حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام

✅ اشعار مذهبی
✅ نشر معارف و احادیث اهل بیت
✅ فضایل اهل بیت از کتب اهل خلاف
✅ تقویم شیعه

کانال تلگرام:
http://telegram.me/Hadis_Sher_Fazael

آخرین نظرات
  • ۱۹ خرداد ۰۰، ۲۳:۴۸ - سجاد
    احسنت
  • ۱۰ بهمن ۹۹، ۲۲:۴۱ - حسین بوذرجمهری
    عالی

تقویم شیعه


سوم ربیع الاول


۱- احتجاج سلمان رحمه الله بر مردم


امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل می‌فرماید: سه روز بعد از دفن رسول خدا صلّی الله علیه و آله سلمان خطاب به مردم گفت: آگاه باشید ای مردم و گوش فرا دهید به کلام من، و سپس فکر کنید. بدانید که به من علم زیادی داده شده است. اگر من در باره‌ی تمام فضائلی که از علی بن ابی طالب امیر المومنین علیه السلام می‌دانم سخن بگویم عده‌ای خواهند گفت: او دیوانه است و عده‌ای دیگر می‌گویند: خدایا قاتل سلمان را ببخش ! ... پیامبر صلی الله علیه و آله به او (امیر المومنین علیه السلام) فرمود: تو وصی من هستی در اهل و خانواده‌ام و خلیفه و جانشین من هستی در امتم و مقام منزلت تو نزد من به مانند حضرت هارون است نزد موسی علیه السلام. اما ای مردم ! شما سنت بنی اسرائیل را پیشه کردید و اشتباه کردید و حق را نپذیرفتید. ... قسم به آن کسی که جان سلمان در دست اوست، اگر از علی بن ابی طالب علیهما السلام پیروی کنید نعمت از زمین و آسمان بر شما فرود می‌آید که اگر پرنده را در آسمان صدا بزنید شما را اجابت می‌کند و اگر ماهی را در دریا بخوانید به شما گوش فرا می دهد و دو نفر با هم اختلاف نمی کنند ... . مردم ! آل محمد علیهم السلام راهنمایان به بهشت هستند ... . مردم ! برشما باد به امیر المومنین علیه السلام. به خدا قسم (پیش از امروز) ولایت او را قبول نموده‌ایم، و بارها دسته جمعی در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و به دستور و تاکید آن حضرت بر او به امارت مومنین سلام کردیم. چرا مردم فضیلت او را می‌شناسند و به او حسد می‌ورزند؟ قابیل به هابیل حسد ورزید و او را کشت. قوم موسی مرتد شده از دستور موسی بن عمران برگشتند، و امر این امت مانند بنی اسرائیل است (که بارها پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند). شما را کجا می برند؟ وای بر شما من کجا و ابو فلان و فلان؟ آیا نمی‌دانید یا خود را به ندانستن می‌زنید؟ حسادت می‌کنید یا خود را به حسادت می‌زنید؟ به خدا قسم بر می‌گردید به حالت کفر و با شمشیر گردن یکدیگر را می زنید ! سلمان در پایان سخنش فرمود: بدانید من عقیده‌ی خود را اظهار کردم و تسلیم فرامین پیامبر صلی الله علیه و آله شدم و از مولای خودم و هر مرد و زن مومنی علی بن ابی طالب علیهما السلام تبعیت کردم.


۲- تخریب کعبه توسط یزید


در سال ۶۴ هجری قمری به دستور یزید خانه‌ی کعبه را با منجنیق خراب کردند. این فاجعه یازده روز قبل از هلاکت یزید به وقوع پیوست.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۹۶-۹۷

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


ماه ربیع الاول


ماه ربیع الاول سرور و حزن را با هم در خود جای داده است. روزهای ۱، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۴، ۱۶، ۱۷، ۱۹، ۲۲، ۲۳، ۲۵ این ماه ایام پر خاطره‌ای از شادی و اندوه اهل بیت علیهم السلام است، که ذیلا به تفصیل آن‌ها می‌پردازیم.


