آماده‌ایم. اسقف با همراهان آمد و گفت: با چه کسانی با ما مباهله می‌کنید؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: با بهترین اهل زمین و نیکوترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شده‌ام که آن‌ها را بیاورم، و اشاره به آل عبا علیهم السلام فرمودند. سید و عاقب و اسقف همین که چشمشان به پیامبر صلی الله علیه و آله و آل عبا علیهم السلام افتاد، وحشت کردند به حدی که چهره‌هایشان زرد شد. ابو حارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سید و عاقب را گرفته پس کشید و آن‌ها را نصیحت کرد و از عواقب این مباهله مطلع کرد و گفت: صفات او و اهل بیت او را در کتاب‌ها خوانده‌اید. این محمد همان پیامبر است، مگر نمی‌بینید ابرهای سیاه را، و دگرگونی آفتاب را، و شاخه‌های درختان را که خم شده، و صدای مرغان، و دود سیاه اطراف و آثار زلزله را که در کوه‌ها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند. به خدا قسم اگر سخنی گویند از ما نشانی نمی‌ماند. برویم و با او صلح کنیم.


پرهیز نجرانیان از مباهله


او را فرستادند و ابو حارث مسلمان شد و عرض کرد: مردم نجران پشیمان شده‌اند. حضرت فرمود: اسلام بیاورند. گفت: قبول نمی‌کنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت این کار را ندارند، ولی حاضرند جزیه را قبول کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام فرمودند: شرایط ذمه و مقدار آن را به آن‌ها بگویید. بعد از معین نمودند جزیه و شرایط آن، امیر المومنین علیه السلام آن‌ها را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند، و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر با من و این جماعت اهل بیت من مباهله می‌نمودید، به صورت میمون و خوک می‌شدید و این وادی بر شما آتش می‌شد و یک سال نمی‌گذشت که تمامی نصاری نابود می‌شدند.


روز خاتم بخشی


در این روز امیر المومنین علیه السلام در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله انگشتر خود خود را در حالت رکوع به سائل بخشید، و آیه مبارکه انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون در شأن آن حضرت نازل شد. از امیر المومنین علیه السلام معنای این آیه شریفه را سوال کردند که می‌فرماید: یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها: نعمت خداوند را می‌شناسند و سپس آن را انکار می‌کنند. حضرت فرمودند: هنگامی که آیه مبارکه انما ولیکم الله نازل شد، عده‌ای اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد مدینه جمع شدند. بعضی به بعض دیگر گفتند: در باره این آیه چه می‌گویید؟ بعضی گفتند: اگر منکر این آیه بشویم سایر آیات را هم باید منکر شویم و اگر ایمان به این آیه بیاوریم و قبول کنیم برای ما ذلت است، زیرا علی بن ابی طالب (علیهما السلام) بر ما مسلط می‌شود. عده‌ای از منافقین گفتند: ما می‌دانیم که محمد در آنچه می‌گوید صادق است. او را به ظاهر دوست داریم، ولی از علی در آنچه امر می‌کند اطاعت نمی‌کنیم. حضرت فرمودند: در این هنگام این آیه نازل شد: یعرفون نعمه الله ثم ینکرونها...، یعنی: ولایت علی بن ابی طالب (علیهما السلام) را می‌شناسند و حال اینکه اکثر آن‌ها که آن را می‌شناسند نسبت به ولایت آن حضرت کافرند.


بعضی از مخالفین گفته‌اند: برای کسی اتفاق نیفتاده که در یک زمان جمع بین دو عبادت مالی و بدنی بنمایند مگر علی بن ابی طالب (علیهما السلام)، و برای احدی نیامده از فضائل مثل آنچه برای علی (علیه السلام) آمده است.


۳- منازل امام حسین علیه السلام تا کربلا: ۱۵- القاع


در این روز امام حسین علیه السلام به منزل «القاع» رسیدند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۳۸۸-۳۹۳

  • ۰ نظر
  • ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۲۲:۴۷
  • مصطفی جمشیدی


من خط الشهيد رحمه الله قيل للصادق عليه السلام: على ما ذا بنيت أمرك؟ فقال: على أربعة أشياء: علمت أن عملي لا يعمله غيري فاجتهدت، وعلمت أن الله عز وجل مطلع علي فاستحييت، وعلمت أن رزقي لا يأكله غيري فاطمأننت، وعلمت أن آخر أمري الموت فاستعددت.


