حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابوحامد غزالی» ثبت شده است


اعتراف تلخ غزالی عالم بزرگ اهل تسنن به بیعت‌شکنی عمر بن خطاب و غصب خلافت توسط او


غزالی از علمای بزرگ اهل تسنن و از دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام در باره تبریک و تهنیت عمر بن صحاک و پیمانى که در آن روز بست و فقط چند روز بعد آن را فراموش كرد، مى‌نويسد:


واجمع الجماهير على متن الحديث من خطبته في يوم عيد يزحم باتفاق الجميع وهو يقول: « من كنت مولاه فعلي مولاه » فقال عمر بخ بخ يا أبا الحسن لقد أصبحت مولاي ومولى كل مولى فهذا تسليم ورضى وتحكيم ثم بعد هذا غلب الهوى تحب الرياسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى في قعقعة الرايات واشتباك ازدحام الخيول وفتح الأمصار وسقاهم كأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا.


از خطبه‌هاى رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. عمر پس از اين فرمایش رسول خدا (صلى الله علیه و آله) به على (علیه السلام) اين گونه تبریک گفت: «تبریک، تبریک، اى ابو الحسن، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولاى دیگرى هستی.» اين سخن عمر حكایت از تسليم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبرى على (علیه السلام) و نشانه رضایتش از انتخاب على (علیه السلام) به رهبرى امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روز‌ها، عمر تحت تأثير هواى نفس و علاقه به ریاست و رهبرى خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلى تغيير داد و با لشکرکشى‌ها، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمین‌هاى ديگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلى هموار كرد و از مصادیق اين سخن شد: «فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا». پس، آن [عهد] را پشت سر خود انداختند و در برابر آن، بهایى ناچیز به دست آوردند، و چه بد معامله‌‏اى كردند...


سر العالمين و كشف ما فی الدارين، تالیف غزالی، صفحه ۲۳، چاپ انتشارات الحکمة


مجوعة رسائل الغزالی، سر العالمین، صفحه ۴۸۳، چاپ المکتبة التوفیقیة



جایگاه غزالی نزد اهل تسنن:


ذهبی در مورد او می‌نويسد:


الغزالي الشيخ الإمام البحر حجة الإسلام أعجوبة الزمان زين الدين أبو حامد محمد بن محمد بن محمد بن أحمد الطوسي الشافعي الغزالي صاحب التصانيف والذكاء المفرط ... ثم بعد سنوات سار إلي وطنه لازما لسننه حافظا لوقته مكبا علي العلم.


غزالی استاد، امام و دریای علم، نشانه اسلام، اعجوبه زمان، صاحب کتاب‌ها و انسانی با هوش فراوان و زیرک بود. پس از سال‌ها به زادگاهش بازگشت و به استفاده از وقت، فرصت و علم و دانش روزگار را سپری کرد.


سیر اعلام النبلاء، تألیف ذهبی، جلد ۱۹، صفحه ۳۲۲


و در جای دیگر از همین کتاب پس از ذکر حديث نبوی او را یکی از احیاگران دین می‌داند و می‌نویسد:


وقال الحاكم سمعت حسان بن محمد يقول كنا في مجلس ابن سريج سنة ثلاث وثلاث مئة فقام إليه شيخ من أهل العلم فقال أبشر أيها القاضي فإن الله يبعث علي رأس كل مئة سنة من يجدد يعني للأمة أمر دينها وإن الله تعالي بعث علي رأس المئة عمر بن عبدالعزيز وبعث علي رأس المئتين محمد بن إدريس الشافعي ...

قلت وقد كان علي رأس الأربع مئة الشيخ أبو حامد الاسفراييني وعلي رأس الخمس مئة أبو حامد الغزالي وعلي رأس الست مئة الحافظ عبد الغني ...


حاکم می‌گوید: از حسان بن محمد شنیدم که می‌گفت: در سال ۳۰۳ هجری قمری در مجلس ابن سریج بودم، پیرمردی دانشمند بر خواست و گفت: بشارت ای قاضی ! خداوند در هر صد سال کسی را می‌فرستد که احیاگر دین است، عمر بن عبد العزیز اولین است و در صد سال دوم محمد بن ادريس شافعی است. من (ذهبی) می‌گویم در صد سال چهارم ابو حامد اسفرایینی است و در صد سال پنجم غزالی و در صد سال ششم حافظ عبد الغنی است، و...


سیر اعلام النبلاء، تالیف ذهبی، جلد ۱۳، صفحه ۲۰۲


حکم بیعت‌شکن چیست؟!

  • ۰ نظر
  • ۰۹ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۴۷
  • مصطفی جمشیدی