خبرهای خوشی همچون ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله، لیلة المبیت و هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله، ورود حضرت به مدینه، آغاز امامت امیر المومنین علیه السلام پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله، ولادت امام جعفر صادق علیه السلام، آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام، روزهای بیاد ماندنی این ماه است. ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها، و ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم روزهای دیگری است که خاطره‌های خوشی را بر جای گذاشته است. مرگ عمر بن خطاب و یزید بن معاویه و عمر بن سعد برگ‌های دیگری از دفتر شادی اهل بیت علیهم السلام در این ماه است.


آغاز وجوب نماز، عمود دین اسلام روز دیگری است که هیچگاه فراموش نخواهد شد.


از سوی دیگر واقعه وحشتناکی در این ماه رخ داده که سر آغاز همه مصائب اهل بیت علیهم السلام است، و آن هجوم به خانه وحی پس از دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله است. اولین روز خلافت غاصبانه معاویه، ورود اهل بیت امام حسین علیه السلام به شام، تخریب کعبه توسط یزید، نیز از آثار شوم سقیفه است که در این ماه رخ داده است. شهادت امام عسکری علیه السلام، وفات حضرت سکینه سلام الله علیها نیز از حوادث این ماه است.


از جنگ‌های پیامبر صلی الله علیه و آله جنگ بنی النضیر و جنگ دومه الجندل در این ماه بوده است. همچنین صلح امام حسن علیه السلام در این ماه اتفاق افتاده است.


مرگ موسی خلیفه عباسی، معتصم عباسی، داود بن علی حاکم ظالم مدینه، مالک بن انس و احمد بن حنبل نیز در این ماه به وقوع پیوسته است.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۸۹

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


یکم ربیع الاول


۱- دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله


در نیمه شب اول ربیع الاول بدن مطهر خاتم الانبیاء و المرسلین صلی الله علیه و آله را امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام دفن فرمودند. مصیبت و فاجعه رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله از یک طرف و بی‌احترامی به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر، داغ‌هایی بود که بر دل مبارک امیر المومنین علیه السلام سنگینی می کرد. چنانکه با یاد تلخ آن روزها فرموده‌اند: «آیا بدن شریف پیامبر صلی الله علیه و آله را رها می‌کردم و او را دفن ننموده برای خلافت و سلطنت بعد از او نزاع می‌کردم» ؟ (الااحتجاج، جلد ۱، صفحه ۷۴) 

شیخ مفید می‌فرماید: «اکثر مردم در دفن پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر نشدند، و نماز بر آن حضرت نخواندند، چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود. (ارشاد شیخ مفید، جلد ۱، صفحه ۱۸۹)

اعمش می‌گوید: پیامبرشان از دنیا رفت و مردم هم و غمی نداشتند جز آنکه عده‌ای بگویند: «امیر از ماست» و طایفه دیگری بگویند: «امیر از ماست». (تقریب المعارف، صفحه ۲۵۶)

هنگام درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله مغیره خطاب به ابو بکر و عمر گفت: اگر بعدا با مردم کاری دارید آن‌ها را دریابید. لذا ابو بکر و عمر هنگام دفن پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر نبودند، بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه برای خود امیر انتخاب می کردند، و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد. (المنصف، جلد ۱۴،صفحه ۵۶۸؛ جامع الاحادیث، جلد ۱۳، صفحه ۲۶۷)

عبد الله بن حسن می‌گوید: به خدا قسم ابو بکر و عمر بر پیامبر صلی الله علیه و آله نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد، ولی با این همه اهل سقیفه مشغول کار خود بودند. (تقریب المعارف، صفحه ۲۵۱)

حضرت باقر علیه السلام می‌فرمایند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز می‌خواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچ یک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیر المومنین علیه السلام بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد. (مناقب ابن شهر آشوب، جلد ۱، صفحه ۲۹۷)