به حضرت صادق علیه السلام عرض کردند: کار خود را بر چه چیزی بنا کرده‌ای؟

حضرت فرمودند: بر چهار چیز:

۱- فهمیدم که عمل مرا دیگری انجام نمی‌دهد؛ پس به کوشش پرداختم.

۲- دانستم که خداوند بر حال من اطلاع دارد؛ پس خجالت کشیدم.

۳- فهمیدم روزی مرا دیگری نخواهد خورد؛ پس آرامش یافتم.

۴- و دانستم بالاخره به سوی مرگ می‌روم؛ پس به همین جهت آماده آن شدم.


بحار الانوار، تألیف علامه مجلسی رحمه الله، جلد ۷۵، صفحه ۲۲۸


جالب است بدانید جاعلان این حدیث زیبا را در فضای مجازی به نام کورش و زرتشت منتشر کرده‌اند !!!

  • ۰ نظر
  • ۰۳ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۵۵
  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


بیست و سوم ذی الحجه


منازل امام حسین علیه السلام تا کربلا: ۱۴- زباله


در این روز حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام با اهل بیت و یاران خود به منزل «زباله» رسیدند. شیخ مفید و علامه مجلسی رحمهما الله می‌فرمایند: در این منزل خبر شهادت جناب مسلم بن عقیل و هانی و عبد الله بن یقطر به امام حسین علیه السلام رسید، و صدای گریه و ناله بلند شد و آنهایی که ایمان نداشتند از اطراف حضرت رفتند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۳۸۸

  • ۰ نظر
  • ۰۳ شهریور ۹۸ ، ۲۱:۳۱
  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


بیست و دوم ذی الحجه


شهادت میثم تمار رحمه الله


در این روز در سال ۶۰ هجری قمری جناب میثم تمار رضوان الله علیه به دلیل وفاداری به امام حسین علیه السلام به دست ابن زیاد لعنه الله به دار آویخته شد و به شهادت رسید. تاریخ شهادت میثم ۱۹ ذی الحجه و روز عاشورا نیز نقل شده است.


ابو مسلم میثم تمار بن یحیی التمار عجمی، چون خرما فروش بود ملقب به «تمار» شد. از یاران و صحابی باوفا و دوستان و شیعیان خاص حضرت امیر المومنین علیه السلام بود، صاحب علم منایا و بلایا بود، و دارای علم تفسیر، و ایمانی کامل بود. او زاهد و عابد بود، و شب‌ها به قیام و روزها را به روزه می‌گذراند. دارای بیانی فصیح بود و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله مقامی جلیل داشت. هنگامی که قصد حج داشت ام سلمه به او گفت: «خیلی از اوقات در دل شب رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی بن ابی طالب علیهما السلام سفارش شما را می‌فرمود.» منزلت میثم در نزد امیر المومنین علیه السلام مانند منزلت سلمان در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. ابن زیاد ملعون این بزرگوار را به شهادت نرساند مگر به خاطر مصاحبت و ولای امیر المومنین علیه السلام. آن حضرت نیز علاقه وافری به او داشت، حتی گاهی اوقات از مسجد جامع خارج می‌شد و در مغازه میثم می‌نشست و با او صحبت می‌کرد و گاهی که حضرت علیه السلام میثم را برای کاری می‌فرستاد برای میثم خرما می‌فروخت. میثم از امیر المومنین علیه السلام و از امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام علم را فراگرفته بود، تا اینکه آن بزرگوار را گرفتند و به دار زدند با اینکه دست و پای او را قطع کرده بودند اما فضائل و مناقب امیر المومنین علیه السلام را می‌گفت تا او را به شهادت رساندند. هفت نفراز خرما فروشان کوفه شبانه او را از دار پایین آورده، بدن او را درمحل فعلی قبر شریف دفن نمودند.