عایشه در این باره اقراری دارد که جالب توجه است. او گفته است: «به خدا قسم ما از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم»، یعنی بعد از دفن متوجه شدیم. (تاریخ الاسلام (تالیف ذهبی)، جلد ۱، صفحه ۵۸۲؛ السیرة النبویة (تالیف ابن کثیر)، جلد ۴، صفحه ۵۳۸؛ مسند احمد بن حنبل، جلد ۶، صفحه ۲۷۴)

باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش کرده بودند پرسید: آیا سقیفه در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و به سفارش حضرت بود یا غدیر ؟

آیا برای تشکیل شورای سقیفه دستوری از طرف خداوند آمده بود یا در باره غدیر ؟

آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر ؟

آیا در سقیفه همه‌ی مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتی زن‌ها هم بیعت کردند ؟


۲- لیلة المبیت


شب اول این ماه پیامبر صلی الله علیه و آله از شر کفار از مکه به مدینه هجرت کردند. در آن شب آقا و مولایمان امیر المومنین علیه السلام جان نثاری فرموده به جای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در بستر ایشان خوابیدند. چه اینکه کفار قریش قصد کشتن حضرتش را داشتند. به این مناسبت آیه: «و من الناس من یشتری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه. . . »: «از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند می‌فروشد و خدا بر بندگان مهربان است» در شان حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شد.

در شبی که امیر المومنین علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید به جبرئیل و میکائیل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم. کدامیک از شما ایثار می‌کند که عمر طولانی از آن دیگری باشد؟ هر دو عمر طولانی را اختیار کردند. خطاب آمد: «به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی علیه السلام حیات خود را به برادرش پیامبر صلی الله علیه و آله ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید». آنان آمدند و جبرئیل بالای سر امیر المومنین علیه السلام و میکائیل سمت پاهای آن حضرت نشست و ندا کرد: «بخ بخ من مثلک یابن ابی طالب، خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود». اینجا بود که آیه شریفه «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه» نازل شد.


۳- هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله


پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۳ سال پس از بعثت به مدینه طیبه هجرت فرمود.


۴- هجوم به خانه وحی


در این روز اولین هجوم به خانه امیر المومنین علیه السلام صورت گرفت. هنگامی که امیر المومنین علیه السلام متوجه غسل و کفن و دفن پیامبر صلی الله علیه و آله شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع الاول بود بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله متوجه جمع آوری قرآن شد. آن حضرت فرموده بودند: «علی جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع‌آوری کن. ..». در این ایام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند: بار اول در روز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده‌ام که تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیر المومنین شب‌ها صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام را بر در منازل اصحاب می‌بردند و طلب یاری می‌نمودند.

بار دوم هفت روز بعد از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله بود که زبیر و عده‌ای دیگر در منزل امیر المومنین علیه السلام جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد.

بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صدیقه طاهره سلام الله علیها و کشتن حضرت محسن علیه السلام، امیر المومنین علیه السلام را با دست بسته بیرون بردند.


۵- مسمومیت امام عسکری علیه السلام


امام حسن عسکری علیه السلام در اثر زهر مسموم شد و بیماری حضرت آغاز گردید. بنابرقولی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ هجری قمری در چنین روزی بوده است و به قولی دیگر در چهارم ربیع الاول، و به قولی دیگر در هشتم ربیع الاول بوده است.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۹۰-۹۵

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


آخر صفر


شهادت امام رضا علیه السلام


حضرت ثامن الحجج مولانا علی بن موسی الرضا علیه السلام در سال ۲۰۳ هجری قمری بنا بر منابع: «کافی، جلد ۲، صفحه ۵۲۸؛ فیض العلام، صفحه ۲۰۰؛ بحار الانوار، جلد ۴۹، صفحه ۲۹۲؛ مستدرک سفینة البحار، جلد ۶، صفحه ۲۹۵؛ منتخب التواریخ، صفحه ۵۷۸» دو سال پس از شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها به شهادت رسیدند. سن مبارک حضرت ۴۹ یا ۵۵ سال بوده است. بنا بر نقلی در ۲۷ صفر حضرت امام رضا علیه السلام به شهادت رسیده‌اند ولی مشهور آخر ماه صفر است. در ۲۸ صفر مأمون ملعون انگور مسموم یا آب انار زهرآلود را به اجبار به حضرت امام رضا علیه السلام خورانید. مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال بود.


آزارهای مأمون نسبت به حضرت


مأمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت کوتاهی نکرد، و حتی حضرت را سه ماه در سرخس مقیداً زندانی کرد. پس از ولایتعهدی، ابتدای گرفتاری آن حضرت به خاطر معاشرت با مأموران منافق ملعون بود. او به حسب ظاهر در تعظیم و احترام حضرت می‌کوشید، اما در باطن با آزار و اذیت حجت خدا را به مرگ خویش راضی نموده بود.


مسمومیت حضرت


یاسر خادم می‌گوید: هر جمعه که آن حضرت از مسجد جامع مراجعت می‌کرد، با بدنی عرق‌دار و غبار آلود دست‌ها را به درگاه الهی بر می‌داشت و می‌فرمود: «بار الها اگر فرج و گشایش کار من در مرگ من است، مرگ مرا برسان». آن حضرت پیوسته در غم و حزن بود تا در غربت رحلت فرمود. مأمون پس از آن که یک شبانه روز امر شهادت آن حضرت را کتمان کرد سراغ محمد پسر امام صادق علیه السلام و جماعتی از آل ابو طالب فرستاد تا سلامت بدن امام را ببینند، و پس از آن شروع به گریه و زاری نمود!!


دفن بدن مبارک حضرت


پس از غسل و کفن و نماز بر بدن شریف حضرت که توسط امام جواد علیه السلام انجام شد آن حضرت را جلوی قبر هارون در خانه حمید بن قحطبه، مکان فعلی دفن کردند. بنا بر بعضی روایات مأمون از ترس فتنه مردم دستور به دفن شبانه حضرت داد.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۸۳-۸۵

  • مصطفی جمشیدی

تقویم شیعه


بیست و هشتم صفر


۱- شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله


شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله در سال ۱۱ هجری قمری در سن ۶۳ سالگی به وسیله سم بوده است، و طبق روایاتی عایشه و حفصه آن حضرت را مسموم کرده‌اند! در ۲۴ صفر بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله شدت یافت. پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام بیماری فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پیامبر صلی الله علیه و آله روی مبارک خویش را از آنان برگردانید و فرمود: «حبیبم را نزد من حاضر کنید». سپس دنبال علی بن ابی طالب علیهما السلام فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و کلماتی به حضرت فرمود. هنگامی که علی بن ابی طالب علیه السلام از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابو بکر به او گفتند: «خلیلت به تو چه گفت»؟ فرمود: «هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز می شود».


وصایای پیامبر صلی الله علیه و آله:


پیامبر صلی الله علیه و آله در لحظات آخر عمر خود وصیت‌هایی به امیر المومنین علیه السلام فرمودند و جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقربین را بر آن وصیت شاهد گرفتند. از جمله آن کلمات که جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمودند و امیر المومنین علیه السلام می‌شنید این بود «خمست را غصب می‌کنند و پرده احترامت (حرمتت) را می‌درند و محاسنت به خون سرت رنگین می‌شود». امیر المومنین علیه السلام می‌فرمایند: «هنگامی که آن کلام را فهمیدم، فریاد زدم و بر روی زمین افتادم». بعد فرمایشاتی به حضرت زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهما السلام فرمودند. سپس آن وصیت با چند مهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به امیر المومنین علیه السلام تحویل داده شد.