۲- خروج ابراهیم بن مالک اشتر برای جنگ با ابن زیاد


هنگامی که کوفه را جناب مختار رحمه الله از قتله سید الشهداء علیه السلام پاک کرد، در این روز ابراهیم بن مالک اشتر با ۱۲۰۰۰ یا به روایت ابن نما با کمتر از ۲۰۰۰۰ نفر برای جنگ با ابن زیاد از کوفه خارج شد و مختار به مشایعت او رفت. لشکر ابراهیم تا کنار نهر خازر در پنج فرسخی موصل رفت، و آن مکان را لشکرگاه کرد. عبید الله به موصل آمد و آن جا را با سی هزار ـ یا هشتاد هزار ـ سواره تصرف کرد و آماده جنگ با لشکر ابراهیم شدند. شبی که فردایش جنگ شروع می‌شد، خواب به چشمان ابراهیم بن مالک نیامد و این کلمات را بارها برای لشکرش تکرار کرد: «ایها الناس، شمایید انصار دین و شیعه امیر المومنین علیه السلام، و این است عبید الله بن مرجانة قاتل حسین بن علی علیهما السلام. این است که پسر فاطمه زهرا علیها السلام  را از جرعه ای آب منع کرد در حالی که عیالات و اطفال او فریاد «العطش» می‌زدند. او بود که مانع شد که پسر پیامبر صلی الله علیه و آله به جایی برود، و اطراف او را گرفتند تا با لب تشنه شهیدش کردند و عیالات او را مانند کنیزان بر شتران سوار کرده به شام بردند. به خدا قسم فرعونیان با بنی اسرائیل نکردند آنچه این ملاعین با ذریه پیامبر صلی الله علیه و آله کردند». سپس ابراهیم دعا کرد که خداوند نصرت و پیروزی را نصیب ما فرماید، چون ما برای خونخواهی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله غضب کردیم. صبح قسمت های مختلف لشکر و پرچم ها را بازدید نمود و جنگ آغاز شد. سر انجام بعد از چند روز جنگ، و فرار لشکر عبیدالله بن زیاد، در روز عاشورای سال ۶۷ هجری قمری عبید الله به دست ابراهیم بن مالک اشتر نخعی به درکات جهنم شتافت و سر او را برای مختار فرستادند.


۳- منازل امام حسین علیه السلام تا کربلا: ۱۳- ثعلبیه


در این روز امام حسین علیه السلام به همراه اهل بیت و اصحابشان به منزل «ثعلبیه» رسیدند که یکی از دهات مخروبه بود. بنا بر نقلی در این منزل عبد الله بن سلیم و مذری بن مشهل که هر دو از بنی اسد بودند از مکه به طرف امام حسین علیه السلام می‌آمدند که کسی را ملاقات کردند که خبر از شهادت جناب مسلم و هانی داد. این دو نفر خبر شهادت جناب مسلم و هانی را در ثعلبیه به امام حسین علیه السلام دادند، امام چند بار فرمودند  إنّا لِله و إنّا إلیهِ راجِعُون، صدای گریه و ناله بلند شد. ولی مشهور این است که خبر در منزل زباله به حضرت علیه السلام رسیده است.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۳۸۵-۳۸۸

  • ۰ نظر
  • ۰۲ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۵۴
  • مصطفی جمشیدی


اعتراف ابن حجر مکی به فضائل امام موسی کاظم علیه السلام


ابن حجر مکی از علمای بزرگ اهل تسنن و دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام در کتابی که بر ضد شیعه نوشته است می‌نویسد:


موسى الكاظم وهو وارثه علما ومعرفة وكمالا وفضلا سمي الكاظم لكثرة تجاوزه وحلمه وكان معروفا عند أهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله وكان أعبد أهل زمانه وأعلمهم وأسخاهم.


موسی کاظم (علیه السلام) علم و معرفت و فضل و کمال را از پدرش به ارث برد و در اثر عفو و گذشت و بردباری که از خود نشان می‌داد، ملقب به کاظم شد. نزد عراقی‌ها به باب الحوائج نزد خدا معروف بود و در زمان خودش عابدترين، عالم­‌ترين و بخشنده­‌ترين فرد بود.


الصواعق المحرقة، تألیف ابن حجر مکی، جلد ۲، صفحه ۵۹۰، چاپ موسسه الرسالة

  • ۰ نظر
  • ۰۲ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۱۶
  • مصطفی جمشیدی