غسل و نماز بر بدن پیامبر صلی الله علیه و آله:


امیر المومنین علیه السلام پس از غسل دادن آن حضرت به تنهایی بر ایشان نماز خواندند. مردم به جز اصحاب سقیفه در مسجد جمع شده بودند و در فکر نماز بر پیامبر صلی الله علیه و آله و دفن حضرت بودند. امیر المومنین آمدند و فرمودند: «رسول خدا صلی الله علیه و آله امام ما است در زمان حیات و پس از وفاتش»، کنایه از اینکه برای نماز بر بدن آن بزرگوار نماز به صورت جماعت نمی‌خوانیم. در این هنگام مردم دسته دسته داخل می‌شدند و بدون امام آیه «ان اللّه یصلون علی النبی، یا ایها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» را سه بار می‌گفتند و بیرون می‌آمدند.


دفن بدن مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله:


بعد حضرت مولی الموحدین علیه السلام فرمودند: خداوند در هر مکانی که روح پیامبرش را قبض می کند راضی است که در همان مکان دفن شود، و من آن حضرت را در حجره‌ای که از دنیا رفته دفن می‌کنم. آن حجره، حجره‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها بود؛ که دلیل بر این مطلب زیاد است. امیر المومنین علیه السلام با کمک دیگران قبری حفر کردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفت و صورت پیامبر صلی الله علیه و آله را باز کرد و گونه راست را بر زمین گذاشته در لحد را بستند و خاک روی آن ریختند.


خلاصه‌ای از زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله:


آن حضرت دو ماه و بنا بر نقلی در حمل بودند که پدر بزرگوارشان جناب عبد الله بن عبد المطلب از دنیا رحلت فرمود. ۴ یا ۷ و یا ۸ ساله بودند که مادرشان آمنه بنت وهب در ابواء رحلت فرمود. ۸ سال و دو ماه و ده روز از سن شریفش گذشته بود که جد بزرگوارش جناب عبد المطلب علیه السلام از دنیا رحلت فرمود. ۲۵ ساله بودند که با جناب خدیجه کبری علیه السلام ازدواج کردند. ۳۰ سال از سن مبارک آن حضرت گذشته بود که حضرت امیر المومنین علیه السلام متولد شدند. در ۴۰ سالگی خداوند آن حضرت را به نبوت مبعوث فرمود. در ۴۵ سالگی به معراج تشریف بردند و در سال پنجم از بعثت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها متولد شدند. ۵۰ سال از عمر مبارکشان گذشته بود که جناب ابو طالب و خدیجه کبری سلام الله علیها از دنیا رحلت نمودند. در ۴۵ سالگی به معراج تشریف بردند. ۵۲ سال و یازده ماه و سیزده روز از سن مبارکشان گذشته بود که به مدینه منوره هجرت فرمودند. بعد از هجرت تقریبا ده سال در مدینه شرف حضور داشتند، تا آنکه در ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری قمری مسموما از دنیا رحلت فرمودند. هنگام شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار می‌گریست. حضرت او را نزد خود فرا خواند و مطلبی فرمود که حزن و اندوه فاطمه سلام الله علیها فرو نشست. وقتی علت را سوال کردند آن حضرت فرمود: «پدرم به من خبر داد که اولین نفر از اهل بیتش که به او ملحق می‌شود منم و مدت این فراق طولانی نیست».


۲- آغاز امامت امیر المومنین علیه السلام


اولین روز امامت حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است، و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است.


۳- آغاز غصب خلافت


اولین روز غصب ظالمانه خلافت و خانه نشین کردن امیر المومنین علیه السلام و شکستن بیعت روز عید غدیر توسط اهل سقیفه بنی ساعده است.


۴- شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام


در این روز در سال ۵۰ هجری قمری امام حسن مجتبی علیه السلام به شهادت رسید. بنا بر قولی شهادت آن حضرت در ۷ صفر و بنا بر قولی در ۵ ربیع الاول واقع شده است. جعده دختر اشعث بن قیس (لعنت الله علیهما) با زهری که معاویه برای او فرستاده بود آن حضرت را مسموم کرد. معاویه همراه با زهر صد هزار درهم فرستاد و وعده کرد که او را به عقد یزید درآورد، ولی به وعده خود وفا نکرد.


مسمومیت حضرت:


مسمومیت حضرت امام حسن علیه السلام چهل روز طول کشید. پس از ظهور اثرات سم بر بدن مبارک و فرا رسیدن وقت شهادت، به سید الشهداء علیه السلام فرمودند: «مرا مسموم کرده‌اند و پاره‌های جگرم داخل طشت است. من از شما جدا می‌شوم و به خداوند ملحق می‌گردم، و می‌دانم چه کسی مرا مسموم کرده است، ولی به حقی که بر شما دارم در این باره حرفی نزنید. وقتی من از دنیا رفتم چشمانم را ببند و غسلم بده و کفنم نما و مرا کنار قبر جدم پیامبر صلی الله علیه و آله ببر تا با او تجدید عهد کنم. سپس مرا در بقیع کنار جده‌ام فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دفن کنید. می‌دانم مخالفین و معاندین گمان می‌کنند شما می‌خواهید مرا کنار پیامبر صلی الله علیه و آله دفن کنید و مانع شما می‌شوند. شما را به خدا قسم می‌دهم که مبادا به خاطر من حتی به اندازه خون حجامت ریخته شود». سپس آن حضرت مثل آنچه امیر المومنین علیه السلام وصیت فرموده بود به اولاد و اهل خود وصیت نمود و از دنیا رفت.


تشییع جنازه حضرت


امام حسین علیه السلام بعد از غسل و کفن و نماز، آن حضرت را به طرف مرقد شریف پیامبر صلی الله علیه و آله حمل کردند. با دیدن این منظره برای مروان و بقیه بنی امیّه که با سلاح و به همراهی عایشه آمده بودند شکی باقی نماند که می‌خواهند آن حضرت را در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله دفن نمایند. لذا آندند و مانع شدند و عایشه در حالی که سوار درازگوشی بود گفت: «مرا با شما چه کار است که می‌خواهید کسی را که من او را دوست ندارم در خانه من دفن کنید». مروان ملعون هم نظیر این مطالب را گفت، و ابن عباس به او و عایشه جواب داد. فرزندان عثمان هم مانع شدند و گفتند: «هرگز نمی‌شود که عثمان در بدترین مکان‌ها دفن شود و حسن با رسول خدا به خاک سپرده شود». امام حسین علیه السلام فرمود: به خداوندی که مکه و حرم را محترم گردانیده، حسن علیه السلام فرزند علی و فاطمه علیهما السلام سزاوارتر است بر پیامبر صلی الله علیه و آله از کسانی که بدون اجازه داخل خانه او شده‌اند. به خدا قسم او سزاوارتر است از حمال خطاها عثمان، که ابو ذر را از مدینه بیرون کرد و ... عایشه جلو قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت: «تا یک مو در سر من است نخواهم گذاشت او را در این خانه دفن کنید! در اینجا بنی مروان جنازه آن حضرت را تیرباران کردند. بنی هاشم دست به شمشیر بردند، ولی امام حسین علیه السلام مانع شده فرمودند: «وصیت برادرم نباید ضایع شود». سپس ۷۰ تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند ! و این در حالی بود که امام مجتبی علیه السلام به امام حسین علیه السلام خبر داده بودند که عایشه بعد از شهادت ایشان چه جنایتی را مرتکب می‌شود. پس از آن حضرت سید الشهداء علیه السلام کلماتی فرمودند که اگر وصیت برادرم نبود می‌دانستید که شمشیرهای الهی در کجا و چگونه بر شما فرود می‌آمد. سپس بدن مطهر آن حضرت را به بقیع آوردند و در کنار جده‌اش فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دفن نمودند. آقا حضرت مجتبی علیه السلام دارای ۱۵ فرزند دختر و پسر بودند، ولی از جعده ملعونه هیچ فرزندی نداشتند.


تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۷۶-۸۳

  • مصطفی جمشیدی